پیشنهادهای Fatemeh (٢٤)
وقتی به کسی میگیم" patience" یعنی صبر داشته باش، دندون رو جیگر بذار
ایده های بلندپروازانه، ایده هایی با استاندارد بالا
یعنی کسی آنقدر باهوش است که بقیه به او حسادت میکنند یا خشمگین می شوند
نکنه . . ( اون اتفاق بیوفته یا اون کار انجام بشه ) نکنه یه وفت . . . مبادا. . .
از کوره در رفتن ( از شدت عصبانیت )
از عهده مسئولیت امری بر آمدن، توانایی مدیریتِ موفقِ یک چالش را داشتن
در مورد موضوعی سردرگم و گیج بودن
یک اصطلاح هست به معنی بسیار تعجب کردن، شگفت زده شدن، غافلگیر شدن Astonish, surprise
اغلب، معمولا
تعبیر کردن
برای او به نظر می رسه. . .
سپردن به. .
Be set on something برای کاری برنامه ریزی کردن
دلشوره داشتن
کسی را به حال خودش وِل کردن.
کسی را به حال خودش گذاشتن.
داروی مخصوص که برای تصویر برداری پزشکی استفاده می شود و به طور کلی ماده حاجب نامیده می شود contrast agent می باشد
از خستگی نا نداشتن خسته و کوفته
به شدت پریشان شدن بدجور آشفته شدن
پوزش می طلبم ( عذرخواهی مودبانه ) ببخشید ( وقتی منظور صحبتهای طرف مقابل رو متوجه نشدیم یا نگرفتیم )
از ترس از جا پریدن زَهره تَرَک شدن
فرز، چست و چابک
سوار درشکه شدن