علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به مرگ سپری گشتن: به مرگ سپری گشتن ؛ به اجل طبیعی درگ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خواب مرگ: خواب مرگ ؛ خواب سنگین.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به مرگ نهادن: دل به مرگ نهادن ؛ به مردن تن در داد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صدای مرگ دادن: صدای مرگ دادن چینی و جز آن ؛ آواز م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قضای مرگ: قضای مرگ ؛ اجل محتوم : ری از آن به ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ امدن کسی: مرگ آمدن کسی را ؛ اجل او فرا رسیدن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ تو: مرگ تو ؛ به مرگ تو، مرگ من ، به جان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ کسی دیدن: مرگ کسی دیدن ؛ مرادف پشت سر کسی دید ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ مفاجا: مرگ مفاجا ؛ مرگ مفاجات. مرگ ناگهانی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ ناگهان: مرگ ناگهان ؛ مرگ ناگهانی. مرگ مفاجا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ نداشتن چیزی: مرگ نداشتن چیزی ؛ سخت بادوام بودن : ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ نومبارک باد: مرگ نومبارک باد ؛ در محلی گویند که ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ و میر عمومی: مرگ و میر عمومی ؛ مرگ عام.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ و میری: مرگ و میری ؛ مرگ عام.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منشور مرگ: منشور مرگ ؛ فرمان مردن : به سر برشد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناگهان مرگ: ناگهان مرگ ؛ مرگ مفاجا. مرگی که انت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ برای او و گلابی برای بیمار: مرگ برای او و گلابی برای بیمار ؛ بس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ اذر افروز: مرغ آذرافروز ؛ مرغ آذرفروز، کنایه ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ افتاب علم: مرغ آفتاب علم ؛ کنایه از آتش باشد ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ الهی: مرغ الهی ؛ ورشان. ( یادداشت مرحوم د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ باغ: مرغ باغ ؛ کنایه از بلبل و هزاردستان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بپر: مرغ بپر ؛ در حال پرواز. مرغ که در ح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بسم اﷲ: مرغ بسم اﷲ ؛ بسم اللهی که به شکل مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بهار: مرغ بهار ؛ کنایه از بلبل. ( یادداشت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بهاری: مرغ بهاری ؛ کنایه از بلبل. ( یادداش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بی پر: مرغ بی پر ؛ مرغ که پر ندارد یا پرش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بیضه فولاد: مرغ بیضه فولاد ؛ تصویر مرغ که از آه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بیگه: مرغ بیگه ؛ مرغ بی وقت. مرغ بی هنگام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بیگهی: مرغ بیگهی ؛ مرغ بیگه : چون شمع صبحگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بی وقت: مرغ بی وقت ؛ یا مرغ بی وقت خوان ، م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بی هنگام: مرغ بی هنگام ؛ مرغ بیگه. مرغ بی وقت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ چمن زاد: مرغ چمن زاد ؛ مرغی که مولود او در چ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ حرم: مرغ حرم ؛ مرغ که در حرم ( خانه کعبه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ دانا: مرغ دانا ؛ مرغ هوشیار. مرغ زیرک : ع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ دست اموز: مرغ دست آموز ؛ مرغی که آموخته شود ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرغ دل: مرغ ِ دل ؛ اضافه ٔتشبیهی است. دل. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ دوست: مرغ دوست ؛ نام مرغی سخنگو. ( آنندرا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ دیبا: مرغ دیبا ؛ صورت مرغی که بر دیبا باف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ رباینده: مرغ رباینده ؛ مرغ شکاری. رجوع به مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ رنگین تاج: مرغ رنگین تاج ؛ کنایه از خروس است ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ روح: مرغ روح ؛ اضافه تشبیهی است ، روح. ج ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ روحانی: مرغ روحانی ؛ در اصطلاح تصوف ولی. مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ زر: مرغ زر ؛ کنایه از آفتاب عالمتاب است ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ زرین خایه: مرغ زرین خایه ؛ مرغی افسانه ای که ت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ زندخوان: مرغ زندخوان ؛ کنایه از بلبل. عندلیب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرغ زیبا: مرغ زیبا ؛ گاکی که نوعی پرنده است. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ زیرکسار: مرغ زیرکسار ؛ مرغی باشد سیاه رنگ و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ سدره: مرغ سدره ؛ کنایه از جبرئیل است.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ سغدی: مرغ سغدی ؛ کنایه از رود و بربط. ( ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ سنگ اشکنک: مرغ سنگ اشکنک ؛ مرغ سنگ شکنک. اسم ف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ سنگ خوار: مرغ سنگ خوار ؛ مرغ سنگخواره ، قطا. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ سنگ شکنک: مرغ سنگ شکنک ، مرغ سنگ اشکنک ؛ اسم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ سیاه: مرغ سیاه ؛ شِقرّاق. کاسکینه. ( زمخش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرغ شب اویز: مرغ شب آویز ؛ مرغ شباویز، مرغی است ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ شب اهنگ: مرغ شب آهنگ ؛ مرغ شباهنگ ، بلبل. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ شب خوان: مرغ شب خوان ؛ کنایه از بلبل ، چرا ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ شبخیز: مرغ شبخیز ؛ کنایه از بلبل است. ( جه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ شب و روز: مرغ شب و روز ؛ کنایه از ماه و آفتاب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ شمر: مرغ شمر ؛ مرغ آبگیر. مرغ آبی : مرغ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ صبح: مرغ صبح ؛ کنایه از بلبل. ( غیاث ) ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ صبح خوان: مرغ صبح خوان ؛ مرغ صبح. مرغ شبخوان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ طرب: مرغ طرب ؛ مرغ مطرب ، کنایه از بلبل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ طور: مرغ طور ؛ در تفاسیر قرآن کریم و قصص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ عرشی: مرغ عرشی ؛ استعارت است از روح انسان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ فاطمه: مرغ فاطمه ؛ صعوه. دم جنبانک. رجوع ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ فرمان روا: مرغ فرمان روا ؛ کنایه از سیمرغ است ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ فلک: مرغ فلک ؛ کنایه از فرشته و ملک. ( ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ قاف: مرغ قاف ؛ سیمرغ. رجوع به مرغان قاف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ قبله نما: مرغ قبله نما ؛ طائر قبله نما، شکلی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ قهقهه: مرغ قهقهه ؛ گاکی. رجوع به گاکی شود.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ کاغذی: مرغ کاغذی ؛ نوعی از کاغذباد. ( آنند ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ کافر: مرغ کافر ؛ أخیل. ( زمخشری ) . رجو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ کمک: مرغ کمک ؛ مرغی است افسانه ای ، که س ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ گلین: مرغ گلین ؛ مرغ که از گل ساخته باشند ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ گوشت ربا: مرغ گوشت ربا ؛ غلیواج را گویند که ز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ گویا: مرغ گویا ؛ کنایه از طوطی. مرغ سخنگو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ لب: مرغ لب ؛ کنایه از سخن و کلام ، خواه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ مسیح: مرغ مسیح ؛ خفاش که به فارسی شب پره ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرغ مسیحا: مرغ مسیحا ؛ مرغ مسیح. مرغ عیسی. شب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ مصری: مرغ مصری ؛ مرغ شاخدار. مرغ فرعون. ر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرغ نامه: مرغ نامه ؛ کنایه از کبوتری که نامه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ نامه اور: مرغ نامه آور ؛ مرغی که نامه ها بر پ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ وحشی: مرغ وحشی ؛ مرغی که بدور از انسانها ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ هشترخانی: مرغ هشترخانی ؛ بوقلمون. رجوع به بوق ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ همایون فال: مرغ همایون فال ، همای . ( آنندراج ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ هندی: مرغ هندی . رجوع به بوقلمون شود.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ یاقوت پر: مرغ یاقوت پر ؛ کنایه از آتش است که ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میش مرغ: میش مرغ ؛ خرچال. رجوع به میش مرغ. د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغش دوست خواندن: مرغ [ کسی ] دوست خواندن ؛ چون کسی ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ روح کسی به اشیان جنان پرواز کردن: مرغ روح کسی به آشیان جنان پرواز کرد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل کون مرغ: مثل کون مرغ ؛ چشمی خرد با پلکهای سر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل مرغ: مثل مرغ ؛ زودخوابنده در اول شب. - ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل مرغ اسیابان: مثل مرغ آسیابان ؛ مبرم و شوخ دیده. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل مرغ اورود کرده: مثل مرغ اورود کرده ؛با بن موهایی بر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل مرغ سرکنده: مثل مرغ سرکنده ؛ سخت مضطرب. - || ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل مرغ کرک یا کرچ: مثل مرغ کرک یا کرچ ؛ بی آرام.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ اردن: مرغ آردن ؛ یکی ازنژادهای خوب و تخمی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ ارپینکتون: مرغ ارپینکتون ؛ از نژادهای خوب و تخ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ امریکائی: مرغ امریکائی ؛ نوع درشت و پا زرد و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ بریان: مرغ بریان ؛ مرغ برشته شده. مرغ سرخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرغ پا کوتاه: مرغ پا کوتاه ؛ مرغ کُل. از انواع مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ پلیموت راک: مرغ پلیموت راک ؛ نوعی مرغ امریکائی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ تخمی: مرغ تخمی ؛ مرغ خانگی که دوران تخم گ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ جاوه: مرغ جاوه ؛ از انواع مرغ خانگی است.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ چین و ماچین: مرغ چین و ماچین ؛ از انواع مرغ خانگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ خانگی خواندن: مرغ خانگی خواندن. ( المصادر زوزنی ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرغخانه: مرغ خانه ؛ مرغ خانگی : چو مرغ خانه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ دوتاجه: مرغ دوتاجه ؛ از انواع درشت و سیاه و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ سبزوار: مرغ سبزوار ؛ نوعی از ماکیان که زیر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ سرکنده: مرغ سرکنده ؛ مرغ که تازه سر او برید ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ کپ: مرغ کُپ ؛ مرغ کُرچ. مرغ کرک. و رجوع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ کرک: مرغ کرک ؛ مرغ کرچ ، مرغ کپ ، مرغی ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ کل: مرغ کُل ؛ مرغ پاکوتاه. ( یادداشت مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ گردن لختی: مرغ گردن لختی ؛ یکی از نژادهای مرغ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ لاری: مرغ لاری ؛ نوعی مرغ خانگی بزرگ جثه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ نیم بسمل: مرغ نیم بسمل ؛ مرغ تازه بسمل کرده ، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ دندانش را داده سبزی گرفته: مرغ دندانش را داده سبزی گرفته ؛ مرغ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ را به شغال سپردن: مرغ را به شغال سپردن ؛ نظیر گوشت را ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ همسایه به چشم غاز امدن: مرغ همسایه به چشم غاز آمدن ؛ چشم بد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به مرغشان کیش نمی توان گفت: به مرغشان کیش نمی توان گفت ؛ اصلاً ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیر مرغ حاضر کردن: شیر مرغ حاضر کردن ؛ عزیز و نایاب تر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صدای مرغ به تخمی نیرزد: صدای مرغ به تخمی نیرزد. ( ازجامع ال ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ صراحی: مرغ صراحی ؛ صراحیی که شبیه مرغ سازن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چه را: چرا/ چه را : واژه چرا ، به معنای " ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دهن مار بیرون امدن: از دهن مار بیرون آمده ؛ کنایه از چی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چون مار بر خود پیچیدن: چون مار بر خود پیچیدن ؛ از درد یا ع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرکوفته مار: سرکوفته مار ؛مار سرکوفته. مار که سر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گزیده مار: گزیده مار ؛ کسیکه مار او را گزیده ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مار ابی: مار آبی ؛ گونه ای مار بدون زهر است ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار به دست دشمن کوفتن: مار به دست دشمن کوفتن ؛ دشمن را برا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار به دست دیگری گرفتن: مار به دست دیگری گرفتن ؛ دیگری را ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار به دست گرفتن: مار به دست گرفتن ؛ کنایه از کار دشو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار بیوراسب: مار بیوراسب ؛ مارضحاک. مارزننده. ما ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار جهنده: مار جهنده ؛ ماری است باریک و کوتاه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار حمیری: مار حمیری ؛ مار منسوب به حمیر. و رج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مار خوردن: مار خوردن ؛ رنج و سختی بردن و غم و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار خوردن و افعی شدن: مار خوردن و افعی شدن ؛ سختی کشیدن و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماردانی: ماردانی ؛ جای تاریک و تنگ و مرطوب. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار در استین داشتن: مار در آستین داشتن ؛ خصم در خانه پر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار در پیراهن: مار در پیراهن ؛ کنایه از دشمن نزدیک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار در پیراهن داشتن: مار در پیراهن داشتن ؛ دشمن نزدیک دا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار دریائی زهری: مار دریائی زهری ؛ گونه ای مار سمی خ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار دم گسسته: مار دم گسسته ؛ مار دم کنده : مار را ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مگر کاروانسرا است: مگر کاروانسرا است:[ ضرب المثل ] چرا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مکش مادرش همین یکی را دارد: مکش مادرش همین یکی را دارد:[ ضرب ال ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نخوانده ملا: نخوانده ملا:[ ضرب المثل ] به مزاح ی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یک لقمه نان پرپری من بخورم یا اکبری: یک لقمه نان پرپری من بخورم یا اکبری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یمین از یسار نشناختن: یمین از یسار نشناختن:[ ضرب المثل ] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یک روده راست در شکم نداشتن: یک روده راست در شکم نداشتن:[ ضرب ال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یا زنگی زنگ یا رومی روم: یا زنگی زنگ یا رومی روم:[ ضرب المثل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هیمه تر به کسی فروختن: هیمه تر به کسی فروختن ( هیزم تر به ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هر چه دارم به بر دارم به بقچه پوست خر دارم: هر چه دارم به بر دارم به بقچه پوست ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نه پشت دارد نه مشت: نه پشت دارد نه مشت:[ ضرب المثل ] نه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مگر شش ماهه به دنیا امده ای: مگر شش ماهه به دنیا آمده ای ( مگه ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مگر سرم را داغ کرده اند: مگر سرم را داغ کرده اند:[ ضرب المثل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نعل ریختن: نعل ریختن:[ ضرب المثل ] به شتاب رفت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مزه دهن کسی را دانستن: مزه دهن کسی را دانستن:[ کنایه ] مقص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شوربای ناخوشها: مثل شوربای ناخوشها:[ ضرب المثل ] غذ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل سگ حسن دله: مثل سگ حسن دله:[ ضرب المثل ] آنکه ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل سگ و گربه: مثل سگ و گربه:[ ضرب المثل ] دو تن ه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل سیب زمینی: مثل سیب زمینی:[ ضرب المثل ] بی رگ. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل سگ موس موس کردن: مثل سگ موس موس کردن:[ ضرب المثل ] ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل ستاره سهیل: مثل ستاره سهیل:[ ضرب المثل ] آنکه ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل پیراهن عثمان: مثل پیراهن عثمان:[ ضرب المثل ] دستا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مثل برج زهرمار: مثل برج زهرمار:[ ضرب المثل ] نهایت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل موش روی قالب صابون: مثل موش روی قالب صابون:[ ضرب المثل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل اب و روغن: مثل آب و روغن:[ ضرب المثل ] نیامیخت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دهن کسی بوی شیر دادن: دهنش بوی شیر میده:[ ضرب المثل ] هنو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوی از میدان ربودن: گوی از میدان ربودن:[ ضرب المثل ] بر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لگد به گور حاتم زده است: لگد به گور حاتم زده است:[ ضرب المثل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار دم کنده: مار دم کنده:[ ضرب المثل ] دشمن آسیب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل اجل معلق: مثل اجل معلق:[ ضرب المثل ] از کلمه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل اشتر بر نردبان: مثل اشتر بر نردبان:[ ضرب المثل ] رس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلاغ سر لانه خودش قارقار نمی کند: کلاغ سر لانه خودش قارقار نمی کند:[ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بام چرخ اعظم: بام چرخ اعظم: فلک عرش. ( ( شرع او ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بام عالم: بام عالم: کنایه از آسمان، کنایه از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بام فلک: بام فلک :کنایه از آسمان است . ( ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بام و دیوار خز: بام و دیوار خز: بام و دیوار خزنده، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اب افکندن: به آب افکندن : کنایه از از بین بردن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اب بردن و تشنه باز اوردن: آب بردن و تشنه باز آوردن : کنایه از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اب دادن: به آب دادن : در آب انداختن و بیهوده ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به بالای کسی بافته نبودن: به بالای کسی بافته نبودن : سزاوار و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به برگ بودن: به برگ بودن: ساز و سامان فراهم بودن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به بازی شمردن: به بازی شمردن: عبث و بیهوده شمردن، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به پای در اوردن: به پای درآوردن : به پا آوردن، بر پا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به جوال کردن: به جوال کردن: کنایه از فریب دادن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بحر روحانی: بحر روحانی: مقام ذات و صفات بی نهای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ایاز: آیاز: در زبان ترکی آیاز گئجه به شب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مذمت کردن: در زبان ترکی به نکوهش و سرزنش "قینم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمیرچی اوغلی: دمیرچی اوغلو از شخصیت های مثبت داست ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کچل حمزه: کچل حمزه: از شخصیت های منفی داستان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خان ایواز: خان آیواز یا خان ایواز : از شخصیت ه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خاک در نشستن: به خاک در نشستن : بر خاک نشستن، بیچ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخت بر گرفتن: رخت بر گرفتن : بخت یافتن، به دولت و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخت جای: بخت جای: جایگاه بخت و اقبال . ( ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خود بر اشفتن: به خود برآشفتن : درهم شدن و به خشم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خیز امدن: به خیز آمدن : برخاستن بر انگیخته شد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به درخت فرو کردن: به درخت فرو کردن : دار زدن، از درخت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دمی در اویختن و به بادی گریختن: : این بیت اشارت است به قصه ای که گو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بر انگشت پیچیدن: بر انگشت پیچیدن : یاد داشتن، چه هر ...

٨ ماه پیش

مدال‌های علی باقری