پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٤,٣٤٨)

بازدید
١٦,١٩٥
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی نظیر یا چشمگیر /به چیزی اشاره دارد که فوق العاده زیبا، جذاب یا تأثیرگذار است. همچنین می تواند به موفقیت قاطع و تعیین کننده اشاره کند، مانند یک برد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مهارت داشتن در چیزی/ به این معناست که فرد به طور طبیعی توانایی یا استعداد خاصی در برخورد با چیزی یا کسی داشته باشد. این اصطلاح معمولاً به جذابیت، توا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف؛ captivate, charm, fascinate, be infatuated, be smitten مثال؛ He became enamored with her kindness and grace. The artist was enamored with t ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

/ کاربرد در ادبیات و تاریخ: واژه ی Mesmerize از نام فرانتس مسمر، پزشک و محقق قرن ۱۸، گرفته شده که نظریه ای درباره ی هیپنوتیزم ارائه داد. 📖 مثال: در ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف؛ captivate, enchant, fascinate, spellbind, hypnotize, charm مثال؛ The dancer’s graceful movements mesmerized the entire audience. Her deep b ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

جلب توجه کردن/ جذب نگاه یا توجه کسی است، چه به صورت بصری و چه به صورت استعاری. این اصطلاح معمولاً برای چیزهای جذاب، قابل توجه یا دلنشین به کار می رود ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف؛ humble, modest, down - to - earth, simple, natural, genuine مثال؛ Despite his success, he remains unpretentious and approachable. Their unp ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور استعاری برای توصیف فردی به کار می رود که پاک، معصوم و دست نخورده از تجربیات منفی یا فساد است. این اصطلاح از افسانه معروفی گرفته شده که در آن ش ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ na�ve, innocent, inexperienced, idealistic, gullible, pure مثال؛ His unworldly optimism makes him believe that all problems will solve themse ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریلکس کن / با احساساتت همراه شو لذت بردن از فضای اطراف و غوطه ور شدن در حال وهوای لحظه است. این اصطلاح معمولاً برای لذت بردن از موسیقی، فضای اجتماعی، ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

راه فرعی / مسیر کم تردد این اصطلاح به صورت استعاری می تواند مسیرهای ناشناخته یا غیرمتعارف در زندگی، دانش، یا ایده ها را نشان دهد. همچنین بیانگر انتخا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

EOW ( End of Week ) پایان هفته مثال؛ Please submit your report by EOW so we can review it on Monday. The project deadline is EOW, so make sure all ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرکوب کردن احساسات / مخفی نگه داشتن احساسات مترادف؛ Hold in emotions | Suppress feelings | Keep things inside | Restrain emotions | Hide feelings مثا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محرمانه نگه دار / بی سر و صدا نگه دار این را محرمانه نگه دار ( DL مخفف Down Low ) به این معناست که موضوعی را خصوصی و دور از توجه عمومی نگه داری و از ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محرمانه نگه داشتن / کنترل احساسات این اصطلاح به محرمانه نگه داشتن اطلاعات، کنترل احساسات، یا جلوگیری از گسترش یک وضعیت اشاره دارد. اغلب برای توصیه به ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنترل اوضاع را در دست داشتن / حفظ آرامش و تسلط این اصطلاح بسته به زمینه ی استفاده، معانی مختلفی دارد: - مدیریت و کنترل موفق یک وضعیت ( حفظ ثبات و ک ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پخش هم زمان ( Simulcast ) به انتشار یک برنامه به طور هم زمان در چندین پلتفرم مختلف مانند تلویزیون، رادیو، و سرویس های استریم آنلاین اشاره دارد. این ر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک باره / در یک مرحله این اصطلاح به انجام کاری به صورت یک باره و بدون توقف یا وقفه اشاره دارد. معمولاً برای نشان دادن کارآمدی، سرعت، و قاطعیت در انجا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو دلی نکن / طفره نرو مترادف؛ Stop wavering | Make up your mind | Be decisive | Don’t stall | Speak clearly مثال؛ Stop hemming and hawing—just tell m ...

پیشنهاد
٠

دور موضوع نگرد / اصل مطلب را بگو این اصطلاح به خودداری از توضیحات غیرمستقیم یا منحرف کننده اشاره دارد و توصیه می کند که موضوع به طور مستقیم و بدون حا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رک و صریح باش / صادقانه بیان کن مترادف؛ Speak plainly | Be honest | Be transparent | Lay it out clearly | Tell the truth مثال؛ I appreciate people wh ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به صحبت یا عمل بدون ملاحظه کاری اشاره دارد، به ویژه در نقد یا رویارویی. این عبارت بیان صریح، صادقانه، و گاهی بی رحمانه را توصیه می کند، بد ...

پیشنهاد
٠

مترادف؛ Get to the point | Speak plainly | Be direct | Cut to the chase | Stop stalling مثال؛ Stop beating around the bush and just tell me what you ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ Seductive | Enchanting | Captivating | Mesmerizing | Irresistible مثال؛ Her alluring smile had a mesmerizing effect on everyone in the room. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ETR ( Estimated Time of Restoration ) زمان تقریبی بازگردانی ( ETR ) / به زمانی اشاره دارد که یک خدمت، سیستم، یا زیرساخت مختل شده ( مانند برق، اینترن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

COB ( Close of Business ) پایان ساعات کاری ( COB ) به اتمام روز کاری استاندارد اشاره دارد که معمولاً ساعت ۵ یا ۶ عصر بسته به ساعات کاری و زمینه ی کا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

MOM ( Month - over - Month ) MOM ( مقایسه ی ماهانه ) به تحلیل تغییرات یک شاخص خاص، مانند درآمد، هزینه ها، یا رشد، بین دو ماه متوالی اشاره دارد. این ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

FTE ( Full - Time Equivalent ) معادل تمام وقت ( FTE ) واحدی برای اندازه گیری میزان کار یک کارمند بر اساس ساعات کاری استاندارد تمام وقت است. این مفهو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

MTD ( Month - to - Date ) از ابتدای ماه تا امروز ( MTD ) به دوره ای اشاره دارد که از اول ماه جاری آغاز شده و تا تاریخ فعلی ادامه دارد. این اصطلاح مع ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

YDT ( Year - to - Date ) از ابتدای سال تا امروز ( YDT ) به دوره ای اشاره دارد که از اول سال جاری آغاز شده و تا تاریخ فعلی ادامه دارد. این اصطلاح معم ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

LIFO ( Last In, First Out ) LIFO مخفف "آخرین ورودی، اولین خروجی" است و به این معناست که جدیدترین آیتم های وارد شده ابتدا پردازش یا استفاده می شوند. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

FIFO ( First In, First Out ) FIFO مخفف "اولین ورودی، اولین خروجی" است و به این معناست که اولین آیتم های ورودی ابتدا پردازش یا استفاده می شوند. این ر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Watercooler در معنای اصلی به دستگاه آبسردکن اشاره دارد که معمولاً در محل کار استفاده می شود. اما به صورت استعاری، watercooler talk به مکالمات غیررسم ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی voluntold ترکیبی از volunteer ( داوطلب ) و told ( دستور داده شده ) است و به حالتی اشاره دارد که فرد ناخواسته یا تحت فشار مجبور به داوطلب شدن ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به حذف کردن قسمت های غیرضروری، کاهش هزینه ها، یا حذف ناکارآمدی ها اشاره دارد، چه در زمینه ی کسب وکار، بودجه بندی، نگارش، یا تصمیم گیری. ای ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقطه ی تماس به هر نقطه ای از تعامل بین یک فرد و یک سازمان، برند، سیستم یا تجربه اشاره دارد. این اصطلاح می تواند شامل مکان های فیزیکی، پلتفرم های دیجی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وصلتی آسمانی / جفتی بی نظیر مترادف؛ Perfect match | Made for each other | Ideal couple | Twin flames | True pair مثال؛ John and Emily’s personalities ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف؛ Kindred spirit | Twin flame | Perfect match | True companion | Eternal partner مثال؛ They met by chance, but their connection was undeniable— ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ Like father, like son | The apple doesn’t fall far from the tree | A mirror image | Cut from the same cloth | A true heir مثال؛ James is an e ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف؛ Look - alike | Doppelg�nger | Carbon copy | Spitting image | Mirror image مثال؛ Sarah is a dead ringer for her grandmother when she was young ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ Exact duplicate | Replica | Xerox copy | Clone | Twin مثال؛ Lisa looks exactly like her mother—she’s a carbon copy of her! This painting is ...

پیشنهاد
٠

این عبارت برای توصیف دو نفر به کار می رود که از نظر ظاهر، رفتار، عقاید یا سبک بسیار مشابه هستند. این اصطلاح بیانگر این است که افراد چنان شبیه به هم ا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف؛ Like two drops of water | A mirror image | Cut from the same cloth | Birds of a feather flock together | Carbon copies مثال؛ ake and Sam have ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این ضرب المثل بیانگر این است که افراد دارای علایق، ویژگی ها یا پیشینه های مشابه معمولاً با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. این مفهوم بر گرایش طبیعی انس ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پذیرفتن بدون بررسی یا قبول کردن ظاهر امر / پذیرش چیزی همان طور که به نظر می رسد، بدون بررسی یا تحلیل بیشتر است. این اصطلاح معمولاً زمانی به کار می رو ...

پیشنهاد
٠

کاملاً باور کردن یا بدون شک پذیرفتن/ پذیرش کامل یک موضوع، اغلب بدون بررسی یا تردید است. این اصطلاح از ماهیگیری گرفته شده است، جایی که ماهی قلاب، نخ و ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجاب شدن یا کاملاً متقاعد شدن/ داشتن اشتیاق و باور قوی نسبت به یک ایده، محصول یا عقیده است. این اصطلاح نشان دهنده اعتماد زیاد به ارزش یا کارایی چیزی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - داشتن اعتماد زیاد به چیزی – باور قوی به کارایی یا ارزش یک چیز. 2 - سوگند خوردن به چیزی یا کسی – نام بردن از کسی یا چیزی برای تأیید یک قول یا حقی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

- حدس زدن یا پیش احساس داشتن - حس درونی یا شهودی درباره ی وقوع یا صحت چیزی - به صورت استعاری نشان دهنده اعتماد به حس ششم یا غریزه در غیاب شواهد رو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ته دل پذیرفتن، جدی گرفتن ( نصیحت، انتقاد یا تجربه ) چیزی را شخصی تلقی کردن یا عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفتن مترادف؛ internalize, take seriously, b ...