حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capitulate: به دشمن اخطار داده شد تسلیم شوند، د ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rehash: داستان هایی شبیه این، این فرصت را ب ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wed: او ماه آینده با آن پیشخدمت زن ازدوا ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wed: آن زوج بنا دارند تابستان آینده، ازد ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

focused: انگار / مثل این که همه به من زُل زد ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cash in: این چک در هر زمان و مکانی، قابل نقد ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreboding: من احساس دلشوره ملال آوری داشتم که ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreboding: نامه مملو از احساس دلشوره بود.

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play ball: یک راه حل ساده و کم هزینه برای کسان ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lam: سارقان، پیش از دستگیر شدن، چندین رو ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lam: او هفت سال از دست پلیس فراری بود.

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lam: او پس از چهار ماه فرار، دوباره دستگ ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dice with death: در این وضعیت جوی نامناسب، با بالا ر ...

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

عبارت "the trip of a lifetime" اغل ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

They spent a lot of time looking ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

عبارت نقل قولی از نم ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

اصطلاح T-shaped در استخدام برای تو ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

بسته به متن، این جمله می تواند معا ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

این نقل قول از هنر جنگ، یک رساله ن ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

عبارتی است که اغلب برای شروع یک جل ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

جمله ای که ارائه کردید نقل قولی از ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

جمله ای که ارائه کردید، نقل قولی ا ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

این دو فعل اغلب با یکدیگر اش ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

take after someone to be simila ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

در این جمله، to supply an omission ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

“ I’m all ears ” is an idiomatic e ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

On time : When something happen ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

The sentence “I am jumping puddles ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

The phrase “I couldn’t sort out my ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

The phrase “Your wish is my comman ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

If you say you’re “green about mon ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

“Big mouth” is an idiomatic expres ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

« یک بام و دو هوا » یا استاندارد ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

“Another” is used to describe o ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Wages and salaries are two differe ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

In this context, "western day" wou ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Portfolio purchasing refers to the ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

To "send one on one's way" means t ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

A thoughtful gesture in this conte ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

A consumer lawyer is a legal profe ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

In the context of horse boarding, ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Subject to Contract is a term used ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

The term "green wave" is said to h ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

The term "shit-eating grin" is an ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Get even to punish someone who ha ...

١ سال پیش

ثبت ١٠ دیدگاه

-

بپرس

١ سال پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make big stinks: "Make big stinks" is typically used ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cad: old - fashioned A man who behaves b ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

duly noted: "Duly noted" is a phrase used to in ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recreational drug: Recreational drugs are substances t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toast: Drink to the health or in honour of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the meek: "The meek" is a term that refers to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

float someone's boat: Appeal to or excite someone, especi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

largish: Fairly large, but not very large صف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose one's stomach: to not feel brave or determined eno ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reoutfit: To reoutfit something means to equi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dear john letter: ( also Dear John ) a letter from a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

summon up the courage: if you summon the courage or streng ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i n s: I. N. S. stands for Immigration and ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fear not: never fear do not worry/ used in sp ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

status zero: A state where everything is reset o ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rtc: "RTC" stands for "Road Traffic Coll ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ds: Detective Sergeant DS is a commonly ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dry cell: A room that prisoners are placed in ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get one's head around: to understand ( something ) فهمیدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tip somebody off: If someone tips you off, they give ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

away you go: "Away you go" is an idiomatic expre ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get my head around: to understand ( something ) فهمیدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poke nose in: To involve or insert oneself in an ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on the piss: drinking heavily at a pub or bar سی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bent copper: bent copper ( plural bent coppers ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

examination in chief: The initial questioning of a witnes ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on to sth: To have discovered or be close to d ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brace: prepare ( oneself ) for something d ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subtle point: A detail or nuance that is not imme ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw away the key: To imprison someone for life or for ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be barking up the wrong tree: idiom informal to be wrong about th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pro and cons: the advantages and disadvantages of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fancy a cuppa: Fancy a cuppa is a British catchphr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alibi: proof that someone who is thought t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contrary evidence: "Contrary evidence" means evidence ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep shtum: /kiːp ʃtʊm/ To remain silent or to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shtum: /ʃtʊm/ keep schtum/ ( also stay sc ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's the ticket: that's the correct or proper thing! ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look lively: To be quick and energetic. سریع و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

egg sucking tip: to give advice to someone about a s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sarge: sergeant گروهبان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minted: UK /informal having a lot of money; ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shit bricks: be extremely nervous or frightened ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a mockery: to make someone or something seem s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a few bob: some money مقداری پول I'm always l ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a toss: care at all. توجه کردن، اهمیت دادن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lapdog: This slang term is used to describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fill your boots: to take as much as you want of some ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chis: Covert Human Intelligence Source من ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seasoned: a person who has a lot of experienc ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monkeys tonight: Extremely cold, usually regarding t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sucking diesel: doing very well; successful.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose your bottle: To lose one's nerve, courage, or re ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ocg: OCG stands for organised crime grou ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back hilt: Completely, to the maximum degree ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

never kid the kidder: A person who deceives others in a p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impersonate: Pretend to be ( another person ) fo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

up to one's eyes: deeply involved in or affected by s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to a tee: exactly, precisely/ perfectly or co ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shag: UK offensive to have sexual interco ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

god forbid: idiom ( also Heaven forbid ) used ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go ground: hide somewhere where you cannot eas ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spare your blush: to prevent ( someone ) from being e ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hare running: To raise, introduce, or prompt disc ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cuppa: UK informal a cup of tea انگلیسی بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

murder a cuppa: If you say you could murder a type ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rent boy: noun [ C] UK informal A young male ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be off his face: Very intoxicated from drugs or alco ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god sake: An exclamation of anger, surprise, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dirty stopout: means people that go out and stays ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on standby: ready or available for immediate ac ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back the right horse: To support someone who will succeed

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

houl yer whisht: “Please be quiet. ” لطفا ساکت باش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dir: Digital Interview Recorder

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mit: Murder Investigation Team

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go clappers: run or go like the clappers. Britis ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go like clappers: go or run like the clappers. Britis ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gig: The term "gig" is a slang word for ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in the loop: be in the loop/be out of the loop I ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tear someone hair out: to be very worried or upset about s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on you go: The phrase "on you go" is an Englis ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meant well: To have good intentions نیت و قصد خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rack brain: to think very hard in order to try ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rack brain: to think very hard in order to try ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire away: ( UK also sack ) used to give some ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pop to the loo: to go to the toilet, bathroom, lava ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

half cocked: حساب نشده، بدون برنامه ریزی و آمادگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carry the fire: carrying the fire symbolizes making ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ten eight: In service/available for assignment ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roof over head: a place to live We don't have much ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rabbit on: To talk for too long about somethin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rabbit on: To talk for too long about somethin ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defib: a process in which an electronic de ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beggar belief: be too extraordinary to be believed ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disclosure form: A disclosure form is a formal docum ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross someone: to annoy someone by not doing or sa ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

situational ethics: The doctrine of flexibility in the ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the win: It's easy to believe something can ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bandwidth: “Bandwidth” has multiple meanings d ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

say one's piece: give one's opinion or make a prepar ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all sizzle no steak: A thing or person which fails to me ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hang off: To leave ( someone ) in a difficult ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grad student: a student who is studying for a deg ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sore gut: Generalized pain - - This means tha ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's clever: دست مریزاد، بارک الله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheap schemer: someone who makes clever, secret pl ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

miss nancy: an effeminate boy or man بچه ننه، ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put foot down: To act firmly / To tell someone str ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

howdy: an informal friendly greeting, part ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put foot down: put your foot down 1 - to use your ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muchmaker: a person who arranges marriages or ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dopesick: suffering from withdrawal symptoms ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spike: a sharp increase in the magnitude o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mani‐pedi: The definition of a mani pedi is a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

book slave: خوره کتاب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tipsy: Being tipsy means being slightly dr ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wino: a person who drinks excessive amoun ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm so stoned: being drunk or under the influence ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mazel tov: ( among Jewish people ) congratulat ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skim money: Skimming is a type of white - colla ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am messy: سر و وضعم مرتب نیست. It can mean, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half in the bag: slang /Drunk, mildly drunk, or near ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bang: an offensive word meaning to have s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sad excuse: a poor example of یک مثال یا نمونه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drop dead: 1 - die suddenly and unexpectedly ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shock troops: troops especially suited and chosen ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pisshead: noun/vulgar slang•British a drunkar ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

load of bollocks: complete nonsense مزخرف یا چرندیات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beggar: a person, typically a homeless one, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sleepy town: If a place is described as sleepy, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forestry agency headquarters: سازمان جنگل ها ( منابع طبیعی و آبخی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heap insult: to criticize/insult/praise, etc som ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut a — figure: "Cut a — figure" means to present o ...

١ سال پیش

مدال‌های حسین کتابدار