ترجمه‌های یوسف نادری (٩٧)

بازدید
٢٣٠
تاریخ
٤ سال پیش
متن
We'll need to get going early in the morning.
دیدگاه
١

ما باید صبح زود بریم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She was in the hospital, but she got out yesterday and she's doing well at home.
دیدگاه
٢

او دیروز در بیمارستان بود، اما دیروز مرخص شد و الان توی خونست و حالش خوبه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I was in the middle of getting dinner when she called.
دیدگاه
٤

وسط شام خوردنم بودم که زنگ زد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I just noticed that you got your hair cut.
دیدگاه
٤

همین الان فهمیدم که موهاتو کوتاه کردی.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I'll have to go upstairs and get my sweater.
دیدگاه
٢

باید برم طبقه بالا و پیراهن پشمی مو بیارم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Where did you get that unusual clock?
دیدگاه
١٦

اون ساعت عجیب غریبو از کجا گرفتی؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I need to get some things at the store.
دیدگاه
٨

باید چندتا چیز از فروشگاه بگیرم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hey! Cool it! Don't get so excited!
دیدگاه
٢

هی! آروم باش! اینقدم هیجان زده نشو!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hey! Hands off that CD! It's mine!
دیدگاه
١

هی! دست به اون لوح فشرده ( سی دی ) نزن. مال منه!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hey you guys! Where are you going?
دیدگاه
٢

سلام رفقا! دارید کجا میرید؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hey, leave off! I hate people touching my hair.
دیدگاه
٤

هی، ولم کن. از این که مردم دست به موهام بزنن متنفرم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hey,How did your English test go?
دیدگاه
٩

سلام، امتحان درس انگلیسیت چطور بود؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
It was impossible to stop the flow of water.
دیدگاه
١

متوقف کردن جریان آب غیرممکن بود.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Will you please stop yelling?
دیدگاه
٢

میشه لطفا داد نزنی؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Enough! she cried.
دیدگاه
٧

او فریاد زد: "بسه دیگه!"

تاریخ
٤ سال پیش
متن
It beats me how he always wins.
دیدگاه
٤

سر در نمیارم چطوری همیشه برنده میشه!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The bullies beat up the new kid on the first day of school.
دیدگاه
١

تو اولین روز مدرسه، قلدرا بچه تازه وارد رو کتک زدن.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
God never shuts one door but he opens another.
دیدگاه
١

خدای ار به حکمت ببندد دری* گشاید به فضل و کرم دیگری ( بوستان سعدی )

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Though the mills of God grind slowly, yet they grind exceedingly small.
دیدگاه
١

اشاره به ضرب المثل"چوب خدا صدا ندارد" است که در آن دادرسی الهی آهسته اما قطعی است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Mills of God grind slowly but sure.
دیدگاه
٢

چوب خدا صدا ندارد، وقتی بزند دوا ندارد. ( ضرب المثل )

تاریخ
٤ سال پیش
متن
All the girls nodded and said "Hi".
دیدگاه
٢

تمامی دختران سرشان را ( به نشانه تایید ) به سمت پایین تکان دادند و گفتند"سلام".

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hi Maggie! Is this phone call business or pleasure ?
دیدگاه
٣

سلام مگی! این یک تماس کاریه یا برای تفریحه؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
His sudden death turned her world upside down.
دیدگاه
٥

فوت ناگهانی او ( آن مَرد ) ، دنیایش ( دنیای آن زن ) را زیر و رو کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Thieves had turned the house upside down.
دیدگاه

سارقین خانه را جارو کرده بودند!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Turn the cake upside down and cover it with cream.
دیدگاه
١

کیک را برعکس کنید و آن را با خامه بپوشایند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The burglars turned the flat upside down.
دیدگاه
١

سارقین آپارتمان را زیر و رو کردند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
They are not given hearing aids or taught to lip-read.
دیدگاه
٠

به آنها نه سمعک داده می شود و نه یاد می دهند که چگونه لب خوانی کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Much of the academic vocabulary of the English language derives from Latin.
دیدگاه
٦

بیشتر کلمات آکادمیک زبان انگلیسی از زبان لاتین گرفته شده اند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I thought, "Wow, what a good idea".
دیدگاه
٦

با خودم فکر کردم، " وای، چه فکر خوبی".

تاریخ
٤ سال پیش
متن
It's up to you, babe. I'll do whatever you say.
دیدگاه
٩

به تو بستگی داره عزیزم. هر کاری بگی میکنم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Knock the ash out of your pipe before you refill it.
دیدگاه
١

قبل از این که پیپت رو دوباره پر کنی، خاکستر سیگارشو بنداز دور.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She flicked ash out of the window carelessly.
دیدگاه
١

او با بی احتیاطی خاکسترسیگارشو از پنجره بیرون ریخت.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Ash began to erupt from the crater.
دیدگاه
٠

خاکستر از دهانه آتشفشان شروع به فوران کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Please don't flick ash on the carpet!
دیدگاه
١

لطفاً خاکستر سیگار رو روی فرش نریز!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He flicked ash into the ashtray.
دیدگاه
٣

خاکستر سیگار را در زیرسیگاری ریخت.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Her ankle disjointed when she fell.
دیدگاه
٣

وقتی افتاد، قوزک پاش در رفت.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
If misused, the drug may cause death.
دیدگاه
٩

اگر داروها اشتباه مصرف شوند، می توانند باعث مرگ شوند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I said hello but she looked straight through me.
دیدگاه
٣

بهش سلام دادم ولی اون هی صاف صاف نگام کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hello, operator? Could you put me through to Room 31?
دیدگاه
٠

سلام، تلفن چی/اپراتور. میشه منو وصل کنی به اتاق 31 ؟ این مکالمه می تواند در هتل یا مکانی مشابه آن صورت گرفته باشد که تلفن داخلی دارند و شخص ثالثی مسئ ...

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hello 2014!May all my wishes come true.
دیدگاه
٥

سلـــام سال دوهزاروچهارده! امیدوارم تموم آرزوهام برآورده شن.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hi, come in - lovely to see you!
دیدگاه
٠

سلام بیا توو. خیلی خوشحالم که میبینمت. شخص مهمان دمِ در وایساده و از دیدن مهمونش خوشحاله و ازش میخواد که بیاد توو، دمِ در بده!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hi there ! I haven't seen you for ages.
دیدگاه
٠

سلام. من خیـــــــلی وقته ندیدمت.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
HI! What's up, buddy?
دیدگاه
١

سلام. چه خبر/چطوری دادا!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hi, sugar, did you have a good day at school?
دیدگاه
٤

سلام عزیزم. امروز مدرسه خوش گذشت؟ این جمله می تواند مکالمه بین یکی از والدین و فرزندشان، چه دختر و چه پسر، باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hi, Dad-can you put Nicky on?
دیدگاه
٠

سلام بابا. میشه گوشیو بدی به نیکی؟ ( این یک مکالمه ی تلفنی است و در انتهای جمله عبارت the phone حذف شده است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Hi, Joe. I'd like you to meet a friend of mine.
دیدگاه
١٨

سلام جو، دوست دارم با یکی از دوستام آشنا شی.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Ouch! It really hurts.
دیدگاه
٤

آخ! خیلی درد داره.