پیشنهادهای آریا بهداروند (٢,٢٦٧)
هیرو ( هیروو ) نام گلی در زبان لری بختیاری و بیشتر در گندمزار می روید هیرو*هیروو*گل خورشیدی، گل میترا هیرو::خیرو، خور، خورشید نام یکی از روزها در ...
در زبان ترکی به معنی سنگ سیاه . کوه سیاه ****** کوه سیاه *سیاه منصور *در کوه های آسماری محله زندگی تیره سیاه منصور ایل منجزی گروس روستای تخت کبود د ...
سعدی شاعر پارسیگوی ایرانی بود ***&&&&&&**** در زبان لری بختیاری کلمه سعدی به کار می رود و با معنی ::سفارش . درخواست. پیغام جمله لری بختیاری ار سع ...
شبیه به :::عینلی در زبان لری بختیاری اسم مرد:: اینعلی*عینعلی*::چشم علی. عین عالی. عینعلی. عینلی محله چشم علی، بازار چشم علی. باغ چشم علی در مسجدسلیمان
تیره های طایفه مال احمدی منجزی ( نه کر تش مال. احمد خان ایلخان ) 1 - جلال وند ( جلال خان بختیاروند ) 2 - خواجه وند 3 - کلاوند 4 - علی اکبروند 5 ...
در زبان فارسی باستان پهلوی*پیلی. فیلی* وستام::وست ، غرب، مغرب به سرتاسر استان لرستان فیلی می گویند پشت کوه و پیش کوه زبان لر فیلی شهر دزفول::دژ فی ...
به معنی ساکن. سکونتگاه خورشید جایی که خورشید در می آید ایست::مشرق. شرق
بل سور در زبان لری بختیاری به معنی بل ::گوش بلند سور::سرخ، قرمز گوش سرخ علامتی برای شناخت بزها بز بل چال::بز که روی گوش او نشانه ای هست بز گوش ...
در زبان لری بختیاری به معنی خورشید سایه یک درخت . خانه . کوه را پدید آورد، سایه گذاشت **جمله لری بختیاری بیو دیوار سانا::بیا سایه دیوار آمد بشینیم ...
در زبان لری بختیاری به معنی عید مندیر بهارون اوم ::منتظر عید هستم
در زبان لری بختیاری از کلمه بهارون استفاده می شود بهارون ::بهاران، سرآغاز بهار . شروع کننده بهار بهارون موارک::عیدت مبارک
در زبان لری بختیاری به جایی از کوه می گویند که آفتاب گیر نباشد و پشت به آفتاب است در زبان لری بختیاری به منطقه ی روبروی آفتاب بر افتوو*برآفتاب*::جای ...
کلمه ایی در زبان لری بختیاری به معنی کندی::زمین را کندوکاو کردن با بیل و کلنگ . شخم زدن. کندن Kandi جمله ی لری بختیاری زومینانه کندی::زمین ها را ...
کلمه شهر با معنی متفاوت در زبان لری بختیاری Sher::شیر جنگل، شر
در زبان لری بختیاری به معنی بزرگ ، پدر ، عمو تات مراد::بزرگ مراد جمله لری بختیاری تا ته زام اوید::پسر عمویم آمد دا تاته ره کویه::مادر پدر کجا ...
به معنی بهترین نژاد **** یکی از نام های ایل بهداروند *بختیاروند. بدراوند. بدروند. بیداروند. بهادروند*از قوم لر بختیاری طایفه ای با نام بهوند در باغ ...
نامی مردانه در زبان لری بختیاری به معنی تنبر، کارد، چاقو Tambor::tanbor
منطقه چلو در شهر اندیکا مسجدسلیمان محل سکونت خاندان جهانگیر خان بختیاروند منجزی در دژه ملکان*ملکشاهان* در شهر اندیکا چهل امیران خان بختیاروند یک ...
گویش لری لکی جزوه زبان لری است حتی باباطاهر عریان خود را لر می دانست کریم خان زند خود را لر می دانست مردم لر لک در استان لرستان که بیشترین جمعیت ای ...
خیلی زور زدی بپا تاریخ جهان رو تغییر ندی. فیلسوف . تاریخ دان. انشتین:: آریایی ها از چند شاخه تشکیل شدند ماد::آذری ها پارت::خراسانی ها. سمنانی فارس:: ...
در زبان لری بختیاری به کلمه متولد و تولد از کلمه ی زیر استفاده می کنند زومار*زمار*::زاده ی مادر. جمله لری بختیاری بچه زومار اویی':بچه به دنیا آم ...
در زبان لری بختیاری به صورت زیر تلفظ می شود::پریشات ، پریشاه
معنی در زبان لری بختیاری ایی::این سا::سایه تیس::تیز، نوک کوه. کوه شهری در سایه این کوه. شهری در پنهان در کوه جمله لری بختیاری ایساتیس مونه نی گر ...
در زبان لری بختیاری به معنی همین زمان. اکنون. همین حالا جمله لری بختیاری هملا ویم تی دات::همین حالا آمدم پیش مادرت
در زبان لری بختیاری به معنی : شراب
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ معروف به هفت کر بیگی*هفت پسر خلیل* 1 - شاه منصور خان آتش بیگی بختیاروند ایلخان 2 - مهدی خان 3 - تاج الدین خان 4 - بلی خا ...
نیمی از جمعیت شهر اصفهان از قوم لر بختیاری هستند و بختیاری به عزیزم میگویند::ستینوم. کسونوم . همه کسم اصفهانی ها با لهجه ی لری چهارمحالی صحبت می کنن ...
در زبان لری بختیاری نامی شبیه این است کیماس:کی طهماسب . کا طهماسب. کاماسب
در زبان لری بختیاری به معنی خانم. عروس بی بهیگ::بی بهی، بی بی ، بود عروس
شهرهای شرقی استان اصفهان از نژاد عرب. سیستانی. بلوچ. خراسانی هستند شهر سجزی::سگزی. سیستانی
در زبان لری بختیاری کلمه ی گن به دو معنی بکار می رود::گفتن، گویند - - گوشه، کنار، جای معنی نام بختیاری نشین گناوه شهری در کنار آب گن::کنار اوه::آب ...
در زبان لری بختیاری به معنی به دنیا آمد. متولد شد. تولد زو::زاده مار::مادر جمله لری بختیاری بچه کی زومار اوید::بچه چه موقع متولد شد معنی کلمه لر ...
در زبان لری بختیاری به معنی ماه تولد زومار در زبان لری بختیاری به معنی ::زاده ی مادر. متولد شدن زو::زاده مار::مادر جملات لری بختیاری بچه زومار ...
کلمه ای زیبا در زبان لری بختیاری به معنی ::زاده ی مادر، متولد شدت، . تولد جملات لری بختیاری بچه زومار اویی::بچه به دنیا آمد کی زومار اویدیی::چه ر ...
تمام طوایف لر از کلمه وند در نام ایل . طایفه. تیره. اش. اولاد. استفاده می کنند و برای تمایز آنها از طوایف اقوام دیگر بود **** طوایف خلیل وند*خلیلی ب ...
زبان کردی در ایران زبان رسمی نبوده و یک گویش از زبان پارسی است زبان کردی در منطقه کردستان عراق به ثبت رسیده که اهالی آن خود را سورانی می دانند و ای ...
طایفه بزرگ حیات غیب ساکن در مسجدسلیمان زبان لری بختیاری غیبی. موسوی. حیات غیبی. ***** طایفه لر حیات داوودی ساکن در دشتستان و ریگ . گناوه معروف ...
طایفه رستم در ایل لر ممسنی در شهر مصیری نام اولین جد خود را کی گرجی می دانند این طایفه خود را لر بختیاری می دانند تیره های این طایفه مصیری شاه حس ...
در زبان لری بختیاری به معنی بگذار ::بهل. بیل BEL. BEHL. BEiL
در زبان لری بختیاری به معنی بله HA بله ::کلمه ایی در زبان غربی است
در زبان لری بختیاری به معنی شیطون. فضول BALA
در زبان لری بختیاری به معنی ::آری HAre
در زبان لری بختیاری به معنی گم . بلا اویی::گم شد BELA
دهی در دشت زیلایی در دهستان جهانگیری *زیلایی*مسجدسلیمان محل سکونت طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی فامیلی های باقری و کریمی کشکی بابا احمدی در ...
در زبان لری بختیاری به معنی ستون های سنگی بزرگ که در روی کوه ها می گذاشتند تا مسافر ها راه امامزاده ها را پیدا کنند و به کل حضرت عباس مشهور است ک ...
کر::کل. کئله نام واژه کل ::قوم لر بختیاری ستون سنگی در مسیر امامزاده ها می گذاشتند تا مسافر ها راه را پیدا کنند این ستون ها به کل حضرت عباس معروف هس ...
واژه کل در زبان لری بختیاری به معنی ::ستونی سنگی در روی کوه های بلند در مسیر امامزاده ها می گذاشتند تا مسافر ها راه را پیدا کنند کل::کر، کئله . و ...
روستاهای جاجو سفلی، جاجو علیا، جاجو سلیران، در دهستان جهانگیری *زیلایی*مسجدسلیمان محل سکونت تیره هایی از طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی ایل بخت ...
تخت نرگسی::روستا و منطقه ای در دهستان جهانگیری در مسجدسلیمان محل سکونت تیره هایی از طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی ایل بختیاروند *بهداروند، بهو ...
منطقه ایی در دشت زیلایی در دهستان جهانگیری محل سکونت طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی ایل بختیاروند *بهداروند *