دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٧
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢٥,١١٨
لایک
لایک
١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

یک معنی دیگر شهوترانی است. many roman emperors were known for their dissolution, indulging in unspeakable desires of the flesh. بسیاری از امپراتورا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

شب نشینی، مهمانی شب

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

شب نشینی

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Now bereft of roofs and windows, its sightless eyes command a superb view of the Swale far below.
دیدگاه
٠

اکنون که سقف و پنجره ای ندارد، چشمان کم سویش منظره ای بی نظیر از سرزمین سوآل ( Swale ) در پایین دست را نشان می دهد.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
He was utterly bereft when his wife died.
دیدگاه
٠

او به خاطر فوت همسرش کاملا داغدار بود.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
His death in 1990 left her completely bereft.
دیدگاه
٠

مرگ او در سال ۱۹۹۰ وی را کاملا داغدار کرد.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
The normally dour Mr James was photographed smiling and joking with friends.
دیدگاه
١

از آقای جیمز که معمولا اخم میکند، درحالیکه با دوستانش شوخی میکند و میخندد عکس گرفته شد

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Morrison is no dilettante - the music is clean and professional.
دیدگاه
٠

موریسون تفننی کار نمیکند، موسیقی تمیز و حرفه ای است

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.