نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایشار: ایشار : ایشار ( خدای مونث ) ، یکی ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اغریق: إغریق: � یونان در زبان های اروپایی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زئوس پاتروس: زئوس پاتروس : � یونانیان قدیم به خد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوس پیتار: دیوس پیتار ( دیوس پدر ) : � یونانیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمیتر: دِمیتِر: دِمیتِر ( خدای مونث ، مادر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریسمان پاره کردن: ریسمان پاره کردن ؛ کنایه از شفا یاف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریسمان تافتن یا تابیدن بهر کسی: ریسمان تافتن یا تابیدن بهر کسی یا ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریسمان خوردن: ریسمان خوردن ؛ کنایه از کوتاه کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریسمان دادن: ریسمان دادن ؛ کنایه از تعریف بیجا و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریسمان دراز کردن: ریسمان دراز کردن ؛ کنایه از فرصت و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریسمان در دهان یا دهن افکندن: ریسمان در دهان یا دهن افکندن ؛ ظاهر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریسمان دفتر: ریسمان دفتر ؛ ریسمانی که جلد دفتر ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریسمان دیگران پنبه ساختن: ریسمان دیگران پنبه ساختن ؛ محنت برا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هم ریسمان گسست هم دوک نشست: هم ریسمان گسست هم دوک نشست ؛ دیگر ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریسمان کشتی: ریسمان کشتی ؛ طناب سه چهارلایی که ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریسمان گسل: ریسمان گسل ؛ کسی که ریسمان پاره کند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ گوشش زرد است: بیخ گوشش زرد است ؛ بمعنی قرمساق. و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ و بند کردن: بیخ و بند کردن ؛ مانع و رادع و سد و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ و بن بکندن: بیخ و بن بکندن ؛ از ریشه درآوردن. ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ و بن برافکندن: بیخ و بن برافکندن ؛ از بنیاد و اساس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ گرفتن: بیخ گرفتن ؛ ریشه دار شدن. ریشه دوان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ کسی را کندن: بیخ کسی را کندن ؛ نابود کردن. نیست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ کسی را برداشتن: بیخ کسی را برداشتن ؛ او را نابود کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ عمر کسی را کندن: بیخ عمر کسی را کندن ؛ نیست و نابود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ زدن درد و غم: بیخ زدن درد و غم ؛ غمگین شدن. دردمن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ پیدا کردن کاری: بیخ پیدا کردن کاری ؛ دوام یافتن آن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ بر شدن: بیخ بر شدن ؛ نابود شدن. نیست شدن. ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بیخ عرب شدن: از بیخ عرب شدن ؛ بکلی انکار کردن. ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بیخ منکر شدن: از بیخ منکر شدن ؛ مجازاً بالتمام ان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ زده: بیخ زده ؛ بیخ برکنده. ریشه قطع شده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بیخ بکندن یا برکندن: از بیخ بکندن یا برکندن ؛ از ریشه در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شتر بر نردبان: شتر بر نردبان ؛ هویدا. آشکار. رسوا. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شتر را با ملاقه اب دادن: شتر را با ملاقه آب دادن. ( امثال و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شتر را بوس زدن: شتر را بوس ( بوسه ) زدن ؛ کار احمقا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شتر گسسته مهار: شتر گسسته مهار ؛ شتری که زمام آن پا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یئوس: یئوس از ماده یاس به معنی وجود نومید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ظنوا: ( و ظنوا ما لهم من محیص ) و یقین می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روضات: روضات جمع روضة به معنی محلی است که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باغ باغ: باغ باغ ؛ کنایه از بسیار شکفته و خر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باغ بالا و اسیای پائین داشتن: باغ بالا و آسیای پائین داشتن ؛ کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باغ بدیع: باغ بدیع ؛ کنایه از بهشت. اشاره به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باغ پر ستاره: باغ پر ستاره ؛ پر از گلهای شکفته. ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باغ دیدن: باغ دیدن ؛ گردش کردن در باغ. تفرج د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باغ رفیع: باغ رفیع ؛ بهشت.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باغ رنگین: باغ رنگین ؛ گیتی و جهان. ( ناظم الا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باغ سخا: باغ سخا ؛ گیتی و جهان و روزگار. ( ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باغ فردوس: باغ فردوس ؛ باغ بهشت که هشت باب یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بار بر خر نهادن: بار بر خر نهادن ؛ رفتن. بگوش اندر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر خر خود نشانیدن کسی را: بر خر خود نشانیدن کسی را ؛ او را بپ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چو خر در گل خفتن: چو خر در گل خفتن ؛ واماندن : عقل در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چو خر در وحل ماندن: چو خر در وحل ماندن ؛واماندن : سمند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چو خر در یخ ماندن: چو خر دریخ ماندن ؛ واماندن : بس کسا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر خود را از پل گذراندن: خر خود را از پل گذراندن ؛ با عدم اع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر دادن و خیار ستدن: خر دادن و خیار ستدن ؛ چون گولان گرا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خر عیسی: خر عیسی ؛ زاهد خلوت نشین. ( از ناظم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سرخر شدن: سرخر شدن ؛ مزاحم شدن. موافق با امری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
محشر خر: محشر خر ؛ کنایه از شلوغی و درهم بره ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نره خر: نره خر ؛ فحشی است که به آدمی قوی جث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امدن خر لنگ و بار کردن قافل: آمدن خر لنگ و بار کردن قافله ؛ دربا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از اسب فرودامد و بر خر نشست: از اسب فرودآمد و بر خر نشست . ( از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خر بگو: از خر بگو ؛ در وقت سؤال از حال دشم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خر شیطان پیاده شو: از خر شیطان پیاده شو ؛از این کار خط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر به بوسه و پیغام اب نمی خورد: خر به بوسه و پیغام آب نمی خورد ؛ ای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر بیار و معرکه بار کن: خر بیار و معرکه بار کن . نظیر: خر ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر پیشین خر پسین را پل بود: خر پیشین خر پسین را پل بود ؛ از عَث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر خرابی می کند از چشم گاو می بینند: خر خرابی می کند از چشم گاو می بینند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر خود را سوارند: خر خود را سوارند ؛ کنایه از اینکه ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر را جایی می بندند که صاحب خر راضی باشد: خر را جایی می بندند که صاحب خر راضی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر را سرباز میکشد جوان را ماشأالل̍ه: خر را سرباز میکشد جوان را ماشأاللّ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر را که به عروسی می برندبرای ابکشی است: خر را که به عروسی می برندبرای آبکشی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر سیاه خر سیاه است: خر سیاه خر سیاه است ؛ چون غالباً بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خرش افتادن: - خرش افتادن ؛ کسی را پیشامدی ناگوا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا را با قاشق خالی نتوان کرد: دریا را با قاشق ( یا ملاقه ) خالی ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا را با مشت می پیماید: دریا را با مشت می پیماید ؛ کنایه از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا بر سرکشیدن: دریا بر سرکشیدن ؛ کنایه از خوردن شر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا به جوی خویش بستن: دریا به جوی خویش بستن ؛ آبرا به جوی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا به روی زدن: دریا به روی زدن ؛ مبالغه در بیدار ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دریا دریا: دریادریا ؛ بسیاربسیار، قید است مقدا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا دست: دریادست ؛ بسیار بخشنده. که دستی چون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا دیده: دریادیده ؛ چیزی که دریا را دیده باش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دریا زده: دریازده ؛ مبتلی به بیماری ناشی از س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا سیاست: دریاسیاست ؛ بسیار سائس. پرتدبیر : ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا شعار: دریاشعار ؛ نماینده دریا در بخشندگی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا کشیدن: دریا کشیدن ؛ کنایه از خوردن شراب و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا مثابت: دریامثابت ؛ همانند دریا. دریاسان. ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا نهاد: دریانهاد ؛ با طبیعت دریا. عظیم : چه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا و کان: دریا و کان ؛ جهان و بر و بحر. ( آنن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریای بی چون و چند: دریای بی چون و چند ؛ بحر بی کم و کی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریای خون گشادن: دریای خون گشادن ؛ کشتن و قتل بسیار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریای ساحلی: دریای ساحلی ؛ در اصطلاح حقوق بین ال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا یسار: دریایسار ؛ دارای دولت و ثروت بی اند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریای شیرین: دریای شیرین ؛ دریا که آبش شور و تلخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریای عدم: دریای عدم ؛ بحر نیستی. عالم بی نشان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریای کل: دریای کل ؛ جهان. هستی : این چنین فر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریا یمین: دریایمین ؛ دریادست : هست لب لعل تو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دل به دریا فکندن: دل به دریا فکندن ؛ دل به دریا زدن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دلش دریاست: دلش دریاست ؛ از بذل و عطای فراوان ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برهمایی: ( ( بَرهمایی ( Brahmanism ) آیین قو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رود سند: رود سند : رودی که در هندوستان و پاک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هومه: هومه : گیاه مقدس زرتشتیان که معادل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هندوئیسم: ( ( آیین هندو ( Hinduism ) شکل تحول ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بینی بدیوار امدن: بینی بدیوار آمدن ؛ بحرمان و یأس سخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوار اندودن: دیوار اندودن ؛ پوشاندن دیواررا بوسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیوار بدیوار: دیوار بدیوار ؛ بی فاصله. متصل بهم ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوار بینی: دیوار بینی ؛حجاب ما بین دو سوراخ بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوار خانه روزن شدن: دیوار خانه روزن شدن ؛ کنایه از خراب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوار کسی را کوتاه ساختن: دیوار کسی را کوتاه ساختن ؛ عاجز و ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوار کسی را کوتاه دیدن: دیوار کسی را کوتاه دیدن ؛ کنایه است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوار گلین: دیوار گلین ؛ دیواری که از گل ساخته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رو به دیوار کردن: رو به دیوار کردن ؛ مقابل دیوار ایست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از کار شده: ازکارشده ؛ از کار مانده. از کار افت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با کسی کار داشتن: با کسی کار داشتن ؛ کسی را با کسی کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کار امد: به کار آمده ؛ کاری. مجرب : او زنی د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کار افتادن: به کار افتادن ؛ استعمال شدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کار بودن: به کار بودن ؛ مستعمل بودن. قابل است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کار دادن: به کار دادن ؛ بکار گماشتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کار رفتن: به کار رفتن ؛ مستعمل شدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بند شدن کار: بند شدن کار ؛ گره خوردن کار.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چیزی یا کسی را در کار کسی کردن: چیزی یا کسی را در کار کسی کردن ؛ او ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کاربند: کاربند ؛ که بکار می بندد. اجراکننده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کار کردن به: کار کردن به ؛ عمل کردن به. || مجاز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شروتی: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سمرتی: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ریگ ودا: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یجور ـ ودا: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ساماودا: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتهرو ودا: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
منتراها: مَنتَراها : ( ( ادعیه و آیین های هن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
براهمناها: براهمَناها ( ( Br�hmamas : به شرح و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منوسمرتی: منو سمرتی ( Manu - smriti ) به مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب اتش نعل: اسب آتش نعل ؛ اسپ تندرو. ( مؤید ال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اسب افکندن: اسب افکندن ؛ اسب به میدان تاختن : چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب خرامنده: اسب خرامنده ؛ عَیال. ( منتهی الارب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب فلان خواستن: اسب فلان خواستن ؛ در قدیم معمول بود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب نبرد: اسب نبرد ؛ اسب جنگی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب نوبتی: اسب نوبتی ؛ خنگ نوبتی. رجوع به خنگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اسب یدکی: اسب یدکی ؛ اسب نوبتی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر اسب بودن: بر اسب بودن ؛ سوار اسب بودن : علامت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به اسب اندرامدن: به اسب اندرآمدن ؛ بر اسب نشستن : تب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ز اسب اندرامدن: ز اسب اندرآمدن ؛ از اسب فرودآمدن. ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ینتصرون: ینتصرون از ماده انتصار به معنی یاری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یوم عقیم: یوم عقیم : یعنی روز قیامت . و روز ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امام صامت: امام صامت ؛ [ در اوایل اسلام ] در ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امام مرضی: امام مرضی ؛ امامی است که حائز شرایط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل ابجد: قفل ابجد ؛ قفل برنجی که بست وگشاد آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل افکندن: قفل افکندن ؛کنایه از بستن : به کنج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل انداز: قفل انداز ؛ قفل اندازنده. شکننده قف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل برخاستن: قفل برخاستن ؛ باز شدن : زد همان روز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بر در اسمان زدن: قفل بر در آسمان زدن ؛ کنایه از ترک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بر در سست کردن: قفل بر در سست کردن ؛ قفل سست کردن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بر دهان و دست کسی زدن: قفل بر دهان و دست کسی زدن ؛ کنایه ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بر زبان کسی انداختن: قفل بر زبان کسی انداختن ، قفل بر زب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل برگشادن: قفل برگشادن ؛ باز کردن : چه مشکل گش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بر لب نهادن: قفل بر لب نهادن ؛ کنایه از خاموش شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بند: قفل بند ؛ دربندان. ( آنندراج ) : چن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل پیچیدن: قفل پیچیدن ؛ تاب دادن قفل را و بی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل خموشی بر دهان زدن: قفل خموشی بر دهان زدن ؛کنایه از ساک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل در راه بودن: قفل در راه بودن ؛ بند بودن راه. ( آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل زبان بند: قفل زبان بند، قفل زبان بندی ؛ عزیمت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل سیم: قفل سیم ؛ کنایه از اندام نهانی. ( آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل شدن دریا: قفل شدن ( قفل گردیدن ) دریا ؛ کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل شدن سگ: قفل شدن سگ ؛ بند شدن آن با ماچه سگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل شکستن: قفل شکستن ؛ کنایه از باز کردن در : ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل فرج استر: قفل فرج استر ؛ حلقه زر یا نقره که ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل گشادن: قفل گشادن ؛ باز کردن : این قفل که د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل نهادن: قفل نهادن ؛ به معنی بستن : قفلی به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سگان از: سگان آز ؛ کنایه از طالبان دنیا و اه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سگان جیفه دنیا: سگان جیفه دنیا ؛ کنایه از طالبان دن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جاروب: جارو / جاروب: هر دو واژه صحیح است و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش زنده: آتش زنده ؛ آتشی که خاموش نشده باشد. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زنده بگور: زنده بگور ؛ شخصی که زنده او را در ق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زنده ساختن: زنده ساختن ؛ زنده گردانیدن. حیات بخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زنده ساز: زنده ساز ؛ زنده کن. آنکه زنده می کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زنده فروختن: زنده فروختن ؛ در تداول زرگران ، ظرف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سیماب زنده: سیماب زنده ؛ زیبق الحی. ( یادداشت ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گچ زنده: گچ زنده ؛ مقابل گچ کُشته. رجوع به گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گیاه زنده: گیاه زنده ؛ که خشک شده باشد و قابل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به یاد کسی خوردن: با یاد یا بر یاد یا به یاد کسی خورد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد افکندن: یاد افکندن ؛ به یاد افکندن. تذکر. م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یاد انداختن: یاد انداختن ؛ به یاد انداختن. متذکر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد برداشتن: یاد برداشتن ؛ یاد کردن. به یاد آورد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یادت به خیر: یادت به خیر ؛دعایی است در غیبت کسی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد خاستن: یاد خاستن ؛ یاد کردن. کسی را نام بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد در خاطر گذشتن: یاد در ( اندر ) خاطر گذشتن ؛ متذکر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یاد رفتن: یاد رفتن ؛ مذکور افتادن. ذکر کرده ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد کسی: یاد کسی ( خوردن یا کشیدن ) ؛ به شاد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد ماندن: یاد ماندن ؛ نام و نشان ماندن. ذکر ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از یاد بهشتن: از یاد بهشتن ؛ فراموش کردن. از یاد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از یاد رفتن: از یاد رفتن ؛ فراموش کردن. ( ناظم ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از یاد شدن و از یاد بشدن: از یاد شدن و از یاد بشدن ؛ فراموش ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از یاد کردن: از یاد کردن ؛ از خاطر شدن. از یاد ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به یاد داشتن: به یاد داشتن ؛ در خاطر داشتن. در حف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برگشته روز: برگشته روز ؛ نگون بخت. تیره روز : ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به روز سیاه نشستن: بروز سیاه نشستن ؛ بدبخت و بیچاره شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیروزروز: پیروزروز ؛ خوشبخت. کامروا : خرم صبا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در روز: درروز ؛ برفور. دروقت. در همان روز : ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیرینه روز: دیرینه روز ؛ سالخورده. مسن : چنین گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز از روز بتر بودن: روز از روز بتر بودن ؛ افزونی گرفتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز برگشتن: روز برگشتن ، روز برگشته شدن ؛ از جا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز بشام بردن: روز بشام بردن ؛ روز را بپایان رسانی ...
١٠ ماه پیش