A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fella: Fella همون Fellow هست که با Dude هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

acquaintance: ۱. آشنا ( کسیکه میشناسیم ولی دوست ص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

familiarity: فِمِلی یِرِتی ۱. آشنایی ( knowledg ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flirt: Example : 1. Omg you are so beau ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thanks for being with us: از وقتی که گذاشتید ممنونم مرسی که ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thanks for being with us: از وقتی که گذاشتید ممنونم مرسی که ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sounds like: مثال : 🔵Sounds like you're having ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rainbow: تلفظ : رِین بُ معنی : رنگین کمان - ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

renewed: Will not be renewed : تمدید نخواهد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unanswered: Unanswered questions : سوالات پاسخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unanswered: Unanswered questions : سوالات پاسخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clinic: ۱. درمانگاه - کلینیک ۲. آموزش یا دو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like whom: مثل چه کسی ؟ اگه بگیم like who درس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

like whom: مثل چه کسی ؟ اگه بگیم like who درس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ielts: 🌠 IELTS International English Lang ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flagrant: فاحش - خیلی بد که نمیشه نادیده گرفت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expel: بیرون راندن - بیرون انداختن - اخراج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sign me up: "Sign me up" has the same meaning a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what: چته ؟ مشکل چیه ؟ چرا انقدر ناراحتی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep on: 1. continue to do something ◀️ "he ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one way: یک طرفه One - way route : مسیر یک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authorship: ۱. نویسندگی ( شغل ) ۲. هویت نویسند ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synchronize: مترادفه Coordinate هست. معنیش هم می ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

psyche: noun [count] formal : the soul, min ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

practice: یکی از معانی این کلمه میشه عمل کردن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارزش غذایی: Nutritional value : ارزش غذایی Nutr ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارزش غذایی: Nutritional value : ارزش غذایی Nutr ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sanctity of life: تقدس حیات Principle stating that h ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vaginal birth: زایمان طبیعی Pregnancy delivery

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vaginal birth: زایمان طبیعی Pregnancy delivery

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enthuse: 🔴Enthuse : ( فعل ) با اشتیاق گفتن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

splendid: عالی - بسیار خوب - تحت تأثیر قرار د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vivacious: بانشاط و خوشحال بطوریکه خیلی دلربا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

raise your hand: Raise your voice : صداتو ببر بالا ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cervix: noun count] medical] : 🔴the narro ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alrighty: Almighty : متعال - قادر مطلق - قدیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alrighty: Almighty : متعال - قادر مطلق - قدیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avengement: فعلش Avenge هست verb [ obj] : to ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give you my word: I give you my word I'll give you my ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give you my word: I give you my word I'll give you my ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پول زدن به حساب: میتونیم برای این موقعیت از Transfer ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پول زدن به حساب: میتونیم برای این موقعیت از Transfer ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withdraw: برداشت پول از حساب بانکی ( فعل ) � ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پشت صحنه: Backstage Offstage Behind the scene ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اصطلاح: Idiom Phrase Expression Term همگی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

YOU: اصلا قابل شمارو نداره واقعاً خواهش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خسته نباشید: Well done Good Job Good work Keep i ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tesol teacher: A TESOL teacher quite simply is som ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tesol teacher: A TESOL teacher quite simply is som ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tesol trainer: Teacher of English to speakers of o ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tesol trainer: Teacher of English to speakers of o ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

any other: ? Any other pronunciation you wanna ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

any other: ? Any other pronunciation you wanna ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

passion: عشق و علاقه ( قوی و زیاد و قلبی ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pathway: مسیر - معبر - جاده noun 🔴count] : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چه برسه به: I don't like fish, Let alone caviar ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go to sleep: Go to sleep : برو بخواب Going to sl ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the moment: در حال حاضر، فعلاً، الان مثال : � ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look at you: ۱. خودتو ببین - خودتو نگاه کن ( یا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lazy ass: به شدت تنبل - تن لش - باسن گشاد - ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

couch potato: آدم تنبلی که فعال نیست و اکثر عمرش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tidy up: تمیز کردن ( جمع کردن ) - مرتب کردن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dice: ۱. تاس ( نه به معنای کچل، تاسِ بازی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

today is like every other day: How's your day going ? Today is li ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

today is like every other day: How's your day going ? Today is li ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

different story: مثال : 🔴 you are so beautiful 🔵 ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

different story: مثال : 🔴 you are so beautiful 🔵 ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fragrant: Fragrant کاملاً متضاد Stinky و smel ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خز: ۱. خز به پوست مودار تعدادی از پستان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

homeland: Hometown : شهر یا روستایی که توش بد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get enough: I can't get enough of this song : ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get enough: I can't get enough of this song : ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compatriot: Patriot : وطن پرست ( Nationalist ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social gathering: مثال : I feel shy in the social ga ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

HY: همون Hi هستش به معنای سلام که به ای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

vernacular: ⛩️ VERNACULAR ⛩️ زبان محلی یا گویش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outcast: noun [count] : 🔴someone who is no ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تقسیمات جغرافیایی: Geographical Divisions

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تقسیمات جغرافیایی: Geographical Divisions

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vanguard: noun 1 [count] : the group of peopl ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیشرو: Forerunner Pioneer Vanguard

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deadly alliance: اتحاد مرگبار عنوان یک بازی از سری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deadly alliance: اتحاد مرگبار عنوان یک بازی از سری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trilogy: سه گانه ◀️The Lord of the Rings tr ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chaotic: ( This is chaotic ( situation is no ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

definitive: ۱. بی چون و چرا - قطعی - نهایی ۲. ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

violate: نقض کردن ( قوانین ) ◀️joe violates ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gamestop: شرکت گیم استاپ ( به انگلیسی: GameSt ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gamestop: شرکت گیم استاپ ( به انگلیسی: GameSt ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pre order: Pre - order : پیش سفارش دادن ( یعنی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sold out: ناموجود - تمام شده - به اتمام رسیده ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what do you play on: با چی بازی میکنی ( چه دستگاهی ) ؟ � ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what do you play on: با چی بازی میکنی ( چه دستگاهی ) ؟ � ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tickle: verb 1 [ obj] : to try to make ( so ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overheat: verb 1 [no obj] : to become too ho ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

michael jackson: مون واکر ( به انگلیسی: Michael Jack ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

michael jackson: مون واکر ( به انگلیسی: Michael Jack ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gumption: ۱. جسارت و شجاعت ۲. درایت ( هنر تصم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scarecrow: مترسک - انسان نما - آدمک سرخرمن nou ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

screwdriver: Scar : زخم Scared : ترسیده Scarce : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curriculum: noun count] formal] : the courses ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blooper: سوتی، اشتباه خجالت آور جلوی دوربین ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

necessity: ضرورت، نیاز، نیاز، احتیاج، لازم بود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

banana split: noun a dessert made with a split ba ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

water bottle: بطری آب - قمقمه البته میم های تلفظ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lolipop: نوشتار درستش بادو تا L هست یعنی Lol ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dried fruit: خشکبار فکر نکنم درست باشه. البته مط ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mediterranean fruit: همون Dried fruit هست به این اسم هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mediterranean fruit: همون Dried fruit هست به این اسم هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tutti frutti: Confectionery containing candied fr ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tutti frutti: Confectionery containing candied fr ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چابک: Nimble Agile Competent Brisk Speedy ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

screen cleaner: پاک کننده صفحه نمایش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

screen cleaner: پاک کننده صفحه نمایش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unreachable: دست نیافتنی خیلی ترجمه ی خوبیه برای ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what a fucking: TORONTO, What a fucking city : تورن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what a fucking: TORONTO, What a fucking city : تورن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

health care: توضیح دیکشنری : noun [noncount] : t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

informed: adjective 1 : having information ◀️ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

authenticate: 🟪Authenticate ( فعل ) احراز هویت ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

authorize: 🟪 Authorize : [فعل] اجازه و اختیار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synchronization: توضیح ویکیپدیا : همگام سازی یا هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

synchronized: بد نیست کلمات هم خانواده اش رو با ه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anchorite: 🟪 Anchor [اسم - فعل] لنگر - اخبارگ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anchorite: 🟪 Anchor [اسم - فعل] لنگر - اخبارگ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سکوی پرتاب: Launch pad

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recite: verb 1 : to read ( something ) out ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تلاوت کردن: verb 1 : to read ( something ) out ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تلاوت کردن: verb 1 : to read ( something ) out ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social experience: تجربه اجتماعی Social experience is ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social experience: تجربه اجتماعی Social experience is ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are needed: لازمت داریم - یکی بهت نیاز داره yo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you are needed: لازمت داریم - یکی بهت نیاز داره yo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کره بادام زمینی: Butter : کره Peanut : بادام زمینی � ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epilepsy: Epilepsy : صرع ( نوعی بیماری عصبی ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intervene: ریش سفیدی کردن - پادرمیانی کردن - م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

murder: به قتل رساندن کسی از روی عمد Peopl ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so odd: خیلی عجیب و غیر طبیعیه مثال : ? I’ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so odd: خیلی عجیب و غیر طبیعیه مثال : ? I’ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pinwheel: فرفره یا فرفرهٔ کاغذی ( به انگلیسی: ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pinwheel: فرفره یا فرفرهٔ کاغذی ( به انگلیسی: ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beyblade: Beyblade ( ベイブレード, Beiburēdo, dimin ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get on the ground: بخواب یا بشین روی زمین پلیسا هنگام ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get on the ground: بخواب یا بشین روی زمین پلیسا هنگام ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

renegade: مرتد - کسی که از دین و گروه خودش خا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

graphic: به عنوان صفت یعنی : دارای خشونت و ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traumatize: Traumatize 🇺🇲 Traumatise 🇬🇧 آ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disturbing: ناخوش احوال کننده - برهم زننده ی حس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

horrid: adjective [more horrid; most horrid ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new fear unlocked: ترس جدید باز شد این ۰عبارت طعنه آم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

new fear unlocked: ترس جدید باز شد این ۰عبارت طعنه آم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

horrible: ترسناک با Horrid مترادفه adjective ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amputate: Amputate : ( فعل ) قطع عضو کردن Amp ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disembowel: Bowel میشه روده ( لوله ای بلند برای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disembowel: Bowel میشه روده ( لوله ای بلند برای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bullet: گلوله a small piece of metal or an ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flay: میشه پوست کندن با هر دو معناش ۱. دم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scum: Slum : پایین شهر ( همون Ghetto ) S ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if only: مثال : America is the Scum if wor ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leakage: نشتی That Man lights up cigarette ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asphyxiation: asphyxiate : خفه شدن asphyxiation : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asphyxiation: asphyxiate : خفه شدن asphyxiation : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ethical: morally right and good اخلاقی - اخل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mental state: State of mind of a person وضعیت روح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my lips are sealed: دهنم قرصه، رازت پیش من جاش امنه، به ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ahegao: تلفظ : آهِگایُ Facial expression, ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insidious: توطئه آمیز - موذی - موذیانه - ساکت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

iirc: abbreviation. if I remember correct ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gore: Meaning : blood that has been shed ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infuriate: به شدت عصبانی و خشمگین کردن verb [ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infamous: Infamous : بدنام - مشهور بخاطر چیزی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

futsal: Ballgame - team sport, variant of a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

affiliate: ۱. وابسته، ملحق یا مربوط کردن/بودن/ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debilitate: ضعیف و ناتوان کردن - تضعیف کردن ve ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sex appeal: جذبه ی جنسی ( که یک فرد داره ) nou ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sex appeal: جذبه ی جنسی ( که یک فرد داره ) nou ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nine lives: نه تا جون ( مربوط به گربه ها و اینک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nine lives: نه تا جون ( مربوط به گربه ها و اینک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

onlyfans: British subscription - only content ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

onlyfans: British subscription - only content ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

missing: کَم - جا افتاده - گُم - گم شده - فر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

other than: به جز - به غیر از I'm tired of peo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leftover: باقیمانده - ته مانده - دور ریز nou ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont beat yourself up: خودتو سرزنش نکن Do you try so har ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beat someones meat: To beat someone's meat به معنای خود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beat someones meat: To beat someone's meat به معنای خود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

financial future: آینده مالی مثال : Roast me I did ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implicit: مثال : Cam model by night and deli ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yeast infection: Vaginal yeast infection Also called ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yeast infection: Vaginal yeast infection Also called ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

korea peninsula: شبه جزیره کره ( شامل هر دو کره میشه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

korea peninsula: شبه جزیره کره ( شامل هر دو کره میشه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

submit: ۱. ارائه کردن ( مدرک، درخواست، برگه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

led: گذشته ساده و حالت سوم فعل lead Lead ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

learnt: قسمت سوم فعل learn It's good to kn ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inshallah: God willing انشالله در فارسی گاهی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inshallah: God willing انشالله در فارسی گاهی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

girl: این ها معانی هستند که این کلمه میتو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

employability skills: مهارت های استخدامی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

employability skills: مهارت های استخدامی

٨ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S