پیشنهادهای امیر ارادی (١,٥٩٤)
آخرین کمک ( صدقه سری ) رو بهت میدم
وای فای کار نمیکنه
سعی نکن برا من خودشیرینی کنی
به زور راضیم کرد
واسه این کارا حقوق نمیگیرم
ذوق کش، ضدحال زن
دست غیب، دست خدا، قضا و قدر ( مقدر )
تو آدم بخشنده ای هستی، قلب بزرگی داری، وجودش رو داری
اون چیز بدی نیست، اون ( موضوع ) چیز خاصی نیست
دارم میبینم، متوجهم چی داره پیش میاد، مثل روز بر من روشنه
اون حتما هذیان گفته ( معمولا در بستر مرگ یا بیماری )
این آخرین چیزی بود که می خواست. این آخرین تقاضا و تمنای اون بود، این آخرین آرزویی بود که اون داشت ( که محقق بشه )
کوتاهی کرد، بی توجهی کرد که به من بگه
حافظه ام یاری نمیکند
علتش رو نمیدونم
خوشحالم که صحیح و سالم میبینمت
فقط ادعا داری زیاد حرف میزنی ( پر مدعا هستی )
ناشتا هستم، با شکم خالی دارو نخور
تغییر کردن سخته
تنهایی؟
داری عقلت رو از دست میدی داری خل و چل میشی
شدنی نیست انجام پذیر نیست
اشتباه از من بود
من نق نقو نیستم
دشوار و طاقت فرساست چالش برانگیزه
ما فقط خدا رو داریم ( در بین باورمندان چند خدایی معنی ما خدایان رو داریم، آیین های چند خدایی ) رو معنی میده
اونا آروم نمی شینن اونا ( احتمالا ) دنبال انتقام هستن
نه کمتر نه بیشتر مرجع سریال آخرین پادشاه فصل یک قسمت ۲
من دقیقا سرجام نشسته م ( مزاحم کسی نیستم، جای کسی رو نگرفتم ، جای کسی رو تنگ نکردم )
این چیزی نیست که زمین گیرش کرده باشه
این برازنده شماست
کاری نیست ( که تا حالا ) که انجام نداده باشیم همه راه ها رو تست کردیم ( حداکثر کار ممکن رو تست کردیم )
خدا بزرگه
کار خوب پاداشش بهشته هیچ کار خوبی بی اجر نمیمونه
آیا اون گاز میگیره ( با دندون خراش میده )
خدا از دهنت بشنوه
خدا رو شاهد میگیرم بخداوندی خدا قسم
ببخش و فراموش کن
آوازه اسمت همه جا پیچیده تعریفت رو زیاد شنیدم
داری منو متهم میکنی؟
دستت انداختم شوخی میکنم
دو سه روز پیش چند روز پیش
از اون روزای بدبیاریه
از آن موقع به بعد
دور روز دیگه
من تازه کارم!
متاسفم که تو ذوقت میزنم
کاریش نمیشه کرد
من که نمیتونم مثل ننه ت جمعت کنم، تیمارت کنم اونقدر بهت نزدیک نیستم ننه خطابم ، کنی برات خوبی کردم ولی ننت نیستم، زود پسر خاله نشو ، احساس مادر فرزند ...
بلاخره بیدار شدی، بعد کلی ( شب نشینی و شب زنده داری ) بیدار شدی