پیشنهادهای Fatemeh (١٠١)
رنگ در سونوگرافی به صورت اکو توصیف می شود. رنگ یک بافت با یکی از بافتهای مجاورش مقایسه و توصیف می شود. هرچه روشنتر باشد یعنی سفیدتر باشد hyperechoic ...
حس خوب به کسی دادن کسی را خوشحال کردن
خوابیدن در طول روز یا بخش زیادی از روز ( یا یک دوره زمانی ) به جای انجام کارهای سازنده و موثر
وقتی به کار می رود که در یک موقعیت سخت فقط یک راه ( یا راههای محدودی ) برای رسیدن به هدف وجود داشته باشد. راه چاره داشتن، چاره ای جز . . نداشتن
یک عفونت معمولا ویروسی دستگاه تنفسی است که بیشتر در بچه ها ایجاد می شود. در آن نای و حنجره ملتهب می شود و مشکل در تنفسی ایجاد می شود
وجود یک ناهنجاری در یکی از اعضا بدن جنین
یه روز پرتلاش، یه روز سخت
برای قدردانی و پاسخ به کسی که از شما تعریف کرده گفته می شود، به معنای : لطف دارین، نظر لطف شماست
سعادت دنیوی
هیچی برام جذابیت نداره. اشتهای هیچ چیز رو ندارم. حوصله هیچی رو ندارم
یعنی هرگز فرصت چیز خاصی را پیدا نکردن یا هرگز به چیز خاصی دست نیافتن ( آرزوی چیزی را به گور بردن )
منظورت چیه؟ در مواقع حیرت و شگفتی زدگی به کار میرود. ولی what do you mean وقتی بکار میرود که منظور طرف مقابل را متوجه نشده باشیم
این اصطلاح یعنی نتیجه آینده را اشتباه پیش بینی کنید یا اشتباه قضاوت کنید
تو دهنی زدن به کسی
درصحبت عامیانه به معنی صورت ، دهان و لب می باشد
یعنی چیزی رو زیاد دوست داشتن، بیشتر از چیزای دیگه
شک ندارم
هیچکس
قبلا، تا امروز، تا حالا
با وجود شلوغی و سروصدا تمرکز کردن
یعنی با وجود صداهای اطراف ( noise ) تمرکز کردن
املای صحیح انomission هست
اشتباه سهوی و غیرعمد
دخالت کردن
صحبت زیاد و بیهوده کردن، صحبت زیاد و بی اثر کردن، خودمانی: فک زدن ، وراجی کردن
نظر مساعد کسی رو جلب کردن
خیلی عالی، بسیار خوب، معرکه
وقتی به کسی میگیم" patience" یعنی صبر داشته باش، دندون رو جیگر بذار
ایده های بلندپروازانه، ایده هایی با استاندارد بالا
یعنی کسی آنقدر باهوش است که بقیه به او حسادت میکنند یا خشمگین می شوند
نکنه . . ( اون اتفاق بیوفته یا اون کار انجام بشه ) نکنه یه وفت . . . مبادا. . .
از کوره در رفتن ( از شدت عصبانیت )
از عهده مسئولیت امری بر آمدن، توانایی مدیریتِ موفقِ یک چالش را داشتن
در مورد موضوعی سردرگم و گیج بودن
یک اصطلاح هست به معنی بسیار تعجب کردن، شگفت زده شدن، غافلگیر شدن Astonish, surprise
اغلب، معمولا
تعبیر کردن
برای او به نظر می رسه. . .
سپردن به. .
Be set on something برای کاری برنامه ریزی کردن
دلشوره داشتن
کسی را به حال خودش وِل کردن.
کسی را به حال خودش گذاشتن.
داروی مخصوص که برای تصویر برداری پزشکی استفاده می شود و به طور کلی ماده حاجب نامیده می شود contrast agent می باشد
از خستگی نا نداشتن خسته و کوفته
به شدت پریشان شدن بدجور آشفته شدن
پوزش می طلبم ( عذرخواهی مودبانه ) ببخشید ( وقتی منظور صحبتهای طرف مقابل رو متوجه نشدیم یا نگرفتیم )
از ترس از جا پریدن زَهره تَرَک شدن
فرز، چست و چابک