A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تساوی کشیده شدن: مثال: I’m talking about the Greek v ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به تساوی کشیده شدن: مثال: I’m talking about the Greek v ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

draw: مثال: I’m talking about the Greek v ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give in: 🔴 cease fighting or arguing; admit ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont be a buzzkill: ضد حال نباش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dont be a buzzkill: ضد حال نباش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حق پرو مکس: یک اصطلاح اینترنتی که یعنی خیلی حق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حق پرو مکس: یک اصطلاح اینترنتی که یعنی خیلی حق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیچی: یه دونه قیچی: A pair of scissors ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

malachi: From the Hebrew name מַלְאָכִי ( Ma ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

malachi: From the Hebrew name מַלְאָכִי ( Ma ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speculate: ◀️ مثال verb 1 : to think about so ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ruddy: adjective 1 : having a healthy redd ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scanty: ⬛ adjective ⬛ [also more scanty; mo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

puny: adjective somewhat informal 1 : sma ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take place: ۱. جای کسی یا چیزی را گرفتن ∆ No on ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im at a loss for words: موندم چی بگم - نمیدونم چی جواب بدم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who is someone to you: ?Who is she to you : چه نسبتی باهات ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sayid: سید Sayid means you do have a defin ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm better than i was earlier: من بهتر از قبل هستم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm better than i was earlier: من بهتر از قبل هستم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ذوالنورین: عثمان در شمار مهاجران به حبشه بود، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dilettante: dilettante \ ˈdi - lə - ˌt�nt \ nou ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intermarry: verb [no obj] : to marry a member o ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intraracial: درون نژادی Intraracial marriage Int ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نود: Nude مترادف Naked به معنی لخت و بره ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coordinate office: Coordinate Office : دفتر هماهنگی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گی زاده: Son of a gay ( Couple ) اصطلاح توه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lindu: Lindu means a liberal hindu. It is ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوتمیل: Oatmeal اوتمیل ( Oatmeal ) یک لغت ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lid: ( در ) تو انگلیسی: اگه درب ورودی قص ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bhikaristan: Parody name of pakistan. Since it's ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رافضی: به شیعیان مرتضی علی رافضی گویند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recusant: recusant \ ˈre - kyə - zənt \ noun ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have the guts: جرات کاری را داشتن You don't have t ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't you take that tone with me: با من اینجوری صحبت نکن با این لحن و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cafe: Cafe یک واژه ی فرانسوی هست. واژه ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیر هنگام: Late ◀️ Pop's late admission of fai ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admission: چندین معنی مختلف داره، ولی یکیش میش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

formative guardianship: ولایت تکوینی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there's light at the end of the tunnel: There's light at the end of the Tun ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

howja: ?Howja do that? = How did you do th ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الکی دلت رو خوش نکن: Don't hold your breath

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خایمال: 🚨 خایمال اشتباه است و خایه مال درس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عشره مبشره: عَشْرَه مُبَشَّرَه ( عربی: العشرة ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شرابا طهورا: شَراباً طَهُوراً طهور� اسم مبالغه ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رسول اکرم: محمد بن عبدالله = رسول اکرم = خاتم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صحیح السند: چیزیکه ( روایتی ) که سند آن درست و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابا سلیمان: همان خالد بن ولید هست

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جنگ بزاخه: جنگ بُزاخه، نبردی بود میان لشکر اسل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابا الحسن: علی پسر ابوطالب، شوهر فاطمه، پسر عم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوص: درستش کس هست و نه کص و نه کوس و نه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوص: درستش کس هست و نه کص و نه کوس و نه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

al hajjaj ibn yusuf al thaqafi: ابومحمد حَجّاج بن یوسف بن حَکَم بن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیدا شباب اهل الجنه: الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنة ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جفر احمر و ابیض: جَفْر عنوان کتاب حدیثی است که به ام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جفر احمر: جَفْر عنوان کتاب حدیثی است که به ام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جفر ابیض: جَفْر عنوان کتاب حدیثی است که به ام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cyrus: Kyros یونانی هست Cyrus لاتین هست Ku ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوروش: Kyros یونانی هست Cyrus لاتین هست Ku ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jai shree ram: Jai Shri Ram ( IAST: Jaya Śrī Rāma ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jai shree ram: Jai Shri Ram ( IAST: Jaya Śrī Rāma ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مذل المومنین: صلح با معاویه، نارضایتی شماری از یا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

valorant: نام یک بازی ویدیویی اکشن باحال مثل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شلوار مام استایل: مدلی از شلوار لی گشاد و نسبتاً کوتا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مام استایل: مدلی از شلوار لی گشاد و نسبتاً کوتا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تکتف: به دست بستن حین خواندن نماز در اسلا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کتاب ینابیع الموده لذوی القربی: یَنابیعُ المَوَدّة لِذَوی القُرْبی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ینابیع الموده لذوی القربی: یَنابیعُ المَوَدّة لِذَوی القُرْبی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ینابیع الموده: یَنابیعُ المَوَدّة لِذَوی القُرْبی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تسبیح شاه مقصود: نوعی تسبیح گران قیمت که عموماً سبز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نماز نافله: نماز نافله، اصطلاحی اسلامی در فقه و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نماز تراویح: نماز تراویح لغتی عربی است و به نماز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تراویح: نماز تراویح لغتی عربی است و به نماز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cerebral palsy: فلج مغزی ◀️ Mom cheers on daughter ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوبلز: Paul Joseph Goebbels ( pronounced [ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ksa: Ksa = the Kingdom of Saudi Arabia ع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shade: Shades ( تلفظ: شِیدز ) به صورت جمع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take someone under your wing: کسی را زیر بال و پر خود گرفتن ( منظ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blurt something out: هول هولکی و بی فکرانه و بدون آینده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حنون: تلفظ: ( حَ ) [ عربی ] ( صفت ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنها به قاضی رفتن: تنها به قاضی رفتن کنایه از: به سخن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلاب دوزی: Crochet : قلاب دوزی - قلاب بافی ( n ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meringue: مرنگ ( به انگلیسی: Meringue ) ، محص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gprs: برخی از مهمترین واژگان و اینکه سروا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

district: مکان ها : District: منطقه Street: ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عبدالله بن سبا: در روایات سنی وی یهودی بود که مسلما ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sponger: a person who lives at others' expen ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مسند حنبل: مسند الإمام أحمد بن حنبل، موسوعه حد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حدیث جابر: حدیث جابر، حدیثی از پیامبر ( ص ) که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خطبه شقشقیه: خطبه شِقشِقیّه یا مُقَمّصه از معروف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حجه الوداع: Farewell Pilgrimage The Farewell Pi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابن تیمیه: احمَد بن عَبدُالحَلیم معروف به ابن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رقص صوفی: Sufi whirling

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نعمت الله جزایری: سید نعمت الله جزایری ( ۱۰۵۰ - ۱۱۱۲ق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وحید خراسانی: حسین وحید خراسانی ( متولد ۱۳۰۰ش ) ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خمس مکاسب: خُمس اَرباح مَکاسب، خمس سودها، مناف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خمس ارباح مکاسب: خُمس اَرباح مَکاسب، خمس سودها، مناف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابراهیم زکزاکی: ابراهیم زَکزاکی ( زاده ۱۳۳۲ش ) ، رو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عبدالملک حوثی: سید عبدالملک بدرالدین الحوثی حسنی ط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابوهریره: عبدالله ( یا عبدالرحمان ) بن عامر ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلفای بعد از رسول الله: 1. ابابکر بن ابی قحافه، ابتدا خلافت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انس بن مالک: �أنس بن مالک‏ بن النضر بن ضمضم� ملق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نازیلا معروفیان: Iranian journalist Nazila Maroufia ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مگس سرکه: Drosophila melanogaster Species of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جفینه: جُفَینه مردی از مسیحیان حیره بود که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دختر ابولولو: جُفَینه مردی از مسیحیان حیره بود که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابن عساکر: ابوالقاسم علی بن حسن بن هبةالله شاف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قرمطیان: قَرمَطیان یا قَرامطه یکی از شاخه ها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوس و خزرج: اُوس ْ وَ خَزْرَج ، دو تیره مهم از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیوانفورماتیک: Bioinformatique بیوانفورماتیک ترکیب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فلاتر: فلاتر یک چارچوب واسط موبایل ( Mobil ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nasheed: نشید نَشید نوعی موسیقی آوازی یا سرو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pace oneself: 🔴 to do something at a speed that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کامپایلر: کامپایلر نرم افزاری است که کدهای نو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im confiscated: یبوست دارم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have a lump in my throat: بغض تو گلوم گیر کرده بغض کردم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a lump in a throat: بغض کردن ( احساس سفتگی و تنگی در گل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دوره ttc: TTC مخفف کلمات Teacher Training Cou ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taste of your own medicine: زمانی ازین عبارت استفاده میکنیم که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give someone a taste of their own medicine: زمانی ازین عبارت استفاده میکنیم که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to give someone a taste of their own medicine: زمانی ازین عبارت استفاده میکنیم که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you can't put the toothpaste back in the tube: این دقیقاً مثل حرفیه که تو پارسی می ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you cant put the toothpaste back in the tube: این دقیقاً مثل حرفیه که تو پارسی می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jailbreak: اسم قابل شمارش ( جمع: Jailbreaks ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jailbreaker: فرارکننده از زندان - فراری دهنده از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im just saying: از ما گفتن بود حالا گفتیم که بدونید ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

next to impossible: تقریباً نشدنی و ناممکن مثال: limi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monistat: A cream used for vagina to prevent ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyrus the great: کوروش بزرگ، فرمانروا و پادشاه نامدا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

r*: Rockstar A video game development c ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جاسوسی کسی را کردن: Spying on someone

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dingil: دینگیل به ترکی یعنی احمق یا کودن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دینگیل: دینگیل به ترکی میشه احمق

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

life bar: در بازی های ویدیویی مبارزه ای Life ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swing club: Sex clubs, also known as swinger cl ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

charles dickens: چارلز جان هافِم دیکنز ( به انگلیسی: ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brooke shields: بروک کریستا شیلدز ( به انگلیسی: Bro ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Am, is, are مهمترین افعال to be هس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inhabit: Inhabit ( live in ) : زندگی/سکونت ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inhabitant: Inhabit ( live in ) : زندگی/سکونت ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inhabited: Inhabit ( live in ) : زندگی/سکونت ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

utensil: Utensil : وسیله آشپزخانه Utility : ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alica schmidt: German female runner Born: November ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alica schmidt: German female runner Born: November ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

femke bol: Dutch olympic athlete Born: Februar ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

femke bol: Dutch olympic athlete Born: Februar ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نید: در بازی های اکشن نید همون گرنید هست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نید: در بازی های اکشن نید همون گرنید هست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

furikake: Furikake is a savory and sweet rice ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

furikake: Furikake is a savory and sweet rice ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gyros: جایرو ( یونانی: γύρος ) ( ‎/ˈdʒaɪro ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gyros: جایرو ( یونانی: γύρος ) ( ‎/ˈdʒaɪro ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

life sentence: حبس ابد ∆ Judge sentences Alex Murd ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recreational: تفریحی - تفننی - همینطوری عشقی یه ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

manikin: ? Is it manikin or mannequin While ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manikin: ? Is it manikin or mannequin While ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bummer: ∆ it would be a bummer to lose that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

way too: Way too یعنی بسیار بسیار زیاد ∆ How ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pay off: در اینجا به معنی ( جواب دادن ) ( نت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the fence: ♠ not able to decide something ∆ Th ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rapemeat: A person whose only value's to be r ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rapemeat: A person whose only value's to be r ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drip: When slang, Drip means a fucking cl ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sparta: اسپارتا یکی از ایالت های یونان باست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sparta: اسپارتا یکی از ایالت های یونان باست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spartan: اسپارتا یکی از ایالت های یونان باست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سیگما: ۱. هجدهمین حرف از الفبای زبان باقدم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

greek: Greek : یونانی Greece : یونان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

greece: جالب است که بدانید که نام مصر از زب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

china: باستانی ترین کشورهای غنی - فرهنگ : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

egypt: جالب است که بدانید که نام مصر از زب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do your part: سهم خود را ( از آنچه که باید ) انجا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

do your part: سهم خود را ( از آنچه که باید ) انجا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اب شنگولی: آب شنگولی اصطلاحی است که در عامیانه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مظنه: مظنه واژه ای عربی است که به معنی گم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نیم تنه: نوعی از پوشاک مخصوص خانم ها که به ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پارافیلیا: پارافیلی ( به انگلیسی: paraphilia ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave me the fuck alone: منو با خوده انم تنها بزار دست سر از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leave me the fuck alone: منو با خوده انم تنها بزار دست سر از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do homework: Do homework یعنی مشق ها رو نوشتن یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اب پاکی را روی دست کسی ریختن: ضرب المثل آب پاکی را روی دستش ریخت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defining factor: Defining Factor : عامل تعیین کننده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defining factor: Defining Factor : عامل تعیین کننده ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

true character: شخصیت واقعی ∆ a mans true character ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

true character: شخصیت واقعی ∆ a mans true character ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of thin air: Out of thin air یعنی از هیچی. از کا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go home: برو خونه / برو رد کارت ∆ rejected a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

many more: بسیار بیشتر ∆ Happy birthday. I wis ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

many more: بسیار بیشتر ∆ Happy birthday. I wis ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

افزودنی ها: Additives

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبان سامی: خانواده زبانهای سامی و حامی : عبری، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زبان سامی: خانواده زبانهای سامی و حامی : عبری، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

placid: PLACID : آرام و خونسرد - یکنواخت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

street name: نام خیابانی - نام غیر رسمی حتماً نب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deli: ♠ DELI ♠ short for delicatessen ( د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

careless: • فرق Reckless با Careless چیست؟ د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reckless driving: • فرق Reckless با Careless چیست؟ د ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S