پیشنهاد‌های امین سینی‌چی (٢٩)

بازدید
٧٨
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخی دوستان واژه ی تجربه گرا را پیشنهاد دادند، درحالی که ترجمه ی empiricist است. experimentalist بهتر است آزمایش گرا ترجمه شود.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

در برخی متون باید آماره ترجمه شود. در این معنا به خصوصیتی اشاره دارد که از نمونه حاصل می شود. مثلا، میانگین قد افراد در یک کلاس درس، یک آماره است. در ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نگاهی اجمالی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در علوم شناختی در معنای �بازنمایی� به کار می رود.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در علم، به معنای �پیش ثبت سازی� است؛ فرایند ثبت کردن پروتکل پژوهشی پیش از جمع آوری یا تحلیل کردن داده ها.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در متون آماری Kurtosis را �کشیدگی� و Skewness را �چولگی� ترجمه می کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

عصب روانشناسی عصب - روانشناسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پس رفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در برخی از متون: روزمره، عادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

to avoid a person or place دوری گزیدن؛ برحذر بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برکنار کردن؛ اخراج کردن be struck off ( British English ) : if a doctor, lawyer etc is struck off, their name is removed from the official list of p ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرایط تفاوت چندانی ندارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

To start a business of some kind

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مستدل

پیشنهاد
١٥

کورسویِ امید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

التقاطی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی وقت ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خوش ساخت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خودایفا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بازهِ زمانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

هوش از سر بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

عامل حیاتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

در برخی متون می تواند به شکل "حمایتِ مادرانه" ترجمه شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در نظریه های روانشناسی ( به ویژه نظریات کلاسیکِ فروید ) "دستگاه" ترجمه می شود. مثلا: psychic apparatus : دستگاهِ روانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی shed این است: to get rid of something that you no longer need or want بنابرین shed an illusion عبارت است از: to stop believing in some ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بالینگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

عصبی - هورمونی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اتفاقی کسی را دیدن Two months later they chanced upon each other again on the street

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

گواه آن است که . . .