turn a deaf ear to

/tɜrn ə dɛf ir tu//tɜːn ə dɛf ɪə tuː/

جمله های نمونه

1. Mary turned a deaf ear to Lois's asking to ride her bicycle.
[ترجمه گوگل]مری از درخواست لوئیس برای دوچرخه‌سواری گوشش را کر کرد
[ترجمه ترگمان]مری گوشش را تیز کرد تا با وی دوچرخه سواری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The boss turned a deaf ear to my explanation.
[ترجمه زهرا] رئیس در برابر توضیح من خودش را به نشنیدن زد.
|
[ترجمه گوگل]رئیس گوشش را نسبت به توضیحات من کر کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس گوشش را تیز کرد و به توضیح من گوش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The teacher turned a deaf ear to the boy's swearing .
[ترجمه گوگل]معلم گوشش را از فحش دادن پسر کر کرد
[ترجمه ترگمان]معلم گوش ناشنوا را به فحش پسر تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is wrong to turn a deaf ear to other's criticism.
[ترجمه گوگل]گوش دادن به انتقاد دیگران اشتباه است
[ترجمه ترگمان]اشتباه است که یک گوش ناشنوا را به انتقاد دیگر تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can't you find a way of turning a deaf ear to her endless complaints?
[ترجمه گوگل]آیا راهی پیدا نمی کنید که گوش خود را به شکایات بی پایان او کر کنید؟
[ترجمه ترگمان]نمی توانی یک راه برای تبدیل یک گوش کر به شکایت های بی پایان او پیدا کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the authorities turned a deaf ear to their demands.
[ترجمه گوگل]اما گوش مسئولان نسبت به خواسته های آنها کر شد
[ترجمه ترگمان]اما مقامات به خواسته هایشان گوش ندادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If you turn a deaf ear to my warnings, you'll land in trouble.
[ترجمه گوگل]اگر گوش های خود را نسبت به هشدارهای من ناشنوا کنید، دچار مشکل خواهید شد
[ترجمه ترگمان]اگر گوش کر به هشدارهای من تبدیل به شی، تو دردسر می افتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the past they've tended to turn a deaf ear to such requests.
[ترجمه گوگل]در گذشته آنها تمایل داشتند که گوش خود را نسبت به چنین درخواست هایی ناشنوا کنند
[ترجمه ترگمان]در گذشته، آن ها تمایل دارند که گوش ناشنوا را به چنین درخواست هایی بدل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He turned a deaf ear to my request for help.
[ترجمه گوگل]او در برابر درخواست کمک من گوشش را کر کرد
[ترجمه ترگمان]او گوش کر کننده ای به درخواست من کرد تا کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She turned a deaf ear to our warnings and got lost.
[ترجمه گوگل]او گوش خود را نسبت به هشدارهای ما کر کرد و گم شد
[ترجمه ترگمان]او گوشش را به اخطارهای ما ناشنوا کرد و گم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He turned a deaf ear to the rumours.
[ترجمه گوگل]او گوش خود را در برابر این شایعات کر کرد
[ترجمه ترگمان]گوشش بدهکار این شایعات نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The factory owners turned a deaf ear to the demands of the workers.
[ترجمه گوگل]کارخانه داران گوش خود را نسبت به مطالبات کارگران کر کردند
[ترجمه ترگمان]صاحبان کارخانه گوش ناشنوا را به تقاضاهای کارگران تبدیل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She turned a deaf ear to their complaints.
[ترجمه گوگل]او گوش خود را نسبت به شکایات آنها کر کرد
[ترجمه ترگمان]گوشش بدهکار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Thus, year after year, working people turn a deaf ear to union entreaties.
[ترجمه گوگل]بنابراین، سال به سال، کارگران گوش خود را به درخواست های صنفی کر می کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سال به سال، افراد شاغل یک گوش ناشنوا را به درخواست های اتحادیه تبدیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• refuse to listen to somebody

پیشنهاد کاربران

نشنیده گرفتن - گوش شنوا نداشتن - بی اعتنایی کردن

بپرس