پیشنهادهای Fatemeh (١٢٣)
سخنرانی در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان که معمولا توسط یک فرد برجسته انجام می شود و مخاطبین آن فارغ التحصیلان و خانواده های آنها هستند. در این سخنرانی ...
امید دادن. ایجاد حس خوش بینی و اعتقاد به نتیجه مثبت. تشویق کسی یا انگیزه دادن به او در هنگام مواجهه با چالشها برای ایمان به بدست آمدن نتیجه مطلوب.
در فضای باز آفتاب گرفتن و لذت بردن از گرما و نور
این کلمه در واقع یک فعل لاتین است به معنای صدمه زدن یا آسیب رساندن. اغلب در عبارت primum non nocere می آید که یک اصل در اخلاق پزشکی است به معنای "او ...
چند ماه قبل مدتی قبل
تقریبا نصف نزدیک به پنجاه درصد
تعظیم مودبانه خانمها در برابر یک شخص مهم که به صورت خم کردن زانوها می باشد. در مقابل آن bow که تعظیم مودبانه آقایان به صورت خم کردن کمر است.
میل یا قصد قوی برای انجام کاری داشتن. انجام کاری به سر زدن ( معمولا با حالتی از عصبانیت یا تردید همراه هست ) مثلا I've got a mind to quit my job. ...
یک نوشیدنی الکلی است که از نیشکر یا چغندر قند به روش تقطیر تهیه می شود. نوشیدن آن برای مسلمانان حرام است.
این ور و اون ور چرخیدن ( زودگذر و سریع )
ریا کردن
این کلمه از دو قسمت تشکیل شدهviru به معنی ویروس و پسوند cide به معنی کشنده. ترجمه آن میشه ویروس کش و به مواد شیمیایی یا فیزیکی کشنده ویروس اطلاق میشه ...
این کلمه از دو قسمت تشکیل شده viri به معنی ویروس و پسوند cide به معنی کشنده. ترجمه آن میشه ویروس کش و به مواد شیمیایی یا فیزیکی کشنده ویروس اطلاق میش ...
احساس پشیمانی و ندامت در مورد چیزی که در گذشته اتفاق افتاده یا نیوفتاده است و شخص آرزو می کند که ای کاش می توانست آن تصمیم یا عملکرد را تغییر دهد ولی ...
غم انگیز مصیبت بار اسفناک همراه با بدبختی
طعم اصیل
آگاه در جریان ( بودن ) مطلع خبردار ( بودن )
افشاگر. کسیکه شواهدی از تخلف را به یک شخص یا سازمان مجاز اطلاع می دهد تا او با تخلف مقابله کند. Whistleblowing به معنی افشاگری می باشد.
عبارت have got to بیشتر در زبان محاوره ای و در زمان حال به کار میرود. زمان گذشته و آینده استفاده نمی شود
بررسی ( یک محصول یا خدمت ) Customer reviews of the restaurant were positive. نقد و نظر ( در مورد فیلم یا یک کتاب . . ) The movie received great r ...
کلمه nearby علاوه بر قید نقش صفت هم می تواند در جمله داشته باشد. در این صورت قبل از اسم می آید. مثال: We stayed at a nearby hotel.
آخرین راه چاره به آخر خط رسیدن نامطلوبترین یا بی کیفیت ترین گزینه یا راه حل باقیمانده
سفر بی خطر ، به سلامت بری و برگردی
یک جمله مودبانه به معنی "بهتره که راه بیوفتیم" We had best یعنی بهتره که. .
یعنی وقتی اوضاع خوبه بهتره الکی کاری نکنی که خراب شه
یعنی چیزی را از دست دادن بویژه یه فرصت یا یه تجربه ای که مفید و لذت بخش است. یا بی نصیب ماندن از یه فرصت خوب با حرف اضافه on می آید
مایه تاسفه، مایه افسوسه در محاوره It's a ممکن است از ابتدای جمله حذف شود و جمله با shame to شروع شود
به شدت تاکید کردن، به شدت تحت تاثیر قرار دادن، به اجبار
یعنی یک موضوع را به دقت بررسی کنید یا درباره آن فکر کنید. به جای book کلمات دیگری مثلا document یا problem هم استفاده می شود
یک پای خامه ای که با پوره شاه بلوط یا میوه های شیرین درست می شود و با شکلات تزیین می گردد
وحشتناک، ترسناک، شوم، عجیب و غریب، منزجر کننده، لرزان. داستان جنایی ترسناک با پایان غیرمنتظره
دره کوچک در میان درختان که پوشیده از درخت یا چمن است
To be dead gone on ( over ) somebody بسیار مجذوب کسی شدن
در اروپای قرون وسطی و مستعمرات آنها برای اجرای عدالت، متهم را برهنه میکردند و بر بدن او قیر مالیده و سپس بر روی آن پر می چسباندند. امروز ه به معنی س ...
تلاش برای بدست آوردن چیزی بدون درخواست مستقیم
یک گیاه استوایی است که ریشه غده ای شکل و برگهای بزرگ دارد. این گیاه باید به صورت پخته خورده شود و مصرف خام آنها سمّی ست. نام دیگری برای taro می باشدِ
در رسیدن به یک هدف پیشرفت حاصل کردن یا به موفقیت رسیدن
گذراندن زمان با تفریحهای بیهوده یا شوخی های عملی، سر به هوا بودن، رفتار احمقانه با شوخی های بی اهمیت، جست و خیز و بازی خشن. در اصل این کلمه ابتدا در ...
این اصطلاح در مواردی به کار میرود که بعد از یک دوره ای از یکنواختی و سکون و رخوت ، کسی یا چیزی تازه و خوشایند و متفاوت حضور پیدا کند. میتوان معادل ها ...
این اصطلاح برای به خاطر سپردن تغییر ساعت در ابتدای بهار و پاییز به کار میرود. Daylight saving time ( DST ) یعنی در ابتدای بهار ساعت را یک ساعت به جل ...
این اصطلاح برای کسانی به کار میرود که بعد از یک دوره انزوا یا کم کاری دوباره فعال شده اند معادل فارسی آن را میتوان به صورتها بیان کرد: از خواب زمستان ...
I don't have a horse in the race. یعنی این ماجرا نفعی برام نداره. چیزی از توش نسیب من نمیشه
وقتی موضوع محرمانه ای را به کسی بگویید و انتظار دارید آنرا به کسی نگوید. رازداری
یک دیواره کوچک بافتی به شکل زاویه قائمه در قلب است که دهلیز راست را از بطن چپ جدا می کند
از فرصت بخوبی استفاده کردن، استفاده از موقعیت به نفع خود، معادل فارسی آن: تا تنور داغه چسباندن
یکی از معانی tell متمایز کردن و تشخیص و تمایز تفاوتها بین دو یا چند چیز است. بنابراین عبارت I can't tell به معنی "من قادر به تشخیص تفاوت نیستم" می با ...
وقتی می خواهید بر عصبانیت خود تاکید کنید به کار میرود. معادل : یعنی چه؟ آخه چرا؟ که چی؟ Why the devil How the devil What the devil همه اینها به همین ...
بی ارزش ( غیر رسمی ) ، without value
دلیلش این نیست.
خشمگین شدن، عقل از سر پریدن ( از شدت ناراحتی ) ، از نظر عاطفی یا عقلی ناپایدار شدن
کل هستی، تمام کائنات
لووکاردیا یعنی موقعیت قلب، در سمتِ چپِ قفسه سینه و راس آن به سمت چپ باشد. این حالت اکثر موارد آناتومی طبیعی قلب را تشکیل میدهد
مزوکاردیا یعنی موقعیت قلب در قفسه سینه به جای اینکه در سمت چپ باشد در وسط قفسه سینه است و راءس آن در خط وسط قفسه سینه قرار دارد. این وضعیت ممکن است د ...
این بیماری مادرزادی شامل تنگی قسمت کوچکی از آئورت می باشد که باعث می شود خونرسانی به اندام های تحتانی کاهش پیدا کند و فشار خون در اندام فوقانی بالا و ...
مقدار زیاد، کلّی
( کاری را سریع انجام دادن ) عجله کن، بجنب
سرمای شدید خوردن به علت عدم پوشیدن لباس گرم یا خشک
لباس عوض کردن ( در آوردن یک لباس و پوشیدن لباس دیگر )
Sometime: به معنی یک نقطه زمانی ( نامشخص ) در آینده یا گذشته است و در جمله نقش قید زمان را دارد. معنی دوم آن" قبلا" یا "سابقا" است Some time: یک فاصل ...
Sometime: به معنی یک نقطه زمانی ( نامشخص ) در آینده یا گذشته است و در جمله نقش قید زمان را دارد. معنی دوم آن قبلا یا سابقا Some time: یک فاصله بین دو ...
( وقتی دو دوست بعد از مدتها همدیگه رو ملاقات میکنند ) می پرسند" اوضاع زندگی چطوره؟" و انتظار یک پاسخ کلی و خلاصه در مورد اتفاقات زندگی در این مدت که ...
سرویسی تشکیل شده از میز آرایش، صندلی و آینه
نیروی ما ورائ طبیعه
یعنی نیازی نیست که نگران چیزی باشید یا با آن مقابله کنید زیرا مسئولیت آن از روی دوش شما برداشته شده
پروردگار بلندمرتبه
بلند مرتبه، والا مقام
یعنی شما تاکید می کنید که چیزی یا موضوعی بسیار ساده است، یا پیش پا افتاده ست، یا درست و حسابی نیست
جای شکرش باقیه
فروپاشی عصبی یا فروپاشی روانی که در اثر استرس شدید ایجاد می شود و فعالیتهای عادی فرد را مختل می کند
( بیرون رفتن از خانه ) برای هواخوری
یه ملاقات کوتاه کردن، یه بازدید کوتاه کردن، یه سر زدن
ترجمه دوستان عزیز الهام و درفام اشتباه است
رنگ در سونوگرافی به صورت اکو توصیف می شود. رنگ یک بافت با یکی از بافتهای مجاورش مقایسه و توصیف می شود. هرچه روشنتر باشد یعنی سفیدتر باشد hyperechoic ...
حس خوب به کسی دادن کسی را خوشحال کردن
خوابیدن در طول روز یا بخش زیادی از روز ( یا یک دوره زمانی ) به جای انجام کارهای سازنده و موثر
وقتی به کار می رود که در یک موقعیت سخت فقط یک راه ( یا راههای محدودی ) برای رسیدن به هدف وجود داشته باشد. راه چاره داشتن، چاره ای جز . . نداشتن
یک عفونت معمولا ویروسی دستگاه تنفسی است که بیشتر در بچه ها ایجاد می شود. در آن نای و حنجره ملتهب می شود و مشکل در تنفسی ایجاد می شود
وجود یک ناهنجاری در یکی از اعضا بدن جنین
یه روز پرتلاش، یه روز سخت
برای قدردانی و پاسخ به کسی که از شما تعریف کرده گفته می شود، به معنای : لطف دارین، نظر لطف شماست
سعادت دنیوی
هیچی برام جذابیت نداره. اشتهای هیچ چیز رو ندارم. حوصله هیچی رو ندارم
یعنی هرگز فرصت چیز خاصی را پیدا نکردن یا هرگز به چیز خاصی دست نیافتن ( آرزوی چیزی را به گور بردن )
منظورت چیه؟ در مواقع حیرت و شگفتی زدگی به کار میرود. ولی what do you mean وقتی بکار میرود که منظور طرف مقابل را متوجه نشده باشیم
این اصطلاح یعنی نتیجه آینده را اشتباه پیش بینی کنید یا اشتباه قضاوت کنید
تو دهنی زدن به کسی
درصحبت عامیانه به معنی صورت ، دهان و لب می باشد
یعنی چیزی رو زیاد دوست داشتن، بیشتر از چیزای دیگه
شک ندارم
هیچکس
قبلا، تا امروز، تا حالا
با وجود شلوغی و سروصدا تمرکز کردن
یعنی با وجود صداهای اطراف ( noise ) تمرکز کردن
املای صحیح انomission هست
اشتباه سهوی و غیرعمد
دخالت کردن
صحبت زیاد و بیهوده کردن، صحبت زیاد و بی اثر کردن، خودمانی: فک زدن ، وراجی کردن
نظر مساعد کسی رو جلب کردن
خیلی عالی، بسیار خوب، معرکه
وقتی به کسی میگیم" patience" یعنی صبر داشته باش، دندون رو جیگر بذار
ایده های بلندپروازانه، ایده هایی با استاندارد بالا
یعنی کسی آنقدر باهوش است که بقیه به او حسادت میکنند یا خشمگین می شوند
نکنه . . ( اون اتفاق بیوفته یا اون کار انجام بشه ) نکنه یه وفت . . . مبادا. . .
از کوره در رفتن ( از شدت عصبانیت )
از عهده مسئولیت امری بر آمدن، توانایی مدیریتِ موفقِ یک چالش را داشتن
در مورد موضوعی سردرگم و گیج بودن
یک اصطلاح هست به معنی بسیار تعجب کردن، شگفت زده شدن، غافلگیر شدن Astonish, surprise
اغلب، معمولا
تعبیر کردن
برای او به نظر می رسه. . .
سپردن به. .
Be set on something برای کاری برنامه ریزی کردن
دلشوره داشتن
کسی را به حال خودش وِل کردن.
کسی را به حال خودش گذاشتن.
داروی مخصوص که برای تصویر برداری پزشکی استفاده می شود و به طور کلی ماده حاجب نامیده می شود contrast agent می باشد
از خستگی نا نداشتن خسته و کوفته
به شدت پریشان شدن بدجور آشفته شدن
پوزش می طلبم ( عذرخواهی مودبانه ) ببخشید ( وقتی منظور صحبتهای طرف مقابل رو متوجه نشدیم یا نگرفتیم )
از ترس از جا پریدن زَهره تَرَک شدن
فرز، چست و چابک
سوار هر وسیله نقلیه ای شدن به صورت رایگان