تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Analyst=تحلیلگر Analysis=تجزیه و تحلیل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Analyst=تحلیلگر Analysis=تجزیه و تحلیل

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عامل بگایی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فلزکار

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نقره ساز

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Idealistic:آرمانگرا realistic:واقع گرا ، واقع بین

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Overpass:روگذر Underpass: زیرگذر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Overpass:روگذر Underpass: زیرگذر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمات هم معنی و ب معنی مرفه و پولدار میباشد؛ Rich Wealthy Affluent Well off

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرده سینما یا کوتاه تر ؛ سینما

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فیلم تاریخی یا دوره ای Period film به فیلمی گفته می شود که داستانش در یک دوره تاریخی خاص اتفاق می افتد و سعی می کند جزئیات آن دوره ( مثل لباس ها، م ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Farm مزرعه ( عمومی تر ) Estate ملک بزرگ، اغلب با ساختمان Ranch مزرعه ی دامداری Orchard باغ میوه Vineyard باغ انگور Plantation, مزرعه ای ک درش یک محص ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Farm مزرعه ( عمومی تر ) Estate ملک بزرگ، اغلب با ساختمان Ranch مزرعه ی دامداری Orchard باغ میوه Vineyard باغ انگور Plantation, مزرعه ای ک درش یک محص ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Farm مزرعه ( عمومی تر ) Estate ملک بزرگ، اغلب با ساختمان Ranch مزرعه ی دامداری Orchard باغ میوه Vineyard باغ انگور Plantation, مزرعه ای ک درش یک محص ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Orchard

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Farm مزرعه ( عمومی تر ) Estate ملک بزرگ، اغلب با ساختمان Ranch مزرعه ی دامداری Orchard باغ میوه Vineyard باغ انگور Plantation , عموما مزرعه ای ک درش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Clergyman = روحانی مرد / کشیش ( به زن روحانی می گویند: Clergywoman ) ( و به صورت کلی و جنسیت خنثی: Clergy یا Cleric )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🙃It's none of your business! به تو چه ! به تو چه مربوطه 🥲Mind your own business! سرت به کار خودت باشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🟢 نکته تلفظی مهم هر موقع کلمه ای به mb ختم شود، حرف b تلفظ نمی شود. مثال ها؛ 1. Bomb – بمب 2. Thumb – شست دست 3. Numb – بی حس، کرخت 4. Dumb – ل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Multiplication = ضرب ( � ) Addition = جمع ( ) Subtraction = تفریق ( − ) Division = تقسیم ( � )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Multiplication = ضرب ( � ) Addition = جمع ( ) Subtraction = تفریق ( − ) Division = تقسیم ( � )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Multiplication = ضرب ( � ) Addition = جمع ( ) Subtraction = تفریق ( − ) Division = تقسیم ( � )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Multiplication = ضرب ( � ) Addition = جمع ( ) Subtraction = تفریق ( − ) Division = تقسیم ( � )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Enrollment Sign up Registaration هر سه هم معنی ، و ب معنای ثبت نام ، نام نویسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Enrollment Sign up Registaration هر سه هم معنی ، و ب معنای ثبت نام ، نام نویسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Enrollment Sign up Registaration هر سه هم معنی ، و ب معنای ثبت نام ، نام نویسی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Goalie Goalkeeper Goaltender هر سه کلمه هم معنی و ب معنی دروازه بان هست.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دروازه بان: Goalkeeper ( GK ) – دروازه بان مدافعان: Center Back ( CB ) – مدافع مرکزی Full Back ( Left Back - LB / Right Back - RB ) – مدافع کنار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

دروازه بان: Goalkeeper ( GK ) – دروازه بان مدافعان: Center Back ( CB ) – مدافع مرکزی Full Back ( Left Back - LB / Right Back - RB ) – مدافع کنار ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت penny با cent Penny و Cent هر دو واحد پولی هستند، اما تفاوت هایی دارند: 1. Penny: واحد کوچکی از پول در بریتانیا ( پوند ) و ایالات متحده ( د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفاوت penny با cent Penny و Cent هر دو واحد پولی هستند، اما تفاوت هایی دارند: 1. Penny: واحد کوچکی از پول در بریتانیا ( پوند ) و ایالات متحده ( د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که به "holic" ختم میشوند، معمولاً به معنی اعتیاد یا علاقه شدید به چیزی هستند. در اینجا چند مثال آورده شده است: 1. **Workaholic** ( معتاد به کا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلماتی که به "holic" ختم میشوند، معمولاً به معنی اعتیاد یا علاقه شدید به چیزی هستند. در اینجا چند مثال آورده شده است: 1. **Workaholic** ( معتاد به کا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که به "holic" ختم میشوند، معمولاً به معنی اعتیاد یا علاقه شدید به چیزی هستند. در اینجا چند مثال آورده شده است: 1. **Workaholic** ( معتاد به کا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلماتی که به "holic" ختم میشوند، معمولاً به معنی اعتیاد یا علاقه شدید به چیزی هستند. در اینجا چند مثال آورده شده است: 1. **Workaholic** ( معتاد به ک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلماتی که به "holic" ختم میشوند، معمولاً به معنی اعتیاد یا علاقه شدید به چیزی هستند. در اینجا چند مثال آورده شده است: 1. **Workaholic** ( معتاد به ک ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتحادیه تبلیغ کنندگان

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جو سبوس دار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گندم سبوس دار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبوس گندم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبوس جو

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Worn=قسمت سوم فعل wear و همچنین پوسیده و کهنه Worm=کرم Warn=هشدار Warm=گرم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Worn=قسمت سوم فعل wear و همچنین پوسیده و کهنه Worm=کرم Warn=هشدار Warm=گرم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Worn=قسمت سوم فعل wear و همچنین پوسیده و کهنه Worm=کرم Warn=هشدار Warm=گرم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Worn=قسمت سوم فعل wear و همچنین پوسیده و کهنه Worm=کرم Warn=هشدار Warm=گرم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Worn=قسمت سوم فعل wear و همچنین پوسیده و کهنه Worm=کرم Warn=هشدار Warm=گرم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاب عکس

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خائن ، متقلب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هاکی با سورتمه ( ویژه معلولین )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هاکی با سورتمه ( ویژه معلولین )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Biathlon=ورزش دو گانه Triathlon=ورزش سه گانه Pentathlon=ورزش پنج گانه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Biathlon=ورزش دو گانه Triathlon=ورزش سه گانه Pentathlon=ورزش پنج گانه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Biathlon=ورزش دو گانه Triathlon=ورزش سه گانه Pentathlon=ورزش پنج گانه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباس توری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباس توری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fencing=ورزش شمیشر بازی Fencer=شمشیر باز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Waiter=گارسون ، گارسون آقا Waitress= گارسون خانم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

affluent=مرفه - ثروتمند effluent= پسآب ، فاضلاب ، آب خروجی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hangar=آشیانه هواپیما Hanger= چوب لباسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Textile=پارچه Texture= بافت Textile texture = بافت پارچه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

هر مقدار از چیزی ک بعد از مصرف باقی میماند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکست دادن یا شکست خوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

sweet=شیرین sweep=جارو زدن sweat=عرق swear=قسم خوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

sweet=شیرین sweep=جارو زدن sweat=عرق swear=قسم خوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

sweet=شیرین sweep=جارو زدن sweat=عرق swear=قسم خوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

sweet=شیرین sweep=جارو زدن sweat=عرق swear=قسم خوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Flood=سیل Floor=طبقه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

export=صادرات expert=متخصص

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Furry animal=حیوانات خزدار Scaly animal=حیوانات فلس دار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

royal=سلطنتی loyal=وفادار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

وفادار و متعهد به شخص یا چیزی