پیشنهادهای Yahya ghanbarpour (١٠١)
Mortal kombat = نبرد مرگبار Mortal combat = نبرد مرگبار کلمه “kombat” ظاهراً یک املای غیررسمی یا عامیانه از “combat” به معنای نبرد و مبارزه است
نبرد مرگبار
معنی adjective: فانی، قابل مرگ، مرگبار چیزی که زندگی آن محدود است و روزی می میرد. معنی noun: انسان ( به خصوص به عنوان موجود فانی )
Eternal=ابدی Eternity=ابدیت
Eternal=ابدی Eternity=ابدیت
Fertility rate =نرخ باروری Birth rate = نرخ تولد
Fertility rate =نرخ باروری Birth rate = نرخ تولد
معادل free speech ب معنای آزادی بیان ، به جای هم میشه استفاده کرد
Ancient ages: عصر باستان Middle ages: قرون وسطی Renaissance: دوران رنسانس Modern ages: عصر مدرن تقسیم بندی کل تاربخ اروپا
Ancient ages: عصر باستان Middle ages: قرون وسطی Renaissance: دوران رنسانس Modern ages: عصر مدرن تقسیم بندی کل تاربخ اروپا
Ancient ages: عصر باستان Middle ages: قرون وسطی Renaissance: دوران رنسانس Modern ages: عصر مدرن تقسیم بندی کل تاربخ اروپا
Ancient ages: عصر باستان Middle ages: قرون وسطی Renaissance: دوران رنسانس Modern ages: عصر مدرن تقسیم بندی کل تاربخ اروپا
دوران مدرن
دوران مدرن
دوران باستان
دوران باستان
کهکشان راه شیری
Analyst=تحلیلگر Analysis=تجزیه و تحلیل
Analyst=تحلیلگر Analysis=تجزیه و تحلیل
عامل بگایی
فلزکار
نقره ساز
Idealistic:آرمانگرا realistic:واقع گرا ، واقع بین
Overpass:روگذر Underpass: زیرگذر
Overpass:روگذر Underpass: زیرگذر
این کلمات هم معنی و ب معنی مرفه و پولدار میباشد؛ Rich Wealthy Affluent Well off
پرده سینما یا کوتاه تر ؛ سینما
فیلم تاریخی یا دوره ای Period film به فیلمی گفته می شود که داستانش در یک دوره تاریخی خاص اتفاق می افتد و سعی می کند جزئیات آن دوره ( مثل لباس ها، م ...
Farm مزرعه ( عمومی تر ) Estate ملک بزرگ، اغلب با ساختمان Ranch مزرعه ی دامداری Orchard باغ میوه Vineyard باغ انگور Plantation, مزرعه ای ک درش یک محص ...
Farm مزرعه ( عمومی تر ) Estate ملک بزرگ، اغلب با ساختمان Ranch مزرعه ی دامداری Orchard باغ میوه Vineyard باغ انگور Plantation, مزرعه ای ک درش یک محص ...
Farm مزرعه ( عمومی تر ) Estate ملک بزرگ، اغلب با ساختمان Ranch مزرعه ی دامداری Orchard باغ میوه Vineyard باغ انگور Plantation, مزرعه ای ک درش یک محص ...
Orchard
Farm مزرعه ( عمومی تر ) Estate ملک بزرگ، اغلب با ساختمان Ranch مزرعه ی دامداری Orchard باغ میوه Vineyard باغ انگور Plantation , عموما مزرعه ای ک درش ...
Clergyman = روحانی مرد / کشیش ( به زن روحانی می گویند: Clergywoman ) ( و به صورت کلی و جنسیت خنثی: Clergy یا Cleric )
🙃It's none of your business! به تو چه ! به تو چه مربوطه 🥲Mind your own business! سرت به کار خودت باشه
🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...
🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...
🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...
🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...
🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...
🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...
🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...
🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...
🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...
🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...
Multiplication = ضرب ( � ) Addition = جمع ( ) Subtraction = تفریق ( − ) Division = تقسیم ( � )
Multiplication = ضرب ( � ) Addition = جمع ( ) Subtraction = تفریق ( − ) Division = تقسیم ( � )
Multiplication = ضرب ( � ) Addition = جمع ( ) Subtraction = تفریق ( − ) Division = تقسیم ( � )
Multiplication = ضرب ( � ) Addition = جمع ( ) Subtraction = تفریق ( − ) Division = تقسیم ( � )
Enrollment Sign up Registaration هر سه هم معنی ، و ب معنای ثبت نام ، نام نویسی