علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دیوان: واژه ی دیوان از دو قسمت : " دی " که ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

window: ریشه وا‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژه window ( پنجره ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لک: در زبان آذری به هر کدام از بلوک های ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اتابک: آتابک = آتابئیگ = آتا ( پدر ، بزرگ ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

امار: آمار: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کالیبره کردن: کالیبره کردن وسایل و تجهیزات: calib ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

فک و فامیل: فک و فامیل : [ اصطلاح در تداول عامه ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ژاله: ژاله : تحریف زاره به معنای اشک حاصل ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کامران: کامران : به معنای فرد کامروا می باش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پناه: پناه دکتر کزازی در مورد واژه ی " پن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

رهنمون: رهنمون:آگاه و کاردان > بجای آوردن: ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اعیان: اعیان: [ اصطلاح معماری و شهر سازی ] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خانه جان: خانه جان ؛ آنجای که جان زید. محلی ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشپزخانه اپن: آشپزخانه اُپِن: آشپزخانه ای که فاقد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درد بجان رسیدن: درد بجان رسیدن ؛ بهلاکت نزدیک شدن : ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سپنج: سپنج: دکتر کزازی در مورد واژه ی سپن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشنای جان: آشنای ِ جان ؛ آنکه یا آنچه جان به ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از جان: از جان ؛ ازصیمیم قلب : من از جان بن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از جان اندر اوردن: از جان اندر آوردن ؛ میراندن. کشتن : ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از جان سیر امدن: از جان سیر آمدن ؛ یعنی زندگانی خوش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از جان گذشتگی: از جان گذشتگی ؛کیفیت و عمل از جان گ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با جان کوشیدن در: با جان کوشیدن در ؛ با کمال جد. از ص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بجان خواستن: بجان خواستن ؛ صمیمانه چیزی را طلب ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بجان دادن: بجان دادن ؛ چیزی را درعوض جان دادن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بجان کسی گریان بودن: بجان کسی گریان بودن ؛ به احتمال خطر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بجان کوشیدن: بجان کوشیدن ؛ صمیمانه به انجام کاری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بجان گریختن: بجان گریختن ؛ از ترس جان فرار کردن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بجان گفتن: بجان گفتن ؛ صمیمانه گفتن. پاک و بی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر جان نهادن: بر جان نهادن ؛ بجان و دل پذیرفتن. ص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشمن جان: دشمن جان ؛ سخت دشمن : سگ آن به که خ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر جای بیجان شدن: بر جای بیجان شدن ؛ در جای مردن : هم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل بجان رسیدن: دل بجان رسیدن ؛ بجان رسیدن. تا حدمر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کار بجان رسیدن: کار بجان رسیدن ؛ جان بلب رسیدن : تو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تا پای جان ایستادن: تا پای جان ایستادن ؛ تا آخرین نفس پ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قبله جان: قبله جان ؛ پرستشگاه جان. سجده گاه ج ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تازه جان: تازه جان ؛ جان تازه. جان دوباره. جا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لطیف جان: لطیف جان ؛ پاکیزه جان. خوش قلب : لط ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرکت مذبوحانه: کلمه مذبوحانه با کلمه ذبح همخانواده ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لب: لب : در زبان پهلوی نیز لب تلفظ می ش ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پوخ: در زبان ترکی به گوه فارسی و پؤخ، عل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پویش: پویش :این کلمه از دو بخش تشکیل شده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قران: عروس حضرت قرآن: کنایه از معارف قرآن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خشم: خشم را زیر آوردن: بر خشم خود مسلط ش ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پندارینه: پندارینه : خیال، تخیلی پیوسته ی پین ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خروزان: خروزان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meet: واژه ی انگلیسی meet با واژه ی مهمان ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ازار: آزار = آز ( آزماق = منحرف شدن ، گم ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نخچیر: نخچیر: در پهلوی در همین ریخت بوده ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش عزا: آش عزا: آشی که در مراسم عزاداری می ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش دندانی: آش دندانی:[ فرهنگ مردم] آشی که به ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش گل گیوه: آش گِل گیوه:[کنایی] آش بی رمق و بدم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش برای کسی پختن: آش برای کسی پختن:[مجازی] مقدمه چینی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش به دهن داشتن: آش به دهن داشتن:[ کنایی] نامفهوم سخ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش در کاسه کسی ریختن: آش در کاسه کسی ریختن:[ کنایی] سودی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش را با کاسه اش خوردن: آش را با کاسه اش یا جایش خوردن:[ مج ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش نخوردن و دهن سوختن: آش نخوردن و دهن سوختن:[ مجازی] کیفر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشپزخان اپن: آشپزخانه اُپِن: آشپزخانه ای که فاقد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش پیش پا: آش پیش پا:[فرهنگ مردم] آشی که به شک ...

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اش پرهیز: آش پرهیز: آش ساده که برای بیماران م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از اسمان ریختن یا باریدن: از آسمان ریختن یا باریدن:[ مجازی] ف ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اشراف داشتن: اشراف داشتن: مطلع شدن " جمعی از اکا ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چهره: چهره: در پهلوی چهرگ čihrag بوده است ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اسمان رفتن و به زمین امدن: به آسمان رفتن و به زمین آمدن:[ مجاز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گنجشک: گنجشک : این کلمه را درزبان بختیاری ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

راست: راست : [ اصطلاحات مجلسی ] این اصطلا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

هور: هور: دکتر کزازی در مورد واژه ی " هو ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زینهار: زینهار: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دولو: دوْلو در زبان آذری به معنی تگرگ می ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خاکستری: به خاکستری در زبان آذری "بوز " گفته ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بچ: بَچ bač: [اصطلاح صنایع دستی] فاصله ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

وسوسه: وسوسه :وسوسه در اصل به معنی صداى بس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ظهرنویسی: ظهر نویسی:[اصطلاح حقوق] عبارت است ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

هره پنجره: هره ی پنجره: [ اصطلاح در تداول عامه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دزد: دزد : این کلمه از دو بخش تشکیل شده ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

روستا: روستا: [اصطلاح دامپروری] به محل محد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

افسر: افسر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گاو: نماد گاو در شاهنامه گاورنگ: دکتر کز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کوه: کوه : این کلمه را در زبان فارسی میا ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گنده: گنده: [ گ َ دَ / دِ ] ( ص ) گندیده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

زود: زود: زود در پهلوی در ریخت زوت zut ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چلاندن: چلاندن: [در تداول عامه ]فشردن، فشار ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ضرب المثل: ضرب المثل : زبانزد دکتر کزازی " زب ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

افریدن: آفریدن: در پهلوی اَفْریتن āfrītan ب ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rip: نا منظم کار کردن موتور اتومبیل در ا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پسودن: بپساو : ریخت امری از پسودن دست پسود ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چرخ: چرخ: در پهلوی چرگ čarg بوده است. به ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بامداد: بامداد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اپیزود: اپیزود: [اصطلاح سینما ]منظور از EPI ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خط: خط: رمز و نشانه خط هر اندیشه که پیو ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زار: زار : [عامیانه، اصطلاح] کوتاه شده ی ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

برنشست: بر نشست : سوار شد . دو روز مانده ا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بلاگر: بلاگر یا بلاگ نویس: [ اصطلاح وبلاگ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

صلابت: صلابت پذیر : صلابت پذیرنده ، تحمل ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

رویا: رویا پردازی رویا پردازی ( یا خیالب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ایلخی: قزاقیستانی ها به اسب Jılqı می گویند ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

داور: داور: دکتر کزازی در مورد واژه ی " د ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قرار: قرار:[اصطلاح حقوق] نوعی رأی است، تص ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پایاپای: پایاپای : در زمان قدیم یکی از مفاهی ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کیش: کیش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " کی ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

به درک: به درک اسفل: تعبیری منفی و توبیخ آم ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

راست: راست: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

انتصاب: اِنْتِصاب: گماشتن، نصب کردن. اِنْت ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گروه: گروه ( Groupe ) : [اصطلاح جامعه شنا ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

army: واژه ی " army " و واژه ی " ارابه " ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

استوانه: استوانه /اسطوانه: اصل واژه استوانه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بخش: بخش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " بخ ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خنک: خُنُک: دکتر کزازی در مورد واژه ی "خ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انحراف: دکتر کزازی واژه ی " کژسویی" را در ن ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کانی: کانی : ( به کردی چشمه ) چشمه ی آب، ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سپهر: سپهر : آسمان پرستاره دکتر کزازی در ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ناز: ناز:آسایش و بهورزی و بی رنجی دکتر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

انبان: اَنْبان /اَنْبانه: به معنای" کیسه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

افکندن: افکندن: در پهلوی اپکنتن apgantan بو ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اواز: آواز: دکتر کزازی در مورد واژه ی " آ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ژرف: ژرف : دکتر کزازی در مورد واژه ی ژر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سبز: از نظر قدما رنگ سبز رنگ زهره بوده و ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خان: واژه هان یا هین گویش دیگر سان san ب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پلان: پلان: از لحظه ی روشن شدن دوربین فیل ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اخوان: اَخَوان: در عربی تثنیه اَخ و به معن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شقر: شَقر در تاریخ بیهقی به معنی اندوه ب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شکنج: شکنج: دکتر کزازی در مورد واژه ی "شک ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

الهه: آیه 15 سوره کهف. هَٰؤُلَاءِ قَوْمُن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

افغان: اَفغان: اهل کشور افغانستان اَفغانی: ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مهر: مُهر : دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مرکز ثقل: مرکز ثقل ( Center Of Gravity ) [اصط ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بنفش: از نظر قدما رنگ بنفش رنگ مشتری بوده ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

همیشه: همیشه: در پهلوی همیشگhamēšag بوده ا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازرده بودن: ازرده بودن: آزرده بودن رنجیده یا غم ...

٩ ماه پیش

مدال‌های علی باقری