ترجمههای Fatemeh (١٢)
١٠
١ هفته پیش
His shoes are here so he must have arrived sometime.
٠
کفشاش اینجاست پس او باید قبلا رسیده باشه
١ هفته پیش
You buy the tickets and I'll settle up with you later.
٠
شما بلیطها رو بخرید و بعدا من با شما تسویه حساب می کنم
١ ماه پیش
After the day's hard work, all looked deadbeat.
٠
بعد از کار سخت روزانه همه خسته و کوفته به نظر می رسیدند.
١ ماه پیش
Sit down, and I will have lunch ready FOR you in a jiff.
٠
بشین، و من تو یه چشم بهم زدن ( سه سوته ) ناهار رو برات آماده میکنم
٢ ماه پیش
I'm afraid it's next door to impossible that we'll be there on time.
٠
متاسفم تقریبا غیرممکنه که به موقع اونجا باشیم