پیشنهادهای Hasti (٢)
٢
١ ماه پیش
٠
خودجوش ( خودسرانه ) عمل کردن Nobody asked him to fix the printer—he did it off his own bat. هیچکس ازش نخواست که پرینتر رو درست کنه؛ خودش خودجوش ( خو ...
١ ماه پیش
٠
به طور سطحی به چیزی پرداختن یا بررسی کردن The article scratches the surface of the topic but doesn't go into detail. مقاله به طور سطحی موضوع رو بررس ...