تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

سفر بی خطر ، به سلامت بری و برگردی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک جمله مودبانه به معنی "بهتره که راه بیوفتیم" We had best یعنی بهتره که. .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی وقتی اوضاع خوبه بهتره الکی کاری نکنی که خراب شه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی چیزی را از دست دادن بویژه یه فرصت یا یه تجربه ای که مفید و لذت بخش است. یا بی نصیب ماندن از یه فرصت خوب با حرف اضافه on می آید

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مایه تاسفه، مایه افسوسه در محاوره It's a ممکن است از ابتدای جمله حذف شود و جمله با shame to شروع شود

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به شدت تاکید کردن، به شدت تحت تاثیر قرار دادن، به اجبار

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی یک موضوع را به دقت بررسی کنید یا درباره آن فکر کنید. به جای book کلمات دیگری مثلا document یا problem هم استفاده می شود

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک پای خامه ای که با پوره شاه بلوط یا میوه های شیرین درست می شود و با شکلات تزیین می گردد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وحشتناک، ترسناک، شوم، عجیب و غریب، منزجر کننده، لرزان. داستان جنایی ترسناک با پایان غیرمنتظره

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دره کوچک در میان درختان که پوشیده از درخت یا چمن است

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

To be dead gone on ( over ) somebody بسیار مجذوب کسی شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در اروپای قرون وسطی و مستعمرات آنها برای اجرای عدالت، متهم را برهنه میکردند و بر بدن او قیر مالیده و سپس بر روی آن پر می چسباندند. امروز ه به معنی س ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلاش برای بدست آوردن چیزی بدون درخواست مستقیم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک گیاه استوایی است که ریشه غده ای شکل و برگهای بزرگ دارد. این گیاه باید به صورت پخته خورده شود و مصرف خام آنها سمّی ست. نام دیگری برای taro می باشدِ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در رسیدن به یک هدف پیشرفت حاصل کردن یا به موفقیت رسیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذراندن زمان با تفریحهای بیهوده یا شوخی های عملی، سر به هوا بودن، رفتار احمقانه با شوخی های بی اهمیت، جست و خیز و بازی خشن. در اصل این کلمه ابتدا در ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح در مواردی به کار میرود که بعد از یک دوره ای از یکنواختی و سکون و رخوت ، کسی یا چیزی تازه و خوشایند و متفاوت حضور پیدا کند. میتوان معادل ها ...

پیشنهاد
٠

این اصطلاح برای به خاطر سپردن تغییر ساعت در ابتدای بهار و پاییز به کار میرود. Daylight saving time ( DST ) یعنی در ابتدای بهار ساعت را یک ساعت به جل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح برای کسانی به کار میرود که بعد از یک دوره انزوا یا کم کاری دوباره فعال شده اند معادل فارسی آن را میتوان به صورتها بیان کرد: از خواب زمستان ...

پیشنهاد
٠

I don't have a horse in the race. یعنی این ماجرا نفعی برام نداره. چیزی از توش نسیب من نمیشه

پیشنهاد
٠

وقتی موضوع محرمانه ای را به کسی بگویید و انتظار دارید آنرا به کسی نگوید. رازداری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک دیواره کوچک بافتی به شکل زاویه قائمه در قلب است که دهلیز راست را از بطن چپ جدا می کند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

از فرصت بخوبی استفاده کردن، استفاده از موقعیت به نفع خود، معادل فارسی آن: تا تنور داغه چسباندن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از معانی tell متمایز کردن و تشخیص و تمایز تفاوتها بین دو یا چند چیز است. بنابراین عبارت I can't tell به معنی "من قادر به تشخیص تفاوت نیستم" می با ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی می خواهید بر عصبانیت خود تاکید کنید به کار میرود. معادل : یعنی چه؟ آخه چرا؟ که چی؟ Why the devil How the devil What the devil همه اینها به همین ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی ارزش ( غیر رسمی ) ، without value

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیلش این نیست.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشمگین شدن، عقل از سر پریدن ( از شدت ناراحتی ) ، از نظر عاطفی یا عقلی ناپایدار شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کل هستی، تمام کائنات

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لووکاردیا یعنی موقعیت قلب، در سمتِ چپِ قفسه سینه و راس آن به سمت چپ باشد. این حالت اکثر موارد آناتومی طبیعی قلب را تشکیل میدهد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزوکاردیا یعنی موقعیت قلب در قفسه سینه به جای اینکه در سمت چپ باشد در وسط قفسه سینه است و راءس آن در خط وسط قفسه سینه قرار دارد. این وضعیت ممکن است د ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این بیماری مادرزادی شامل تنگی قسمت کوچکی از آئورت می باشد که باعث می شود خونرسانی به اندام های تحتانی کاهش پیدا کند و فشار خون در اندام فوقانی بالا و ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقدار زیاد، کلّی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( کاری را سریع انجام دادن ) عجله کن، بجنب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرمای شدید خوردن به علت عدم پوشیدن لباس گرم یا خشک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباس عوض کردن ( در آوردن یک لباس و پوشیدن لباس دیگر )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sometime: به معنی یک نقطه زمانی ( نامشخص ) در آینده یا گذشته است و در جمله نقش قید زمان را دارد. معنی دوم آن" قبلا" یا "سابقا" است Some time: یک فاصل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sometime: به معنی یک نقطه زمانی ( نامشخص ) در آینده یا گذشته است و در جمله نقش قید زمان را دارد. معنی دوم آن قبلا یا سابقا Some time: یک فاصله بین دو ...

پیشنهاد
٠

( وقتی دو دوست بعد از مدتها همدیگه رو ملاقات میکنند ) می پرسند" اوضاع زندگی چطوره؟" و انتظار یک پاسخ کلی و خلاصه در مورد اتفاقات زندگی در این مدت که ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرویسی تشکیل شده از میز آرایش، صندلی و آینه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیروی ما ورائ طبیعه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی نیازی نیست که نگران چیزی باشید یا با آن مقابله کنید زیرا مسئولیت آن از روی دوش شما برداشته شده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پروردگار بلندمرتبه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلند مرتبه، والا مقام

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی شما تاکید می کنید که چیزی یا موضوعی بسیار ساده است، یا پیش پا افتاده ست، یا درست و حسابی نیست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جای شکرش باقیه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروپاشی عصبی یا فروپاشی روانی که در اثر استرس شدید ایجاد می شود و فعالیتهای عادی فرد را مختل می کند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( بیرون رفتن از خانه ) برای هواخوری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه ملاقات کوتاه کردن، یه بازدید کوتاه کردن، یه سر زدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه دوستان عزیز الهام و درفام اشتباه است