تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناهمسانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشکل روی مشکل، دردسرهای پی درپی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

توی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

منفجر کردن، داغان کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آزارنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی هزینه، بدون هزینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مُجَوز ورود، مجوز عبور، اجازهٔ ورود، اجازهٔ اقامت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرد و غُبار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

از بین رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بالارفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرزندداری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه داری، بارداری، تربیت بچه، ادارهٔ بچه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فرزندآوری، فرزندداری، بارداری، تربیت بچه، داشتن فرزند، ادارهٔ بچه ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

پُر کشِش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

تی. وی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بلندگو، اسپیکِر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرفته، پُرغَم، غمگین، ناراحت، افسُرده، پریشان، بغض آلود، بُغض آلود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

همراه هوشمند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نادرست در بالا: برانداز. [ ب َ اَ ]فاعلِ براندازنده به معنی نابودکننده . از بین برنده . منهدم کننده . ناچیزکننده در اینجا �وَر انداز� صحیح است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فعل های �برگزاردن� و �برگذاردن� این دو فعلِ مرکب در متون معتبر متأخرِ فارسی کم و بیش در یک معنا به کار رفته اند و براساس شواهد موجود نمی توان حکم کر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

معرکه، پرسروصدا، تماشایی، اغواگر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شِرشِره؛ نوارهای باریک کاغذکشیِ برّاق و رنگ ووارنگ که در جشن ها می آویزند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فدایی، فداکردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خصوصیات، صفت ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اوضاع، دوران، دوره، ایام، زمانه، وضعیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

لوازم، لازمه ها، نیازها، مواردِ لازم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

علت، دلیل، انگیزه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جعبه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کودک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوارهای رنگی، کاغذهای رنگیِ جشن و شادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قابلِ تمیز، قابلِ تشخیص، ویژه، خاص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرز کشور، محل تلاقیِ سربازانِ دو سرزمین در جنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واقعیت ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پخشِ صوت، پخش صوت، پخشِ صدا، پخش نوارکاست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

چندباره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوءقصد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گُلِه: دسته، گروه، عده. . . یک گُلِه بچه اونجا بود. یک گله سنگ ریخته بودند. یک گُلّه جنس اون جا وِل شده بود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پایه، پی، شالوده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

بنیان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شِلَنگ ( به روسی: Шланг ) یا �شیلَنگ�لوله ای توخالی و انعطاف پذیر برای جابجاییِ سَیّالات. این واژه از روسی وارد فارسی شده و روس آن را از هلندی ( slan ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ریشهٔ �تُنبیدن� به معنی �برهم ریختن و خراب شدن�، صدای بَم شبیهِ کوبیدن بر طبلی بزرگ یا صدای رعد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گریهٔ آرام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمان ها، ساعت ها، اوقات، وقت ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزنده، ارزشمند، فوق العاده، بهت آور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

عاشورا برگرفته شده از ریشهٔ �عَشر�، به معنای ده و عاشورا به معنای دهم است. عاشورا دهمین روز از ماه محرم در گاه شماری هجری قمری است. بیشترِ شیعیان به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدای کوتاه ناشی از فشردنِ یک سویچ، تماسِ آرامِ دو جسم سخت، یا مکش زبان حین جداشدن از کام نرم