پیشنهادهای علیرضاایرانیان (٦٤٩)
سختی و دشواری کشیدن
سختی کشیدن
سختی و دشواری
دشوار . سخت. مشکل
هرّا یعنی صدا و غوغا
ابتدا و آغاز راه
ابتدای کار و نظر
بادی امر یعنی ابتدای کار
آغاز و ابتدا
درماندگی و عجز
نام دیگر این کوه ینایرداغ در ترکیه است که یک غار قدیمی در آن قرار دارد و بسیاری معتقدند که این همان غاری اصحاب کهف است.
ینایرداغ کوهی در ترکیه است که یک غار قدیمی در آن قرار دارد و بسیاری معتقدند که این همان غاری اصحاب کهف است ( توضیح: نام دیگر ش کوه اسحاق است )
بدبختی و شور بختی
مزاحم وقت کسی شدن
مزاحم و دردسر دادن
تنگی و سختی و کم وسعت
محدود بودن وقت. کمبود وقت
نقاب و روبند
اکنون . فعلا. فورا
علّاف یعنی علف فروش کنایه از کار بی حاصل ( توضیح: در گذشته کم در آمد ترین کارها در مقایسه با هیزم فروشی . خارکنی بوده و علاف نماد ول معطلی بوده )
فرو افتادن و پست شدن
شکست خورده
ذوق و طبع و ابتکار
دهانه ی تیر
بز طلیقه، بلا گردان یا سپر بلا و در اصطلاح چوب خور دیگران ( توضیح: به بزی گفته می شد که یهودیان در گذشته در یکی از مراسم خود برمی گزیدند و خاخام بزرگ ...
درمانده و وامانده
توجه کردن
زمان و هنگام
اول هر چیزی
زُفت یعنی بی ارزش
درشت و خشن
بزرگ و فربه
اصرار کننده و سمج
اصرار کردن و سماجت
مدیون و بدهکار
آشکار و روشن
مسلم و قطعی
بدکاری و عیاشی
تدارکات و ملزومات
کالا و مال
فرمانروا
پوطیفار اسمی عبری و همسر زلیخا
طعم و مزه
محکم و استوار
دستاورد
بلبل و هزارآوا
پراکندگی
پرستاری و نگهداری
سختی و آزار