پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)

بازدید
٣,٦١١
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

از فعل Simp میاد. ( Simp هم اسمه هم فعل ) به عنوان اسم یعنی هَوَل یا کُس لیس و له عنوان فعل یعنی هول بازی در آوردن و از حالت انسانی خارج شدن ( خود ح ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧١

⬛ ویکی پدیا ⬛ سیمپ ( به انگلیسی: Simp ) یک اصطلاح اینترنتی به صورت تحقیرآمیزی برای شخصی ( معمولاً مذکر ) که به شخص دیگری ( معمولاً مؤنث ) به صورت افر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

adjective 1 : relating to or coming from God or a god ◀️divine will/law/love/inspiration They prayed for divine intervention/help. The pharaohs of a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

پانگولین، پولک پوست و زره پوش یا مورچه خوار پولک دار یا مار پولک عناوینی هستند که برای اشاره به گروهی از جانوران از راسته پولک پوست سانان ( Pholidota ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

Hey fellow redditors کاربران ردیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

⬛ INDEBTED ⬛ adjective [more indebted; most indebted] : 🔴 owing something ( such as money or thanks ) to someone or something : in debt ◀️ heavily/ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

🔴be indebted or grateful ◀️ "if you can give me a few minutes of your time I'll be much obliged" Similar : thankful - grateful - appreciative - beh ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

⬛ HOMESCHOOL ⬛ VERB US : to teach your children at home instead of sending them to a school [ obj] ◀️They homeschooled both their children [no obj] ◀ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

پز دادن، به رخ کشیدن دوستمون درست گفته. حرف اضافش on هست مثال : ◀️ ? What's your country's biggest flex on the rest of the world یعنی کشورت بیشتر از ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

پیاده شدن ( از دوچرخه یا موتور، اسب، یا خرک ژیمناستیک ) البته این کلمه هم میتونه اسم باشه هم فعل verb [no obj] : to get down from something ( such a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بهتره نباشی یا بهتره نکنی ( بیشتری دومی معنی میشه ) You better be ready : بهتره آماده باشی ⛩️? Aye, you know what I did last night 🛸!!You better n ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

تلفظ : اَکسِ ' لادُل سمندر مکزیکی Species of amphibian ( salamander ) سمندر مکزیکی گونه ای از سمندر زیرزمینی سمندر مکزیکی یا اکسولوتل ( نام علمی: ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

Capacious Spacious Commodious Good - sized Roomy همگی به معنای جادار هستند ⬛ GOOD - SIZED ⬛ adjective 🔴somewhat large ◀️ They live in a good - size ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

۱. یک اسم پسرانه به معنای ruler of the people ( فرمانروا و حکمران مردم ) که بصورت Derrick یا Derek نوشته میشه ۲. یکی از پر استفاده ترین انواع جرثقیل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

اول فعلِ Emend را ببینیم معنیش چیه : 🔴 to correct errors in ( something written ) ◀️ emend a text تلفظ : ایمِند از همین فعل اسمش رو داریم ( Emendat ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

چاشنی، ادویه، طعم افزا noun [count] : something ( such as salt, mustard, or ketchup ) that is added to food to give it more flavor Cu3 is the best ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

💯 تحلیل دقیق و کامل واژه ی Anchor 💯 📌 NOUN 📌 [count] 1 : a heavy device that is attached to a boat or ship by a rope or chain and that is thrown ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

🌠 SOPHISTICATED 🌠 ADJECTIVE [more sophisticated; most sophisticated] 1 a : having or showing a lot of experience and knowledge about the world and ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

adjective [more rigorous; most rigorous] 1 : very strict and demanding ◀️rigorous enforcement of the rules ◀️rigorous training ◀️a rigorous course of ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

قادر مطلق، همه کار توان، همه فن حریف adjective formal : having complete or unlimited power : all - powerful ◀️omnipotent gods ◀️an omnipotent ruler/s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

Information Technology : همون رشته آی تی یا فناوری اطلاعات As an information technology ( IT ) major, you'll study computer science, business, and co ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

1. Internet Protocol, or Internet Protocal Address ( IP Address ) , commonly used for various means of communication. 2. In Progress. Often used in ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

قفقاز یا Caucasus ( تلفظ : کاکِسِس ) یا Caucasia ( کُ کِیژا ) منطقه ای است بین قاره ای بین دریای سیاه و خزر توضیحات ویکیپدیا : قفقاز ناحیه ای در آس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

In some apocryphal texts such as the Testaments of the Twelve Patriarchs, and the Book of Jubilees, Levi's wife, his children's mother, is named as M ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

اسمی است کاملا ایتالیایی به معنای جاویدان، پایدار، با دوام، ماندنی و پایا Enduring به زبان خودمونی یعنی سگ جون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

( "third son of Jacob ( means "joined in harmony ۱. فرزند سوم یعقوب و برادر بزرگ یوسف ۲. اسم پسرانه است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

Persian uses a version if Arabic script which can make it specially daunting Example

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

دیواناگری ( هندی: देवनागरी، حرف نویسی لاتین: Devanāgarī ) یا دِوَناگَری یک خط یا دبیرهٔ هجانگاری است که به آن �ناگاری� هم گفته می شود و اصلی ترین دبی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

Neighborhood of the Bronx in New York City اسم یک محله در برانکس، نیویورک اسم یک سریال آمریکایی هم میباشد :/

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

Reception : پذیرش Receptionist : مسئول پذیرش Clerk : منشی، فروشنده مغازه، دفتردار Secretary : منشب، دفتر دار هر سه تاشون تقریبا یک نفر هستن. فرق زیا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

مشاغل مربوط به سالن های زیبایی و اسپا : Receptionist : مسئول پذیرش ( پذیرش ) Colorist : رنگ کار مو Nail Technician : ناخن کار Hair Stylist : مدل دهن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

مشاغل مربوط به سالن های زیبایی و اسپا : Receptionist : مسئول پذیرش ( پذیرش ) Colorist : رنگ کار مو Nail Technician : ناخن کار Hair Stylist : مدل دهن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

۱. چشمه معدنی ( آب گرم ) یا همون مرکز آب درمانی ۲. مرکز سلامتی زیبایی تو خارج spa یه مرکزیه که هم چشمه آب گرم داره. هم آب درمانی انجام میدن، ماساژت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

Beauty salon : سالن زیبایی noun [count] : a shop where women get beauty treatments ( such as haircuts ) to make them more attractive —called also bea ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

noun [noncount] : the art, process, or job of filming movies : motion - picture photography The film's cinematography is breathtaking. Who did the c ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

سینماتاگرافر ( به انگلیسی: cinematographer ) یا مدیر فیلمبرداری ( به انگلیسی: director of photography ) شخصی است که مسئولیت دپارتمان و عوامل فیلمبردا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

ودیعه، بیعانه، پیش پرداخت ( پولیه که پرداخت میشه تا حسن نیت خریدار را نشون بده و فروشنده مطمعن بشه قصد خریدار جدیه. بیعانه باعث میشه که فروشنده جنس ی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

Mass production

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

خرده فروش : Retailer عمده فروش : Wholesaler 🌠 WHOLESALER : a person or company that sells things to businesses and not to individuals 🌠 RETAILER ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

used to greet someone, attract their attention, or express excitement. ◀️"“Yo, Ben!” “Hey Eugene, I thought it was you. ”" 🌠 Another Way of saying ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

پرنوشی ( به انگلیسی: Polydipsia ) یا استسقاء یعنی عطشی که حتی با نوشیدن بسی آب هم بر طرف نشود. علل پرنوشی می تواند تظاهرِ تشخیصیِ دیابت و اغلب به ع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

ریخته گری تحت فشار خود cast یعنی ریختن یک مایع داغ درون حفره تا اینکه ظرف چند ساعت خنک و سفت بشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

1: a plant ( such as a rose, blackberry, or greenbrier ) having a usually woody and thorny or prickly stem ◀️a thicket of briars ◀️… head up an almos ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

Filing : پرونده سازی - پرونده Feeling : احساس Filling : پرسازی - پرشدن Failing : شکست همگی اسم هستن. ولی میتونن نقش فعل هم داشته باشند در یکسری جمله ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

a fertilized ovum

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

Example : Yes sweetie. You're r going to be a mother and father all at once Meaning : 1. without warning; suddenly. "all at once the noise stop ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

it hit me exp. it occurred to me, I suddenly thought of it, I had an idea all of a sudden. E. g: I wondered all day long how to solve this problem an ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

باملاحظه، ملاحظه گر، کسی که مراعات و ملاحظه حال دیگران را میکند و مراقب احساسات اوناست 🌠 CONSIDERATE : ( adjective ) [more considerate; most con ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

And this song I'd know thousand percent people keep comin back to because this is so relatable بازم یه مثال دیگه با موسیقی جمله ی بالا داره میگه که ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

🌠 Disappointingly : adverb 1. in a manner that fails to fulfil someone's hopes or expectations. "the concert ended disappointingly" 2. used to e ...