A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیامبران قرانی: Adam آدم Abraham ابراهیم Idris ادری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a face at someone: ادا در آوردن - شکلک درآوردن ( برای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a face at someone: ادا در آوردن - شکلک درآوردن ( برای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a face: ادا در آوردن - شکلک درآوردن ( برای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overexert: Don't overexert yourself : بیش از ت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occupational: شغلی حرفه ای مربوط به کار و پیشه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arsinoe iv: Queen of Ptolemaic Egypt from 48 BC ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arsinoe iv: Queen of Ptolemaic Egypt from 48 BC ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

NUTS: That's nuts = That's crazy

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

podium: Podium = Tribune We don't have a po ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stoicism: رِواقی گری ( به انگلیسی: Stoicism ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legacy media: Mass media institutions before the ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legacy media: Mass media institutions before the ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theist: 🔴 the belief that God exists or th ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theism: 🔴 the belief that God exists or th ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endeavor: verb: attempt by employing effort ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voluptuous: adjective [more voluptuous; most vo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mingle: Meaning : 1. to move around during ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disorders from inbreeding: اختلالات ناشی از درون زایی Reduced ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disorders from inbreeding: اختلالات ناشی از درون زایی Reduced ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

copacetic: in excellent order. "he said to te ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celibacy: به وضعیتی که فرد به انتخاب و ترجیح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celibate: adjective — used to describe a pers ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

belch: Belch = Burp هر دو میشوند آروغ زدن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incentive: Noun 🔴 something that encourages a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

objective: SUBJECTIVE : based on feelings or ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cunning: صفت [more cunning; most cunning] : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repatriate: verb [ obj] 1 : to return ( someone ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bestow: verb [ obj] formal : to give ( some ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homogeneous: adjective صفت [more homogeneous; mo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

checked: بررسی شده ◀️ He didn't punch her, h ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admonish: admonish \ ad - ˈm� - nish \ verb ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خانه به دوش: VAGABOND means : a person who trave ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what goes around comes around: the consequences of one's actions w ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eponym: eponym \ ˈe - pə - ˌnim \ noun 1. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

runny nose: I have a runny nose : آب ریزش بینی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the nose: دقیقاً - درست The film starts at 7 ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a universe ahead: یک گیتی بهتر یعنی خیلی خیلی خیلی خی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a universe ahead: یک گیتی بهتر یعنی خیلی خیلی خیلی خی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invidious: invidious \ in - ˈvi - dē - əs \ ad ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ethics: ethics \ ˈe - thiks \ noun 1. moti ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grandson: معمولاً d را تلفظ نمیکنند Handkerch ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im busy: I'm occupied. I have a lot on my p ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

im busy: I'm occupied. I have a lot on my p ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hated: منفور The most hated countries in t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atypical: غیرعادی - غیر معمولی - غیر مرسوم a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طومار: تومار - طومار = Scroll تومور = Tumo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جمع اوری: جمع آوری ( عربی ) گرد آوری ( پارسی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mycophile: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mycophile: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mycophiles: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mycophiles: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liability: چند تا معنی داره این واژه، ولی یکی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authoritarian: استبدادی - زورگو - دیکتاتور - تمایم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بستر گستر: Pimp - قواد - گواد - جاکش - دلال مح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بستر گستر: Pimp - قواد - گواد - جاکش - دلال مح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fairy tale: noun [count] 1 : a simple children' ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self reliance: Self - reliance : خود اتکایی - اتکا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lustrous: 🔴 reflecting light evenly and effi ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وصول دارایی: Asset collection

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وصول دارایی: Asset collection

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیش خرید: Prebuy Prepurchase

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش خرید: Prebuy Prepurchase

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وجه نقد: وجه نقد = Cash

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وجه نقد: وجه نقد = Cash

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش پرداخت: prepayment payment in advance Advan ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دارایی: سرمایه = Capital بدهی ها = Liabilit ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرمایه: سرمایه = Capital بدهی ها = Liabilit ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرمایه گذاری: سرمایه = Capital بدهی ها = Liabilit ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غرامت جنگی: War compensation Reparation معنی R ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تحقق: Realization of ideals : تحقق آرمان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اصول: اصول حسابداری : Accounting principl ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تداوم: Continuity of activity : تداوم فعال ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با خرج: At the expense of Saudi Arabia: با ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

با خرج: At the expense of Saudi Arabia: با ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دختر خوانده: adopted daughter Step daughter

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دختر خوانده: adopted daughter Step daughter

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بازدارندگی: بازدارندگی = deterrence noun [nonc ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بازدارندگی: سازمان noun [noncount] formal 1 : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اتش بس: Ceasefire Truce Armistice

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proselytize: پرا سِلِ تایز به زور و تلاش سعی در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disastrous: adjective قید [more disastrous; mos ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perfunctorily: 🔴 in a manner that lacks serious a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sabotage: noun: a deliberate act of destructi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chastise: chastise \ ˈcha - ˌstīz \ verb 🔴 t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dismissive: dismissive \ dis - ˈmi - siv \ adje ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

veritable: veritable \ ˈver - ə - tə - bəl \ a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abeyance: abeyance \ ə - ˈbā - ən ( t ) s \ n ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tentative: tentative \ ˈten - tə - tiv \ adjec ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ominous: ominous \ ˈ� - mə - nəs \ adjective ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

persistent: persistent \ pər - ˈsi - stənt \ ad ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

land mine: Hornets are nature's landmines

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at risk: Your life is at danger At risk در خ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

odyssey: 🔴 a long, wandering and eventful j ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doze off: 🔴to fall asleep especially for a s ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توام: توأم یک صفت عربی است. یعنی شامل هر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

betrothal: betrothal \ bi - ˈtrō - t͟həl \ nou ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

betrothal: betrothal \ bi - ˈtrō - t͟həl \ nou ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lambent: What It Means When used literally, ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heads up: هشدار - تذکر No one's gonna be you ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

posture: وضعیت استقرار بدن و جسم انسان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autonomous: Autonomous : خودمختار - خودگردان ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roommates with benefits: هم اتاقی با مزایا ( جنسی ) هم اتاق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if you know you know: The abbreviation iykyk stands for t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

since day one: از اولین روز Since day one, i felt ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lucent: lucent \ ˈl� - sᵊnt \ adjective : s ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

captivating: Captivating = Beautiful = Gorgeous ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cake: ( slang ) به معنی باسن/کون هم هست ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your sorry ass: توی بدبخت بیچاره و درب و داغون I sa ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meritocracy: Pragmatism : عمل گرایی Meritocracy ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pragmatism: Pragmatism : عمل گرایی Meritocracy ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vedas: VEDAS = Oldest scriptures of Hindui ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a point: You made a point : بد نگفتی - راست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hackles: hackles \ ˈha - kəls \ noun 1. feel ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ten to one: به احتمال خیلی زیاد و قوی ◀️ Ten to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crooked: The rable has crooked legs : پایه ه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im torn: دو دل و دو به شک هستم If you are to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

im torn: دو دل و دو به شک هستم If you are to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what a nerve: چقدر آخه پر رو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

novice: noun [count] 1 : a person who has j ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تعریف نشدنی: Indefinable

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعریف نشدنی: Indefinable

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

columnist: مقاله نویس

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

columnist: مقاله نویس

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regression: پسرفت - برگشت - عود - عقب نشینی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snippet: noun [count] 1 : a small piece of i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laity: noun [noncount] : the people of a r ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

malevolent: adjective [more malevolent; most ma ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بهبود: Continuous Improvement : بهبود مستم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tangible: adjective 1 : easily seen or recogn ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interloper: noun [count] : a person who is not ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

castigate: verb [ obj] formal : to criticize ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corporal punishment: noun [noncount] : punishment that i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calisthenics: [plural] : physical exercises that ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

categorical: adjective Variants: also cat�e�gor� ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

temporal: adjective 1 formal : of or relating ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرا خوان: فراخوان اعتراض : Call for protest

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caste: noun 1 [count] : one of the classes ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undue: adjective Usage: always used before ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forage: noun [noncount] : grasses and other ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

divergent: از فعل diverge میاد که تعریف و مثال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bilateral: adjective : involving two groups or ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modicum: noun [singular] formal : a small am ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reproach: noun formal 1 : an expression of di ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusive: All - embracing ◀️ It's pride month ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monopoly: noun 1 [count] a : complete control ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eclectic: adjective [more eclectic; most ecle ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expertise: noun [noncount] : special skill or ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nike: الهه پیروزی در اساطیری یونان باستان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patent: adjective Usage: always used before ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you getting cold feet: آیا داری پا پس میکشی؟ منصرف و پشیمو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

are you getting cold feet: آیا داری پا پس میکشی؟ منصرف و پشیمو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feeble: adjective [also more feeble; most f ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

draconian: adjective [more draconian; most dra ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strife: noun [noncount] formal : very angry ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arid: خشک، بایر، لم یزرع، خالی، بی مزه، ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have had better days: روزای بهتری هم داشته ام قبلاً در وض ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i have had better days: روزای بهتری هم داشته ام قبلاً در وض ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gibberish: noun [noncount] : foolish, confused ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bumbaclot: تلفظ : بابمبا کلات یک واژه ی جامایی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bombastic side eye: یک اصطلاح اینترنتی یه معنی یه جور چ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bombastic side eye: یک اصطلاح اینترنتی یه معنی یه جور چ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bombastic: Bombastic یک صفت بوده و از اسم Bomb ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mr boombastic: Bombastic یک صفت بوده و از اسم Bomb ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mr boombastic: Bombastic یک صفت بوده و از اسم Bomb ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

believe in yourself: خودت را باور داشته باش ( یعنی اونق ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is my stop: من اینجا پیاده میشم وقتی تو وسیله ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

international transaction: تراکنش بین المللی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beauty lies within: زیبایی در درون نهفته است

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do what you can do best: کاری را که می توانید به بهترین شکل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patrimony: noun [singular] formal 1 : property ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خواب زمستانی: Hibernation از فعل Hibernate میاد ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taken seriously: No, Erdogan is in no way taken seri ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

این وصله ها به من نمی چسبه: یعنی من هرگز این کارهای بدی که داری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im all ears: من سرا پا گوشم

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

which is why: به همین خاطر ( است ) ◀️ living sta ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gossip: این واژه هم فعل است و هم اسم. . . ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چنه دراز: تلفظ : Chene Deraaz یک اصطلاح مربوط ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eldad: 🏷️ORIGIN Hebrew 🇮🇱 🏷️MEANING G ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الداد: 🏷️ORIGIN Hebrew 🇮🇱 🏷️MEANING G ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سر خاریدن: وقن نداشتن سرشون رو بخارونن یعنی اص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاراندن سر: وقت نداشتن سرشون رو بخارونن یعنی اص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embarrassment: ۱. شرمسارگی - شرمندگی - خجالت ۲. ما ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audacious: یک صفت هست که با more و most تفضیلی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audaciously: یک صفت هست که با more و most تفضیلی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انرژی پاک: Clean Energy is better. We should a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indicate: ۱. نشان دادن ۲. با انگشت نشان دادن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hair transplant: کاشت مو ( که معمولاً بهترین روش برا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اصطرلاب: Astronomical instrument An astrolab ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astrolabe: ستاره یاب Astronomical instrument A ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

farthest: Farthest درست مانند Furthest همزمان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

would have: در زمان هایی استفاده میشه مثل مثال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

would have: در زمان هایی استفاده میشه مثل مثال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

furthest: Further صفت تفضیلی Far هست - Furthe ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

furthest: Further صفت تفضیلی Far هست - Furthe ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evince: verb 🔴 [ obj] formal : to show ( s ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hatemonger: نفرت پراکن - نفرت افکن - تنفرآفرین ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hatemongering: نفرت پراکن - نفرت افکن - تنفرآفرین ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a choice: انتخاب کن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

truce: آتش بس ( موقت ) اسم قابل شمارش معن ...

٨ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S