تاریخ
١ هفته پیش
متن
They didn't get around to typing up the letter.
دیدگاه
٠

آنها فرصت نکردند که نامه را تایپ کنند.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
The most tragical sight of all was the very young addicts.
دیدگاه
٠

غم انگیز ترین منظره از بین همه معتادان بسیار جوان بود

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Part II The show of the tragical spirit.
دیدگاه
٠

قسمت دو نمایش روح غم انگیز

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
The police could not discover who he was fronting for.
دیدگاه
٠

پلیس نتوانست پی ببرد که او دارد برای چه کسی غیر قانونی ( پنهانی ) کار می کند.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Her natural creativity and artistic talent make her home a real showstopper.
دیدگاه
٠

خلاقیت طبیعی و استعداد هنری اش خانه او را به یک ( خانه ) چشم نواز واقعی تبدیل میکند

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
They tried everyway to find the information.
دیدگاه
٠

آنها از هر نظر تلاش کردند که اطلاعات را بیابند

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
It was as if those grey eyes could see into the very depths of her soul .
دیدگاه
٠

مثل این بود که آن چشمان خاکستری می توانستند اعماق وجود او را ببینند

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
His shoes are here so he must have arrived sometime.
دیدگاه
٠

کفشاش اینجاست پس او باید قبلا رسیده باشه

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
You buy the tickets and I'll settle up with you later.
دیدگاه
٠

شما بلیطها رو بخرید و بعدا من با شما تسویه حساب می کنم

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Would you like to settle up now, sir?
دیدگاه
٠

آیا حالا میخواین تسویه حساب کنین؟ آقا

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Black's clothes were all made to order.
دیدگاه
٠

لباسهای مشکی همه سفارشی بودند.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
The furniture in the room was made to order.
دیدگاه
٠

مبلمان اتاق سفارشی بود.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
After the day's hard work, all looked deadbeat.
دیدگاه
٠

بعد از کار سخت روزانه همه خسته و کوفته به نظر می رسیدند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He was dead beat after a day's work.
دیدگاه
٠

او بعد از یک کار روزانه نا نداشت.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
You look dead beat.
دیدگاه
٠

خسته و کوفته به نظر می رسی

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Sit down, and I will have lunch ready FOR you in a jiff.
دیدگاه
٠

بشین، و من تو یه چشم بهم زدن ( سه سوته ) ناهار رو برات آماده میکنم

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
I will do it in a jiff.
دیدگاه
١

تو یه چشم بهم زدن انجامش میدم

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
I'm afraid it's next door to impossible that we'll be there on time.
دیدگاه
٠

متاسفم تقریبا غیرممکنه که به موقع اونجا باشیم

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
It's next door to impossible.
دیدگاه
٠

تقریبا غیر ممکنه