امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مدرن: state - of - the - art

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیر دیر: دیرادیر. ( ق مرکب ) دیردیر. دیربدیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دیر دیر: دیرادیر. ( ق مرکب ) دیردیر. دیربدیر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سفر فرستادن: روانه راه کردن ؛ به سفر فرستادن. ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اگاه گشتن: اعلام یافتن ؛ آگهی یافتن. باخبر شدن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اگاه گردیدن: اعلام یافتن ؛ آگهی یافتن. باخبر شدن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اماده جنگ شدن: دست بر ترکش زدن ؛ مهیای جنگ شدن.

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فوت شدن: رهسپار دیار عدم یا نیستی یا آن جهان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملحق شدن: الحاق افتادن به. . . ؛ پیوستن. منضم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دریافت دستور: وصول دستور

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حضورداشتن در: شرکت داشتن در

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وادار شدن: ملزم شدن/گشتن/گردیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ماله کشیدن: قلب واقعیت ، تلاش برای خوب و زیبا ج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش منظر: خوش نمود. [ خوَش ْ / خُش ْ ن ُ/ ن ِ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوش جلوه: خوش نمود. [ خوَش ْ / خُش ْ ن ُ/ ن ِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش ظاهر: خوش نمود. [ خوَش ْ / خُش ْ ن ُ/ ن ِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainly: در اصل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرتبط بودن با: مناسبت داشتن ؛ ارتباط داشتن. متناسب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متناسب بودن: مناسبت داشتن ؛ ارتباط داشتن. متناسب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تناسب داشتن: مناسبت داشتن ؛ ارتباط داشتن. متناسب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنخیت داشتن: مناسبت داشتن ؛ ارتباط داشتن. متناسب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شعراء: امرای کلام ؛ ادیبان و شاعران. ( فره ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاعران: امرای کلام ؛ ادیبان و شاعران. ( فره ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ادباء: امرای کلام ؛ ادیبان و شاعران. ( فره ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

difficult circumstances: اوضاع وخیم

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

partite: منتزع

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مغلوب گردیدن: ( به زانو درآمدن ) معنی اصطلاح - > ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی نصیب: تهی دامن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناممکن شدن: محال شدن ؛ ناممکن و غیر ممکن و غیر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غیرممکن شدن: محال شدن ؛ ناممکن و غیر ممکن و غیر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غیرعملی شدن: محال شدن ؛ ناممکن و غیر ممکن و غیر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلیل بر: دال بر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قرض کردن: به وام بردن ؛ به عاریت گرفتن. قرض ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

little knowing that: غافل از انکه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طلسم گر: صاحب طلسم. [ ح ِ طِ ل ِ ] ( ص مرکب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باحوصله: صاحب درنگ. [ ح ِ دِ رَ ] ( ص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حضرت عیسی علیه السلام: صاحب افسر گردون. [ ح ِ اَ س َ رِ گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عیسی مریم: صاحب افسر گردون. [ ح ِ اَ س َ رِ گ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بانسب: صاحب نسب : اصیل ، با نسب . ( مرزب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بخشنده: صاحب کرم. [ ح ِ ک َ رَ ] ( ص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لائق: صاحب کفایت : کافی ، لایق . ( مرزب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متدبر: صاحب قیاس. [ ح ِ ] ( ص مرکب ) صاحب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تدبیرگر: صاحب قیاس. [ ح ِ ] ( ص مرکب ) صاحب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگورکار: رزبان. [ رَ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قفل شدن: کلید شدن دندانهای کسی ؛ در تداول عا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lockjaw: کلید شدن دندانهای کسی ؛ در تداول عا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تغایر: دوگانگی. [ دُن َ / ن ِ ] ( حامص مرک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تسلط یافتن بر: استیلا پیدا کردن ؛ تسلط یافتن. مالک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غالب امدن بر یا غالب شدن: استیلاء. [ اِ ] ( ع مص ) استیلا. دس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غالب امدن بر: استیلاء. [ اِ ] ( ع مص ) استیلا. دس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تغلب: استیلاء. [ اِ ] ( ع مص ) استیلا. دس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلبه یافتن: استیلاء. [ اِ ] ( ع مص ) استیلا. دس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلبه یافتن بر: استیلاء. [ اِ ] ( ع مص ) استیلا. دس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چیره گشتن: استیلاء. [ اِ ] ( ع مص ) استیلا. دس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چیره گردیدن: استیلاء. [ اِ ] ( ع مص ) استیلا. دس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چیره شدن بر: استیلاء. [ اِ ] ( ع مص ) استیلا. دس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حالت احتضار: جان آهنگ . [ هََ ] ( اِ مرکب ) حالت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رو به مرگ: محتضر. [ م ُ ت َ ض َ ] ( ع ص ) نعت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نمک بر زخم کسی پاشیدن: نیشتر در زخم کسی شکستن ؛ کنایه است ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازار پررونق: بازار تیز. [ رِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازار پرمشتری: بازار تیز. [ رِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چندی بعد: پس از چندی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاعلاج شدن: از سایه شدن کار ؛ از تدبیر بیرون شد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاعلاج گردیدن: از سایه شدن کار ؛ از تدبیر بیرون شد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاعلاج گشتن: از سایه شدن کار ؛ از تدبیر بیرون شد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در تعقیب گسی بودن: چون سایه در دنبال کسی بودن ؛ در تعق ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در تعقیب کسی بودن: چون سایه در دنبال کسی بودن ؛ در تعق ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قطع حمایت کردن: سایه خود را از سر کسی برداشتن ؛ حما ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حمایت نکردن: سایه خود را از سر کسی برداشتن ؛ حما ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مورد توجه قرار گرفتن: سایه کسی بر سر کسی افتادن ؛ مورد عن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مورد حمایت کسی قرار گرفتن: سایه کسی بر سر کسی افتادن ؛ مورد عن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تحت حمایت کسی بودن: زیر سایه کسی بودن ( قرارگرفتن ) ؛ د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تحت پوشش کسی بودن: زیر سایه کسی بودن ( قرارگرفتن ) ؛ د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلندمقام: گران سایه. [ گ ِ ی َ / ی ِ ] ( ص مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلند پایگی: گران سایگی. [ گ ِ ی َ / ی ِ ] ( حام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کم بقا: سبک سایه . [ س َ ب ُ ی َ / ی ِ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی بقا: سبک سایه . [ س َ ب ُ ی َ / ی ِ ] ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قطع لطف: سایه بریدن . [ ی َ / ی ِ ب ُ دَ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زانی: سایه پرست . [ ی َ / ی ِ پ َ رَ ] ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تحت حمایت بودن: در کنف حمایت کسی بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گره به باد زدن: گره به سایه زدن . [ گ ِ رِه ْ ب ِ ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گره بر باد زدن: گره به سایه زدن . [ گ ِ رِه ْ ب ِ ی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مردم زمانه: اهل عصر: مردم زمانه. ( مرزبان نام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دادخواهان: اهل ظلامات: دادخواهان. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریاکاران: اهل ظاهر. [ اَ ل ِ هَِ ] ( ترکیب اض ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهل تزویر: اهل ظاهر. [ اَ ل ِ هَِ ] ( ترکیب اض ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بامروت: اهل مروت. [ اَ ل ِ م ُ رُوْ وَ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مردگان: اهل قبور. [ اَ ل ِ ق ُ ] ( ترکیب اض ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرحومین: اهل قبور. [ اَ ل ِ ق ُ ] ( ترکیب اض ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرحومات: اهل قبور. [ اَ ل ِ ق ُ ] ( ترکیب اض ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خردمند: اهل خرد. [ اَ ل ِ خ ِ رَ ] ( ترکیب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به طور قابل ملاحظه: substantially

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوظن داشتن: hold suspicions over

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مشکوک بودن به: hold suspicions over

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حشری بودن زن: like a dog on heat

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حشری بودن زن: like a dog on heat

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حشری بودن: like a dog on heat

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cold night: three - dog night old - fashioned A ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقوق اولیه: basic rights

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مسئولیت دادن: conferring responsibility onto

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تفویض کردن مسئولیت و مالکیت: conferring responsibility onto

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستقل شدن: become independent

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استقلال یافتن: become independent

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سراغاز شدن: usher something ↔ in

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کرد نشین: Kurdish - populated

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تلافی: in retaliation against

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با قاطعیت: in earnest

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بطور جدی: in earnest doggedly

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به طور جدی: in earnest doggedly

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عربی کردن: Arabize

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عزم سفرکردن: توشه برداشتن . [ ش َ / ش ِ ب َ ت َ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سینه چاک کردن: قبازره زدن . [ ق َ زِرِه ْ زَ دَ ] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کمی حرف زدن: لب ترکانیدن ؛ اندک سخنی گفتن.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندکی سخن گفتن: لب ترکانیدن ؛ اندک سخنی گفتن.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در همین اواخر: More recently

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توسل به زور: use of force

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سربسر: یر به یر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مواظبت کردن: بلند و کوتاه کردن . [ ب ُ ل َ دُ کو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در رو: مث بند تنبون کوتاه لهجه و گویش تهرا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

union of soviet socialist republics: USSR

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شروع به پیشرفت کردن: Begin to flourish

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وخیم ترشدن: exacerbate

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سپهدار: سالار جنگ . [ رِ ج َ ] ( ترکیب اضاف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرمانده جنگ: سالار جنگ . [ رِ ج َ ] ( ترکیب اضاف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرشمول: overarching

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همه جانبه: overarching

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اعدام های گسترده: mass executions

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تشکیل حزب: to form a party

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در تبعید: in exile

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minority right: حقوق اقلیت ها

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حقوق اقلیت ها: minority right

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پابسته: پای دربند. [ دَ ب َ ] ( ص مرکب ) مُ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پای بسته: پای دربند. [ دَ ب َ ] ( ص مرکب ) مُ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مغلول: پای دربند. [ دَ ب َ ] ( ص مرکب ) مُ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساکت بودن: پای در دامن کشیدن: ساکن نشستن. ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اقدام به کاری کردن: پای در نهادن در کاری= بدان کار دست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پله پله: پایه پایه. [ ی َ / ی ِ ی َ / ی ِ ] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پله به پله: پایه پایه. [ ی َ / ی ِ ی َ / ی ِ ] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنجیره ای از: a succession of

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلسله ای از: a succession of

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دسته ای از: a succession of

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یک سری از: a succession of

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مجموعه ای از: a succession of

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مجموعه ای از چیزهای همانند: a succession of

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arab belt: The Arab Belt ( Arabic: الحزام العر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمین زراعتی: agricultural land

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به مدد: with the aim of doing something

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کمک: with the aim of doing something

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به کمک: with the aim of doing something

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با کمک: with the aim of doing something

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلید موفقیت: passport to success

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

passport to success: کلید موفقیت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی وارث مردن: die without issue

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی میراث خوار مردن: die without issue

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رایج ماندن: to remain current

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متداول ماندن: to remain current

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرحاصل: resource - rich

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لب معشوق: قند مکرر. [ ق َ دِ م ُ ک َرْ رَ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشفته و نامرتب: بی نظم و نسق ؛ آشفته و نابسامان . ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نابسامان: بی نظم و نسق ؛ آشفته و نابسامان . ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کرانه عمر: ساحل الحیات . [ح ِ لُل ْ ح َ ] ( ع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دوباره دیدن: وادیدن . [ دی دَ ] ( مص مرکب ) دوبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازدیدن: وادیدن . [ دی دَ ] ( مص مرکب ) دوبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازبینی کردن: وادیدن . [ دی دَ ] ( مص مرکب ) دوبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باز نگریدن: وادیدن . [ دی دَ ] ( مص مرکب ) دوبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژرف نگریستن: وادیدن . [ دی دَ ] ( مص مرکب ) دوبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژرف نگری کردن: وادیدن . [ دی دَ ] ( مص مرکب ) دوبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تشخیص دادن از هم: وادیدن چیزی از چیزی ؛ تشخیص دادن آن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تمییز دادن: وادیدن چیزی از چیزی ؛ تشخیص دادن آن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در چارچوب: in the context of

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در ارتباط با: in the context of

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به راه حل رسیدن: to reach solution

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الکنی: گران زبانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باتمکین: گران رکاب. [ گ ِ رِ ] ( ص مرکب ) کس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حمله بردن: گران رکاب شدن. [ گ ِ رِش ُ دَ ] ( م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کنددست: گران دست. [ گ ِ دَ ] ( ص مرکب ) کنا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر بهره: گران دخل. [ گ ِ دَ ] ( ص مرکب ) پرد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خشم اوردن: گران کردن سر. [ گ ِ ک َ دَ ن ِ س َ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خشم کردن: گران کردن سر. [ گ ِ ک َ دَ ن ِ س َ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرخوار: گران خوار. [ گ ِ خوا / خا ] ( نف مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر خوری: گران خواری. [ گ ِ خوا / خا ] ( حامص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرخواری: گران خواری. [ گ ِ خوا / خا ] ( حامص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرخوارگی: گران خواری. [ گ ِ خوا / خا ] ( حامص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهرنشینی کردن: تخته قاپو کردن. [ ت َ ت َ / ت ِ ک َ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهرنشین شده: تخته قاپو شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

urbanize: تخته قاپو شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ده نشین: تخته قاپو

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یکجانشین کردن: تخته قاپو کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناگهانه: on the spur of the moment

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سپری شدن زمان: wear on=if time wears on, it passes ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تسری یافتن: spill over into

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تسری یافتن: spill over into

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spread: spill over into

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turkification: ترک سازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترک سازی: Turkification

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به هدف رسیدن: meet one's target of

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خشونت دولتی: state - sponsored violence

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خشونت حکومتی: state - sponsored violence

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به حیات ادامه دادن: live on

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

origin: of French/German/Asian etc origin

٨ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی