پیشنهادهای Parisa Afz (١٠٢)
مزیت امتیاز امکان و فرصت انجام کاری را داشتن که معمولاً بقیه ندارند به مثال های زیر توجه کنید 1 she has the luxury of choosing her own hour at work ا ...
دو معنی دارد یکی پولی که از راه غیرقانونی به دست می آید و دوم به معنی چندرغاز پول است مثال برای معنی اول say "He made his fortune selling drugs - tha ...
وقتی در مورد یک مسئله یکی از اعضا پیشنهادی را مطرح می کند عضو دیگری برای ان, رای به بررسی ثانویه می دهد تا بتوانند آن را مورد بررسی و بحث بیشتر توسط ...
به معنی قابل قبول و پذیرش نیست و مورد تایید قرار نمیگیرد مثال My boss's request to work overtime every weekend doesn't fly with me - I need to have a ...
حمله عصبی شدید - جوش اوردن
حمله عصبی شدید - جوش اوردن
1 - ( در دادگاه ) دوباره بررسی کردن 2 - دوباره گوش دادن
به نظر نادرست است مثال I don't know why, but something about his explanation feels wrong to me. " ( من نمی دانم چرا، اما چیزی درباره توضیحات او به ن ...
( حرکت به سمت ) بدتر شدن شرایط=deteriorate
در مورد سیگار کشیدن از قسمت روشن سیگار دود را تو کشیدن
برای مدت طولانی ( بیشتر به منظور استراحت ) جایی نشستن مثال • He parked himself at the coffee shop, sipping his latte and reading a book for hours. ...
ناگهانی و سریع پولدار شدن و یک شبه پولدار شدن مثال He struck it rich with his first novel. • The lottery winner struck it rich overnight, going from ...
صدای زبان در اوردن ( خصوصا کودکانه ) To blow raspberry
کودک پسند و مطابق میل کودک
شعله عشق کسی در دل روشن بودن و کسی را دوست داشتن معمولا یکطرفه و شخص دوم خبر نداردold fashion و کم کاربرد
به طور سریع و کارآمد کار کردن The chef was cooking in top gear, preparing multiple dishes at once with ease. "
سختی و دشواری خصوصا همراه ساختار be in a for a rough ride با سختی مواجه شدن You have a three year old and you're pregnant with twins? Wow, you're in ...
چیزی را برای شناختن ( از هر لحاظ ) امتحان کردن These results do not mean that the Japanese will like these Western products. The only sure way to pr ...
کسل و نا امید کننده
تانک دانک که به عنوان دستگاه غواصی نیز شناخته می شود، جاذبه ای است که عمدتاً در نمایشگاه ها، جمع آوری کمک های مالی و مهمانی ها یافت می شود. این شامل ...
یک بازی که در آن بازیکنان به نوبت کیسه های پارچه ای 16 اونسی را روی یک سکوی برجسته با سوراخی در انتهای آن است پرتاب می کنند. با پریاب یک کیسه در سورا ...
از بین بردن - بی ارزش کردن
نشنیده گرفتن - گوش شنوا نداشتن - بی اعتنایی کردن
دوران سختی را پشت سر گذاشتن - سختی کشیدن - کار کشته شدن
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
همکاری کردن - دست دو نفر در یک کاسه بودن
کسی یا چیزی را خوب جلوه دادن
تلافی کردن
کسی را بدنام کردن، اعتبار کسی را خراب کردنI hate him because he is trying to drag my name through the mud
به اصل موضوع پرداختن
متناسب با مهارت و توانایی های یک شخص I think Ulysses might be a bit too advanced right now. Let's start with something more your speed, like A Portr ...
دست تو جیب کردن - پول خرج کردن
دیگه سایه ات هم دیده نشه - دیگه نمیخوام ببینمت ( never darken my door again )
الم شنگه به راه انداختن - با داد و بیداد شکایت کردن
حسابی کار کشیدن - به سخت کار کردن وا داشتن
شرشر باران باریدن Rain cats and dogs
از دو طرف سود بردن که اغلب از نظر مردم غیر منصفانه است - نون کسی در روغن بودن
مریض و رنگ پریده به نظر رسیدن
اعتبار کسی را خراب کردن - آبروی کسی را بردن
سابقه بد داشتن
بادمجان پای چشم کسی کاشتن - بدنامی به بار آوردن ( that food critic’s negative review really gave my restaurant a black eye )
به صورت جمعی اعتراض کردن, نارضایتی خود را نشان دادن ( اغلب به صورت جمعی ) ، شکایت کردن
به صورت جمعی اعتراض کردن , نارضایتی خود را اعلام کردن ( اغلب به صورت جمعی ) - شکایت کردن
، به صورت جمعی اعتراض کردن، نارضایتی خود را نشان دادن، شکایت کردن
از در و دیوار بیرون ریختن - از اختفا در آمدن - مثل مور و ملخ ظاهر شدن ( بیشتر برای افرادی است که مدت ها فعالیتی نداشته اند )
از در و دیوار بیرون ریختن - از اختفا در آمدن - مثل مور و ملخ ظاهر شدن ( بیشتر برای افرادی است که مدت ها فعالیتی نداشته اند )
باور کردن
با کسی یا چیزی برخورد و رویارویی ( مختصر ) داشتن - تجربه کوتاه
هر کس که فکرش را بکنی، همه
دستمال کوچکی که وقتی نوشیدنی سرو میشود زیر آن قرار میگیرد