overpass

/ˈoʊvəpɑːs//ˈəʊvəpɑːs/

معنی: پل هوایی، گذشتن از، تجاوز کردن از
معانی دیگر: پل پیاده ها، پل رو گذر، راهرو روگذر (در برابر: راهرو زیرگذر underpass)، فزونی یافتن، افزون شدن (بر)، متجاوز بودن (بر)، بیش از حد شدن، به غایت رسیدن، تجاوز کردن، (از حریم چیزی) فراتر رفتن، تخطی کردن، (نادر) عبور کردن، (از میان یا روی چیزی) گذشتن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the place where a road, railroad, or viaduct crosses over another by means of abridge.

جمله های نمونه

1. the overpass has freed the road of congestion
پل عابر باعث جلوگیری از راه بندان شده است.

2. a railway overpass
پل هوایی راه آهن

3. there are certain limits which one should never overpass
محدودیت های خاصی وجود دارد که انسان هرگز نباید از آن پا فرا بگذارد.

4. I walked through an overpass over the road.
[ترجمه گوگل]از روی پل هوایی روی جاده گذشتم
[ترجمه ترگمان]از پل هوایی روی جاده گذشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They built an overpass that overbuilt another one.
[ترجمه گوگل]آنها یک روگذر ساختند که یکی دیگر را بیش از حد ساخته شد
[ترجمه ترگمان]اونا یه پل هوایی درست کردن که یکی دیگه رو از هم جدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The city built a pedestrian overpass over the highway.
[ترجمه گوگل]شهر یک پل روگذر عابر پیاده روی بزرگراه ساخته است
[ترجمه ترگمان]از روی جاده پل عابر پیاده را پیاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A train was going by on the overpass.
[ترجمه گوگل]قطاری از روی پل هوایی می گذشت
[ترجمه ترگمان]قطار داره میره روی پل هوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This overpass might give way during an earthquake.
[ترجمه گوگل]این روگذر ممکن است در هنگام زلزله راه خود را رها کند
[ترجمه ترگمان]این پل ممکن است در طول یک زلزله رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is an overpass of 100 lbs.
[ترجمه گوگل]یک روگذر 100 پوندی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]از حدود ۱۰۰ پوند تجاوز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I crossed over the pedestrian overpass.
[ترجمه گوگل]از روی پل روگذر عابر پیاده گذشتم
[ترجمه ترگمان]از روی پل عابر پیاده عبور کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. BaodingTianjin interchange overpass bridge is a skew, curved bridge on slope. Its design is new and special, particularly in structure dealing with transition zone of superelevation and cross section.
[ترجمه گوگل]پل روگذر تبادلی بائودینگ تیانجین یک پل منحنی و کج روی شیب است طراحی آن به ویژه در سازه‌ای که با ناحیه انتقالی فوق‌ارتفاع و سطح مقطع سروکار دارد، جدید و خاص است
[ترجمه ترگمان]پل ارتباطی پل ارتباطی پل skew، پل خمیده روی شیب است طراحی آن جدید و خاص است، به خصوص در ساختار تعامل با منطقه گذار of و مقطع عرضی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The letters on this overpass in Detroit used to spell out Motor City, when the factory was in operation producing cars. Today it sits abandoned.
[ترجمه گوگل]حروف روی این پل روگذر در دیترویت، زمانی که کارخانه تولید خودرو در حال کار بود، موتور سیتی را تلفظ می کرد امروز رها شده است
[ترجمه ترگمان]حروف روی این پل در دیترویت، زمانی که کارخانه در حال تولید خودرو بود، برای پیاده کردن شهر حرکتی به کار می رفت امروز آن جا رها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The center section is from the overpass starting at 7:35 UTC (11:35 local time, 10:35 in Moscow), and the westernmost section was taken at 9:10 UTC (12:10 p. m. local time in Moscow).
[ترجمه گوگل]بخش مرکزی از روگذر است که از ساعت 7:35 UTC (11:35 به وقت محلی، 10:35 در مسکو) شروع می شود و غربی ترین بخش در ساعت 9:10 UTC (12:10 بعد از ظهر به وقت محلی در مسکو) گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]بخش مرکزی از پل شروع در ساعت ۷: ۳۵ به وقت گرینویچ (۱۱: ۳۵ وقت محلی، ۱۰: ۳۵ در مسکو)و بخش غربی در ساعت ۹: ۱۰: ۱۰: ۰۰ به وقت گرینویچ گرفته شد متر زمان محلی در مسکو)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They deflated the tires slightly to allow the truck to drive under the overpass.
[ترجمه گوگل]آنها لاستیک ها را کمی خالی کردند تا کامیون بتواند از زیر پل هوایی عبور کند
[ترجمه ترگمان]آن ها تایرها را کمی خالی کردند و اجازه دادند کامیون زیر پل هوایی رانندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پل هوایی (اسم)
skyway, overpass, flying bridge

گذشتن از (فعل)
forbear, traverse, overpass

تجاوز کردن از (فعل)
infringe, transgress, exceed, overpass

تخصصی

[عمران و معماری] روگذر - پل - پل هوایی - گذرگاه زبرین - گذرگاه فوقانی

انگلیسی به انگلیسی

• bridge; overhead crossing, overhead pass
an overpass is the same as a flyover; used in american english.

پیشنهاد کاربران

روگذر
این کلمه امریکن هست
معادل بریتیش: flyover
overpass
overpass ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: روگذر
تعریف: راهی که از بالای راه دیگر عبور می‏کند
Overpass#underpass
روگذر

بپرس