نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم را درویش کردن: چشم را درویش کردن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم روی هم گذاشتن: چشم روی هم گذاشتن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم زخم زدن: چشم زخم زدن : [عامیانه، کنایه ] چشم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم زخم میرزا مهدی خانی: چشم زخم میرزا مهدی خانی : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم زهره: چشم زهره : [عامیانه، اصطلاح] ترس.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم زهره رفتن: چشم زهره رفتن : [عامیانه، کنایه ] ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم سفیدی کردن: چشم سفیدی کردن: [عامیانه، کنایه ] پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم غربال: چشم ِ غربال : [عامیانه، اصطلاح] سور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم کار کردن: چشم کار کردن: [عامیانه، اصطلاح] دید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم کرایه خواستن: چشم، کرایه خواستن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم کسی البالو گیلاس چیدن: چشم کسی آلبالو گیلاس چیدن : [عامیان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم کسی چهارتا شدن: چشم کسی چهارتا شدن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم کسی را خون گرفتن: چشم کسی را خون گرفتن : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم کسی را دزدیدن: چشم کسی را دزدیدن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم کسی راه کشیدن: چشم کسی راه کشیدن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم گرم کردن: چشم گرم کردن : [عامیانه، کنایه ] چر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم گود شدن: چشم گود شدن: [عامیانه، کنایه ] لاغر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشمم روشن: چشمم روشن: [عامیانه، اصطلاح] از تو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم نازک کردن: چشم نازک کردن: [عامیانه، کنایه ] نا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم نداشتن برای دیدن کسی: چشم نداشتن برای دیدن کسی: [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم نم نمی: چشم نم نمی : [عامیانه، اصطلاح] کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم و ابرو: چشم و ابرو : [عامیانه، اصطلاح] زیبا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم و ابرو امدن: چشم و ابرو آمدن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم و ابرو نازک کردن: چشم و ابرو نازک کردن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم واسوخته: چشم واسوخته: [عامیانه، اصطلاح] چشم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم و چار کسی را دراوردن: چشم و چار کسی را درآوردن : [عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم و چراغ: چشم و چراغ: [عامیانه، اصطلاح] شخص م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم ودل پاک: چشم و دل پاک : [عامیانه، کنایه ] کس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم و دل دویدن: چشم و دل دویدن: [عامیانه، کنایه ] چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم و دل کسی دویدن: چشم و دل کسی دویدن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم ورقلمبیده: چشم ورقلمبیده : [عامیانه، اصطلاح] چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم وزغ: چشم وزغ ن: [عامیانه، اصطلاح] گا. چش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم و گوش باز: چشم و گوش باز: [عامیانه، کنایه ] کس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم و گوش کسی را باز کردن: چشم و گوش کسی را باز کردن: [عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشمه امدن: چشمه آمدن: [عامیانه، اصطلاح] گوشه ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشمه چشمه: چشمه چشمه: [عامیانه، اصطلاح] سوراخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشه: چشه ؟ : [عامیانه، اصطلاح] او را چه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چغل خور: چغل خور : [عامیانه، اصطلاح] سخن چین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چفت کردن دهان: چفت کردن دهان : [عامیانه، کنایه ] خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چفت و بست: چفت و بست: [عامیانه، اصطلاح] قفل و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چفت و بست نداشتن دهن: چفت و بست نداشتن دهن : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چقال: چقال : [عامیانه، اصطلاح] مهمل بقال.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چکشی جواب دادن: چکشی جواب دادن: [عامیانه، کنایه ] م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چک کردن: چِک کردن: [عامیانه، کنایه ] وارسی و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چک کی: چِککی : [عامیانه، اصطلاح] فوری، به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چک و چانه زدن: چک و چانه زدن : [عامیانه، کنایه ] چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چک و چیل: چک و چیل: [عامیانه، اصطلاح] لب و لو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چگور پگوری: چگور پگوری: [عامیانه، اصطلاح] خوشگل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چلاق شده: چلاق شده : [عامیانه، اصطلاح] نوعی ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چل بسم الله: چِل بسم الله : [عامیانه، کنایه ] لو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چلپ چلپ: چِلپ چِلپ : [عامیانه، اصطلاح] صدای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چل پله: چل پله : [عامیانه، اصطلاح] آب انبار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چل نکه: چل نکه : [عامیانه، اصطلاح] پارچه ای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چلچل: چلچل : [عامیانه، اصطلاح] خال خالی، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چلچلی: چلچلی: [عامیانه، اصطلاح] دیوانگی، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چل زن: چل زن : [عامیانه، اصطلاح] زن کوتاه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چل و یک منبر روشن کردن: چل و یک منبر روشن کردن: [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چله اش افتادن: چله اش افتادن: [عامیانه، اصطلاح] آب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چله بران: چله بُران: [عامیانه، اصطلاح] جشن حم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چله بری کردن: چله بُری کردن : [عامیانه، کنایه ] ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چله بزرگ: چله ی بزرگ : [عامیانه، اصطلاح] چهل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چله تابستان: چله ی تابستان : [عامیانه، اصطلاح] گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چله کوچک: چله ی کوچک : [عامیانه، اصطلاح] بیست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چم کسی را به دست اوردن: چم کسی را به دست آوردن: [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چنار عباس علی: چنار عباس علی : [عامیانه، ضرب المثل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چند پیرهن بیش تر از کسی پاره کردن: چند پیرهن بیش تر از کسی پاره کردن: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چندر: چندر : [عامیانه، اصطلاح] رگ و ریشه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چندش شدن: چندش شدن : [عامیانه، اصطلاح] حالت چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چند منه: چند منه ؟ : [عامیانه، اصطلاح] به شو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چنگ به دل نزدن: چنگ به دل نزدن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چنگک شدن: چنگک شدن : [عامیانه، اصطلاح] چنگ شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چنگ مالی کردن: چنگ مالی کردن : [عامیانه، کنایه ] چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چنگول چنگولی: چنگول چنگولی: [عامیانه، اصطلاح] مجع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چنگولک: چنگولک: [عامیانه، اصطلاح] سست و ضعی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب اخر را زدن: چوب آخر را زدن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب به استین کسی کردن: چوب به آستین کسی کردن: [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب به سوراخ زنبور کردن: چوب به سوراخ زنبور کردن : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب به مرده زدن: چوب به مرده زدن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چوب پا: چوب پا : [عامیانه، اصطلاح] دو چوب ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب پیش کسی گذاشتن: چوب پیش کسی گذاشتن : [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب حراج چیزی را زدن: چوب حراج چیزی را زدن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب حرفی: چوب حرفی : [عامیانه، کنایه ] چوب کو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب در چیزی کردن: چوب در چیزی کردن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب دو سر گهی: چوب دو سر گُهی: [عامیانه، اصطلاح] ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب دو سر نجس: چوب دو سر نجس: [عامیانه، اصطلاح] نگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب را از پهنا پرتاب کردن: چوب را از پهنا پرتاب کردن: [عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب زیر دم کردن: چوب زیر دم کردن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب سیگار: چوب سیگار : [عامیانه، اصطلاح] نی سی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چوب شدن: چوب شدن : [عامیانه، اصطلاح] ساکت و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب علی موجود: چوب علی موجود: [عامیانه، اصطلاح] چو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوبه ی اعدام: چوبه ی اعدام: [عامیانه، اصطلاح] تیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوبی رقصیدن: چوبی رقصیدن: [عامیانه، اصطلاح] رقصی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوچول باز: چوچول باز : [عامیانه، کنایه ] دغل، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوچوله باز: چوچوله باز : [عامیانه، کنایه ] زنبا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوروک افتادن: چوروک افتادن: [عامیانه، کنایه ] چین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوروک خوردن: چوروک خوردن: [عامیانه، اصطلاح] چین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چول شدن: چول شدن: [عامیانه، اصطلاح] بور شدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چول کردن: چول کردن: [عامیانه، اصطلاح] شرمنده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چهارابرو: چهار ابرو : [عامیانه، اصطلاح] دارای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چهار پادار: چهار پادار : [عامیانه، اصطلاح] کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چهارتا شدن چشم کسی: چهارتا شدن چشم کسی: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چهارچشم: چهار چشم: [عامیانه، اصطلاح] عینکی، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چهار چشمی پاییدن: چهار چشمی پاییدن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چهار چنگول شدن: چهار چنگول شدن: [عامیانه، کنایه ] خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چهار چنگول ماندن: چهار چنگول ماندن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چهار چوب ملا حیدر: چهار چوب ملا حیدر: [عامیانه، ضرب ال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چهار دیواری اختیاری: چهاردیواری اختیاری: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چهار دیواری کسی نشست کردن: چهار دیواری کسی نشست کردن : [عامیان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چهار صباح: چهار صبا ( چهار صباح ) : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چهره شدن: چهره شدن : [عامیانه، اصطلاح] مورد ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چه صیغه ای است: چه صیغه ای است ؟ : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چه غلط ها: چه غلط ها ! : [عامیانه، اصطلاح] چه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چه کشکی چه پشمی: چه کشکی چه پشمی ! : [عامیانه، ضرب ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چیدن و واچیدن: چیدن و واچیدن : [عامیانه، اصطلاح] آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چیز به هم بافتن: چیز به هم بافتن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چیز سرش بشو: چیز سرش بشو : [عامیانه، کنایه ] آدم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چیز فهم: چیزی بار کسی نبودن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چیزی را در کوزه گذاشتن و ابش را خوردن: چیزی را در کوزه گذاشتن و آبش را خور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چیزی شدن: چیزی شدن: [عامیانه، کنایه ] اهمیت و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چیزیش شدن: چیزیش شدن : [عامیانه، کنایه ] رازی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چیلک دان کسی را خالی کردن یا چیلک دان کسی راتکاندن: چیلک دان کسی را خالی کردن یا چیلک د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چیله جمع کردن: چیله جمع کردن : [عامیانه، کنایه ] گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چیلی: چیلی : [عامیانه، اصطلاح] بدبیاری.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چین چینی: چین چینی : [عامیانه، اصطلاح] پر چین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چین چین: چین دادن: [عامیانه، اصطلاح] تابدار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چین و چوروک: چین و چوروک: [عامیانه، اصطلاح] چین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چینه چینه خوردن: چینه چینه خوردن: [عامیانه، اصطلاح] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اخلاد: ( اخلاد ) به معنای ملازمت دائمی است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امطار: کلمه امطار به معنای نازل کردن چیزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حاج بادام: حاج بادام : [عامیانه، اصطلاح] گونه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حاجیت: حاجیت: [عامیانه، اصطلاح] بنده ( در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حاجی حاجی مکه: حاجی حاجی مکه : [عامیانه، اصطلاح] د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حاجی خرناس: حاجی خرناس : [عامیانه، اصطلاح] لولو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حاجی من شریک: حاجی من شریک: [عامیانه، اصطلاح] کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حاشا زدن: حاشا زدن: [عامیانه، اصطلاح] انکار ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حاشیه بندی: حاشیه بندی: [عامیانه، اصطلاح] گل کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حاضر و غایب کردن: حاضر و غایب کردن: [عامیانه، اصطلاح] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حاضر به یراق: حاضر به یراق : [عامیانه، اصطلاح] حا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حالا حالاها: حالا حالاها : [عامیانه، اصطلاح] مدت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حال اوردن جگر: حال آوردن جگر: [عامیانه، کنایه ] بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حال امدن دل: حال آمدن دل: [عامیانه، کنایه ] بازی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حالا نه و کی: حالا نه و کی : [عامیانه، اصطلاح] از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حال کسی را گرفتن: حال کسی را گرفتن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حال و احوال: حال و احوال: [عامیانه، اصطلاح] وضعی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حال و احوال کردن: حال و احوال کردن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حال و بار: حال و بار : [عامیانه، اصطلاح] وضع ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حال و حوصله: حال و حوصله نگا. حال و احوال.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حالی به حالی شدن: حالی به حالی شدن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حب جیم را خوردن: حَب جیم را خوردن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حبه را قبه کردن: حَبه را قُبه کردن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حبه کردن: حبه کردن : [عامیانه، اصطلاح] دانه د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حجله بستن: حجله بستن : [عامیانه، کنایه ] به پا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حجله خانه: حجله خانه: [عامیانه، کنایه ] اتاق ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حرام و حرس: حرام و حرس: [عامیانه، اصطلاح] ریخت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حرز جواد: حرز جواد: [عامیانه، اصطلاح] دعایی م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرز جواد با خود کردن: حرز جواد با خود کردن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرز جواد کسی بودن: حرز جواد کسی بودن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرص کسی را دراوردن: حرص کسی را درآوردن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حرص گرفتن: حرص گرفتن : [عامیانه، کنایه ] ناراح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حرص و جوش: حرص و جوش: [عامیانه، کنایه ] عصبانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف از دهن کسی قاپیدن: حرف از دهن کسی قاپیدن: [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف بری کردن: حرف بَری کردن سخن چینی کردن، خبرچین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف به حرف کردن: حرف به حرف کردن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف تو حرف اوردن: حرف تو حرف آوردن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف توی دهن کسی خشک شدن: حرف توی دهن کسی خشک شدن: [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف توی دهن کسی گذاشتن: حرف توی دهن کسی گذاشتن: [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف چند پهلو: حرف چند پهلو : [عامیانه، کنایه ] سخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حرف دراوردن: حرف در آوردن : [عامیانه، کنایه ] شا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف دهن خود را نفهمیدن: حرف دهن خود را نفهمیدن : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف روی حرف کسی اوزدن: حرف روی حرف کسی آوزدن: [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرفشان شدن: حرفشان شدن: [عامیانه، اصطلاح] مشاجر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف کسی در رو داشتن: حرف کسی در رو داشتن : [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف کسی را با شکر بریدن: حرف کسی را با شکر بریدن: [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف کسی شدن با کسی: حرف کسی شدن با کسی : [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف کشیدن از کسی: حرف کشیدن از کسی: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف گوش کن: حرف گوش کن: [عامیانه، کنایه ] حرف ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حرف نشنو: حرف نشنو: [عامیانه، کنایه ] خیره سر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف های صد تا یک قاز: حرف های صد تا یک قاز : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف های گنده تر از دهان: حرف های گنده تر از دهان: [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف پراندن: حرف پراندن: [عامیانه، کنایه ] بدون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حرم خانه: حرم خانه : [عامیانه، کنایه ] درون خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حریم گرفتن: حریم گرفتن: [عامیانه، اصطلاح] از کس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب انگشت بالا: حساب انگشت بالا : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب بازکردن: حساب باز کردن: [عامیانه، کنایه ] اف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب باز کردن برای کاری: حساب باز کردن برای کاری ( یا کسی ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب با کسی نداشتن: حساب با کسی نداشتن : [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب بالا اوردن: حساب بالا آوردن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب بردن: حساب بردن: [عامیانه، کنایه ] پروا د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب بی حساب: حساب بی حساب: [عامیانه، اصطلاح] سر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب پس گرفتن: حساب پس گرفتن: [عامیانه، کنایه ] به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب تراشیدن: حساب تراشیدن: [عامیانه، کنایه ] خرج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب حاج هادی زغالی: حساب حاج هادی زغالی: [عامیانه، ضرب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب خرده: حساب خرده : [عامیانه، کنایه ] اختلا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب داشتن: حساب داشتن : [عامیانه، کنایه ] حساب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب راسته حسینی: حساب راسته حسینی: [عامیانه، ضرب الم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب سر انگشتی: حساب سرانگشتی : [عامیانه، کنایه ] ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب سوخته: حساب سوخته: [عامیانه، کنایه ] بدهی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب کار را داشتن: حساب کار را داشتن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب کردن روی کسی: حساب کردن روی کسی ( یا چیزی ) : [عا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب کسی با کرام الکاتبین بودن: حساب کسی با کرام الکاتبین بودن : [ع ...
١٠ ماه پیش