A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over to you: نوبت شماست - بقیش با تو - با تو IN ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at once: ۱. الساعه - فوراً - فِلفور ۲. همزم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whereas: در حالیکه ( وقتی میخواید به شنونده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entirely: کاملاً - بطور کلی مثال : "Back t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

likewise: هم - همچنین - به همین ترتیب/منوال - ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back to you: دو تا کاربرد داره این عبارت : ۱. د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back to you: دو تا کاربرد داره این عبارت : ۱. د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

understood: ۱. اگه بصورت تک بیاد میشه " گرفتم، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decision is yours to make: تصمیم با شماست

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تصمیم با شماست: Decision is yours to make : تصمیم ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that is it: Example : 🔵 ? Can you explain it ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a great day: Have a Good day : ( امیدوارم ) روز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muscle through it: بجنگ برو جلو It means if you have ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

muscle through it: بجنگ برو جلو It means if you have ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minimalist: ⬛ تعریف ویکی پدیا برای MINIMALISM : ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maximalism: Maximalism یا Maximalisme جبهه مخال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maximalism: Maximalism یا Maximalisme جبهه مخال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

millennial: ⬛ Monilial : 🔴of the fungi genus m ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

narcissist: Egoism : خودپرستی ( N ) Narcissist ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traits: Plural of Trait meaning Characteris ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trait: Traitor : خائن ( اسم ) Traitorous ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

narcissistic: Example / مثال : One could argue t ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

long live life: زنده باد زدگی Vive life Lev

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیه: پیه یا پی : پیه چربی گرفته شده از گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

launch pad: ۱. سکوی پرتاب ۲. صفحه کلید رنگارنگی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

key terms: Key terms : اصطلاحات کلیدی Technica ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

key terms: Key terms : اصطلاحات کلیدی Technica ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

siemens: ابرشرکت خوشه ای آلمانی زیمنس آگ، ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indestructible: معدوم نشدنی - تخریب ناپذیر - معدوم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اجیل: Pistachio : پسته Walnut : گردو Almo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جهان اسلام: MUSLIM WORLD جهان اسلام یا اُمَّت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جهان اسلام: MUSLIM WORLD جهان اسلام یا اُمَّت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bow: تمام معنی های bow طبق ویکی پدیا : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

affix: AFFIX : وند PREFIX : پیشوند SUFFIX ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geometry: هندسه noun [noncount] : a branch of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

statics: ⬛ STATICS ⬛ استاتیک noun [noncount] ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

statistics: ⬛ STATICS ⬛ استاتیک / ایستایی noun ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archaeology: باستان شناسی [noncount] : a science ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archaeologist: ARCHAEOLOGY : باستان شناسی ARCHAEOL ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

linguistics terms: اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

linguistics terms: اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

linguistics words: اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

linguistics words: اصطلاحات زبان شناسی : 🔴 Question : ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grammatical terms: اصطلاحات دستوری/گرامری : اصطلاحات ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grammatical terms: اصطلاحات دستوری/گرامری : اصطلاحات ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاصله طبقاتی: ⬛ ECONOMIC INEQUITY ⬛ نابرابری اقت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فاصله طبقاتی: ⬛ ECONOMIC INEQUITY ⬛ نابرابری اقت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فاصله طبقاتی: Social gap هم میشه گفت به معنی فاصل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاخص توسعه انسانی: شاخص توسعهٔ انسانی ( نام علمی: Huma ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شاخص توسعه انسانی: شاخص توسعهٔ انسانی ( نام علمی: Huma ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مبارزه طبقاتی: مبارزهٔ طبقاتی عبارتست از مبارزه ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مبارزه طبقاتی: مبارزهٔ طبقاتی عبارتست از مبارزه ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نظام سرمایه داری: یک نظام اقتصادی که مبتنی بر مالکیت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طبقه اجتماعی: Social class Hierarchical social st ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قشربندی: قشربندی جدایی اقشار جامعه به صورت ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قشربندی: قشربندی جدایی اقشار جامعه به صورت ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neuroimaging: Neuroimaging : تصویربرداری عصبی Phy ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lemma: ( Lemma ( Morphology : بُن واژه - م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conjugation: Conjugation : صرف فعل Conjunction : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cardboard: 🔴 Caricature : کاریکاتور ( از فران ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کارتن: Cardboard : کارتن ( یک نوع محصول کا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همه چیزدان: همه چیزدان، همه فن حریف یا جامع الا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enhance: بهبود بخشیدن - ارتقا دادن - تقویت ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارشمیدس: 1 ) Archimedes : ارشمیدس 2 ) Aristo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chiset: noun a collection of integrated cir ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chiset: noun a collection of integrated cir ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

splinter: ۱. خرده چوب، شیشه، پلاستیک یا یک ما ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everything is getting handed to you: I'd love to live a mansion like a K ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

everything is getting handed to you: I'd love to live a mansion like a K ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get off the way: Get off the way : از سر راه برو کنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get off the way: Get off the way : از سر راه برو کنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reusable: مثال : Elon wanted to invent New S ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agenda: دستور کار - دستور جلسه - موضوع مورد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fanatic: ۱. فن دو آتیشه ( N ) ۲. متعصب مذهب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bermuda triangle: ⬛ BERMUDA ⬛ مجمع الجزایری در اقیانو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

archipelago: مجمع الجزایر noun [count] : 🔴 a g ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do not fret: غصه نخور - نگران نباش DON'T FRET � ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حالم گرفته: I feel blue

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حالم گرفته: I feel blue

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i feel blue: To feel blue means to feel sad. Exa ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in the mood for: I'm not in the mood to go to buy so ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how many days: چه تعداد روز ؟ چند روز ؟ ? How many ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how many days: چه تعداد روز ؟ چند روز ؟ ? How many ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open university: OPEN UNIVERSITY : دانشگاه آزاد STAT ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do not sweat it: نگران نباش - غمت نباشه Don't sweat ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

utopia: ⬛ UTOPIA ⬛ آرمان شهر - مدینه فاضله ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allowed: مجاز و قادر به انجام کاری She is al ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

embezzlement: اختلاس verb : to steal money that y ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

متغیر: ( Variable ( Mathematics : متغیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nemesis: ۱. دشمنی که شکست دادنش بطرز وحشتناک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come up take a seat: بیا بالا بشین ( بیا یه میکروفون رو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come up take a seat: بیا بالا بشین ( بیا یه میکروفون رو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

phony: آدم فیک - ریاکار - دو رو - غیرصمیما ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unholy: ۱. دین ستیزانه - کفر آمیز - نامقدس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فرماندار: MAYOR : شهردار GOVERNOR : فرماندار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arcane: ( صفت ) مرموز و اسرار آمیز - محرمان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aversion: تنفر - بی میلی - انزجار - ناسازگاری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repugnance: noun [noncount] 🔴formal : a stron ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

repugnance: noun [noncount] 🔴formal : a stron ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

matriarchy: Matriarchy : زن سالاری - مادر سالار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

none taken: احساساتم خدشه دار شند - به دل نگرفت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

milkbag: 1. A bag of milk ( کیسه شیر ) 2. s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

milkbag: 1. A bag of milk ( کیسه شیر ) 2. s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

downstairs: ? Why are you coming downstairs Go ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tremendous: ۱. بسیار بزرگ و عظیم و شدید ۲. بسیا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خشم: خشم ( Anger ) یا عصبانیت وضعیتی روا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عصبانیت: خشم ( Anger ) یا عصبانیت وضعیتی روا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

غضب: به خشم بسیار شدید میگن غضب تلفظ : غ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

annoyed: دلخور - آزرده خاطر - رنجور - ناراحت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rampage: ۱. وحشی بازی درآوردن - آشوب، غوغا و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

riot: ۱. اغتشاش عمومی خشونت آمیز علیه مقا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rebellion: ۱. قیام ( مردم علیه حکومت به منظور ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شورش: تحلیل کامل واژه های شورش، اغتشاش، ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

insurgency: 🕴️Revolution : انقلاب انقلاب به مع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغتشاشات: تحلیل کامل واژه های شورش، اغتشاش، ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اغتشاشات: تحلیل کامل واژه های شورش، اغتشاش، ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fraction: Friction : اصطحکاک Fraction : کسر I ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

friction: Friction : اصطحکاک Fraction : کسر I ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infraction: Friction : اصطحکاک Fraction : کسر I ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fractious: adjective [more fractious; most fra ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fool around: 🔴 معانی ◀️ مثال 🔴to spend your t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trust fund baby: Trust - fund Baby یا Trust - fund k ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

profligate: ⬛ PROFLIGATE ⬛ adjective [more prof ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

profligate: Traditionally the most common ( nou ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wastrel: noun [count] literary : a person wh ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spendthrift: noun [count] : a person who spends ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chauvinistic: ⬛ chauvinist ⬛ [more chauvinist; mo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trustafarian: 🔴 a wealthy young person who adopt ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trustafarian: 🔴 a wealthy young person who adopt ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idle rich: IDLE - RICH 1. Having old money 2. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idle rich: IDLE - RICH 1. Having old money 2. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dissolute: 🔴 ( of a person ) living in a way ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dissolute: 🔴 ( of a person ) living in a way ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rentier: 🔴 a person whose money comes from ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blue blooded: Blue - blood : آقازاده - اشرافی - ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blue blood: آقا زاده - اشرافی - ژن خوب - از ما ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

highborn: اشراف زاده - آقازاده - ژن خوب adjec ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turbulence: ۱. آشفتگی - تلاطم - حرکات سریع ، پر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disclaimer: Disclaimer = فراغت نامه - بیانیه رف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feedback: Feedbag : کیسه ای که جلوی دهن اسب ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

team leader: سرگروه : Team leader مدیر : Manager ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

team leader: سرگروه : Team leader مدیر : Manager ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تکاور: Commando : تکاور - کماندو Commander ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sensational: ⚠️ SENSUAL ≠ SENSATIONAL ⚠️ ۱. هیجا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

same crap: همون Same shit هست بطور کلی Crap مو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

same crap: همون Same shit هست بطور کلی Crap مو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

provoke: ۱. بر افروختن - موجب شدن - تحریک کر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

expose: ۱. بی سرپناه رها کردن - ول کردن چیز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

customer service: خدمات مشتری یا امور مشتریان تدارک ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

watchdog: ⬛ GUARD DOG ⬛ noun [count] : 🔴 a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supervisor: سرپرست اصطلاحاً در نمودار سازمانی ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کارگر: کارگر : Laborer / Worker کارمند : E ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

economic terms: کارگر : Laborer / Worker کارمند : E ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

economic terms: کارگر : Laborer / Worker کارمند : E ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gents: Gents با Lads میاد Guys با Gals Boy ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

empire: Empire : امپراتوری Emperor : امپرات ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that is a whole flame: That's a whole flame Means That's s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that is a whole flame: That's a whole flame Means That's s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mind: Mindset : ذهنیت - طرز فکر - چارچوب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

soul: Spirit : روح Soul : جان Ghost : شبح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dont: گاهی بصورت امری میاد یعنی نَکُن یا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ever again: دیگه هیچ موقع - هرگز دوباره 🔴at an ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ever again: دیگه هیچ موقع - هرگز دوباره 🔴at an ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inexhaustible: خستگی ناپذیر - تموم نشدنی - پایان ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

erratic: غیرقابل پیش بینی - نامنظم - پرنوسان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intuitive: قبل از هر چیز Intuition به معنای شه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

philosophical terms: Mindset : ذهنیت - طرز فکر - چارچوب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

philosophical terms: Mindset : ذهنیت - طرز فکر - چارچوب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spiritual terms: Mindset : ذهنیت - طرز فکر - چارچوب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spiritual terms: Mindset : ذهنیت - طرز فکر - چارچوب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grown on me: وقتی میگیم it grew on me یعنی اول ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grown on me: وقتی میگیم it grew on me یعنی اول ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sage: ۱. فرد بسیار فرزانه، خردمند، هوشمند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sounds fun: باحال و سرگرم کننده به نظر می رسد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sounds fun: باحال و سرگرم کننده به نظر می رسد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pantyhose: ⬛ PANTYHOSE ⬛ جوراب شلواری ( به انگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trophy wife: noun [count] informal disapproving ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feisty: دعوایی - نترس ( از دعوا یا جر و بحث ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trophy: ۱. جام قهرمانی ۲. یادگاری و تحفه ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

futile: بیهوده - بی ثمر/فایده/حاصل/اثر پوچ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ethnicity: Ethnicity : قومیت Race : نژاد Tribe ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

habitat: noun [count] : the place or type of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش صدا: Good - sounding / euphonious / euph ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خوش صدا: Good - sounding / euphonious / euph ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سلسله مراتب: Hierarchy سلسله مراتب یا پایگان ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چندکاره: Multifunctional Versatile Omnibus

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چندکاره: Multifunctional Versatile Omnibus

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رقابت جنسی: Sex competition

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رقابت جنسی: Sex competition

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hypersexuality: بیش فعالی جنسی، هایپرسکسولیته یا اف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیاده خواهی جنسی: Hypersexuality

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زیاده خواهی جنسی: Hypersexuality

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

extravagant: ۱. به طرز غیرضروری ای بسیار گران ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فراز و نشیب: vicissitudes Ups and downs Easy and ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خدمات مهندسی: Engineering services

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خدمات مهندسی: Engineering services

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long distance: Long - distance Relationship : رابط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stubborn: ۱. خودرأی - لجوج/لجباز - کله شق - ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fabulous: ۱. بسیار خوب - عالی ۲. عظیم - بزرگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comfort room: a room with a toilet or toilets He ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S