پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٤٥)
استخر آب گرم ( ناحیه غربی اقیانوس آرام )
دامنه دید
گازهای متغیر جو
فشار بخار آب
فراشارش فراجهندگی
هیچوقت، هیچ زمان
ذخیره کردن
با اجازه تون.
دست به هیچ اقدامی نزدن عقب نشستن
مسکوت ماندن سرپوش گذاشتن
منوی ثابت
ای وای من! لعنت بهش!
باورم نمیشه که. . .
دیر بجنبی، باختی.
چیز مهمی نیست.
در جای خود ماندن تکان نخوردن حرکت نکردن
کم کم ضعیف شدن صدا کم کم محو شدن
با دست چیزی را به کسی دادن باقی ماندن
نباریدن باران
مدام غر زدن مدام از چیزی گله کردن
خیالم راحت شد که. . .
در موضوع و مسیری ماندن
ناامیدت نمی کنم.
پاسخ دادن از طریق نامه نگاری
ارائه دادن مدرکی محکم دال بر عدم حضور در صحنه جرم ( بهانه ای محکم ارائه دادن )
مثال زدن
رای دادن نامه نوشتن
فقط غذای به خصوصی را خوردن زنده ماندن توسط غذایی معین
چیز خطرناک و ناخوشایند تجربه کردن
برای چیزی یا کسی زندگی کردن
همین تازه. . . . تموم کردم.
چه مدته. . . ؟ از کی. . . ؟
بسیار خشمگین ( چهره )
اسپند روی آتش بودن مشغله داشتن
نو مانند روز اول نوی نو
ظاهرا
کاملا شبیه به هم با هم مو نزدن
نقش داشتن دست داشتن
تاثیر داشتن
با کسی شوخی کردن کسی را دست انداختن
انتخاب دوم کسی بودن اولویت دوم کسی بودن
با کسی شوخی کردن کسی را دست انداختن
دورتر ایستادن
نظر ندادن
روند چیزی را متوقف کردن
عقب نشستن، هیچ اقدامی نکردن
احیا کردن قانع کردن
اطلاعات کسب کردن
چرت و پرت تحویل من نده.
طاقتم تموم شده.