ترجمههای Fatemeh (١٩)
٥٣
١ هفته پیش
They didn't get around to typing up the letter.
٠
آنها فرصت نکردند که نامه را تایپ کنند.
١ هفته پیش
The most tragical sight of all was the very young addicts.
٠
غم انگیز ترین منظره از بین همه معتادان بسیار جوان بود
٣ هفته پیش
The police could not discover who he was fronting for.
٠
پلیس نتوانست پی ببرد که او دارد برای چه کسی غیر قانونی ( پنهانی ) کار می کند.
٢ ماه پیش
Her natural creativity and artistic talent make her home a real showstopper.
٠
خلاقیت طبیعی و استعداد هنری اش خانه او را به یک ( خانه ) چشم نواز واقعی تبدیل میکند
٣ ماه پیش
They tried everyway to find the information.
٠
آنها از هر نظر تلاش کردند که اطلاعات را بیابند
٣ ماه پیش
It was as if those grey eyes could see into the very depths of her soul .
٠
مثل این بود که آن چشمان خاکستری می توانستند اعماق وجود او را ببینند
٤ ماه پیش
His shoes are here so he must have arrived sometime.
٠
کفشاش اینجاست پس او باید قبلا رسیده باشه
٤ ماه پیش
You buy the tickets and I'll settle up with you later.
٠
شما بلیطها رو بخرید و بعدا من با شما تسویه حساب می کنم
٦ ماه پیش
After the day's hard work, all looked deadbeat.
٠
بعد از کار سخت روزانه همه خسته و کوفته به نظر می رسیدند.
٦ ماه پیش
Sit down, and I will have lunch ready FOR you in a jiff.
٠
بشین، و من تو یه چشم بهم زدن ( سه سوته ) ناهار رو برات آماده میکنم
٦ ماه پیش
I'm afraid it's next door to impossible that we'll be there on time.
٠
متاسفم تقریبا غیرممکنه که به موقع اونجا باشیم