پیشنهادهای Parisa Afz (١٠٢)
واژه ای مورد استفاده در امریکای شمالی به معنی شخص بسیار معمولی برای مونث هم به جای joe از ordinary Jane استفاده میشود
به سختی باز کردن
به سختی جدا کردن
تصمیم خوبی گرفتن
کج خلق و ترشرو
نوعی بازی با دایره های رنگی و یک گردونه که می گوید کدام دست یا پای خود را کجا قرار دهید بدون اینکه در اثر برخورد با حریف به زمین بخوری یا زانو یا آرن ...
نوعی بازی که در آن شخصی به نام it با تماس به بقیه آنها را در جایشان فریز میکند و سایر بازیکنان می توانند با تماس شخص فریز شده او را نجات دهند، it زما ...
نشانه ای برای بیان دیوانگی کسی با چرخاندن انگشت دور شقیقه
اخرالزمان همیشگی و تا ابد We can assume that the moon will continue to go around the earth until the end of time.
کانون اصلاح و تربیت ( نوجوانان )
یک نوع شوخی که انگشت خود را خیس کردن و در گوش کسی فرو کردن
با محمد موافقم بارها ترجمه رو از آکسفورد و ده جای دیگه چک میکنم تا اینجا بنویسم بازم dislike میزنن
مورد هدف عصبانیت کسی قرار گرفتن
با هم پول جمع کردن - پول کنار گذاشتن
تمایز دو چیز از هم These two bottles look so much alike. It's hard to keep them straight. متوجه شدن چیزی به وضوح و کامل This project is getting so o ...
شخصی که وقتی دوستان واقعی او غایب هستند با او صحبت میکنیم
بی درنگ - بی وقفه
پس دادن پول انتقام گرفتن
در اصطلاح به معنای از موفقیت خود مطمئن بودن
درست پشت سر کسی بودن کسی را تعقیب کردن
خریدن یا جمع کردن مقدار زیادی از چیزی
Lay it on me to let them help you with something you have trouble on or something you can't do برعهده و دوش کسی گذاشتن - به کسی سپردن Confess your tr ...
بدون دلیل خاص - به خاطر جنبه فان و سرگرم کننده -
پایین آمدن محافظت و هوشیاری فرد
اصطلاح امریکایی مشابه حس خدا لعنت کنه “Dag nab” has the same feeling as “god damn. ”
از امروز ( اجرا میشود )
دلشوره دل آشوب
دل خوش کردن - چیزی را بیش از حد خواستن -
به رخ کشیدن - پز دادن
برای ابراز انزجار و تهوع استفاده میشود
شارژ باتری تمام شدن
بیش از حد کند شدن
خود را جمع و جور کردن برای انجام کاری عزم را جزم کردن بهتر عمل کردن کمر همت بستن
تحریک آمیز و جالب
پیروز شدن بر مسأله
طفره رفتن از گفتن موضوعی و روبرو نشدن مستقیم با افراد یا موضوع
آزمون آزمایشی ( مشابه سازی شده و میزان شده )
داشتن تجربه زیادی از چیزی ، به ویژه به این معنا که فریب دادن و غافلگیری شما دشوار باشد - : She’s been around the block a few times and can’t be fool ...
در کاری اختیار داری کردن
ازمایش خون
پا به فرار گذاشتن
کسی را عمیقا ناراحت کردن "stop crying—it's tearing me apart" چیزی را نابود کردن خصوصا روابط خوب بین انسان ها a bloody civil war had torn the countr ...
"رویای شروع خوب دوباره . . . رویای کالیفرنیا" انگیزه روانشناختی برای به دست آوردن ثروت سریع ، شهرت یا خوشبختی در سرزمین جدید است کالیفرنیا به عنوان م ...
همه چیز را به یاد اوردن ( مرور کردن )
1 - فرد بی خانمان 2 - ناف بیرون زده outie belly button
نشانه آشکار
حرفی که بر سر زبان ها افتاده/نقل محافل/شایعه
به سختی کار کردن - جون کندن
ارزش یا قیمت بالایی داشتن ( قیمت هنگفتی داشتن )
انتخاب با خودت هرچی که تو بگی: What are We going to drink ?you name it هرچی که فکرشو بکنی: There were ducks، geese، swans ، you name it on the lake ...