نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست اختن: دست آختن ؛ دست دراز کردن و بیرون کر ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست ارادت: دست ارادت ؛ : همان طینت را به همان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از استین براوردن: دست از آستین برآوردن ، یا بیرون آور ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از پا درازتر بازگشتن: دست از پا درازتر آمدن یا بازگشتن یا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از خود شستن: دست از خود شستن ؛ از خود گذشتن. رجو ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از پا درازتر امدن: دست از پا درازتر آمدن یا بازگشتن یا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از پی چیزی بردن: - دست از پی چیزی بردن ؛ به کنه آن ر ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دامن نداشتن: دست از دامن [ کسی ] نداشتن ؛ دامن ا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دل براوردن: دست از دل برآوردن ؛ از سر صدق به را ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دامن داشتن: دست [ کسی را ] از دامن داشتن ؛ دامن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از سر بداشتن: دست از سر بداشتن ؛ رها کردن. رجوع ب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دامن رها کردن: دست از دامن رها کردن ( یا نکردن ) ؛ ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از سر چیزی نگذاشتن: دست از سر چیزی نگذاشتن ؛ ترک نکردن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از سر گرفتن: دست از سر [ کسی ] گرفتن ، یا برگرفت ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دهان و دهن برداشتن: دست از دهان و دهن برداشتن ؛ بی پرده ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از قبر بیرون ماندن: دست [ کسی ] از قبر بیرون ماندن ؛ نی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از قفا واکردن: دست از قفا واکردن ؛ آزاد و رها کردن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از قنداق براوردن: دست از قنداق برآوردن یا در آوردن ؛ ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست ازکار رفتن: دست ازکار رفتن ؛ از کار افتادن دست.
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از کار بشدن: دست از کار بشدن ؛ از کار افتادن دست ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از میان براوردن: دست از میان برآوردن ؛ خود را ظاهر ک ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از کار شدن: دست از کار شدن ؛ دست از کار رفتن. ف ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از هم بدادن: دست از هم بدادن ؛ از یکدیگر جدا شدن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از لباس بیرون کردن: دست از لباس بیرون کردن ؛پوشیدن جامه ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست افتادن: دست افتادن ؛ بدست افتادن. رجوع به ا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست افسوس: دست افسوس ؛ مرادف کف افسوس. ( آنندر ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست امتحان: دست امتحان ؛ کنایه از زورآزمائی. ( ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست انداختن کسی را: دست انداختن کسی را ؛ او را استهزا ک ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست اندر زدن به: دست اندرزدن به ؛ متمسک شدن به. استم ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست اندر کار بودن: دست اندر کار بودن ؛ دست در کار بودن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست انسانیت: دست انسانیت ؛ اضافه استعاری : بنده ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست ایام: - دست ایام ؛ اضافه استعاری : سرزلف ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست با برکت داشتن: دست با برکت داشتن ؛ خجسته دست و میم ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست با پادشاه: دست با پادشاه ؛ کنایه از برابری کرد ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بادپیما: دست بادپیما ؛ کنایه از دستی که حرکت ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بادست: دست بادست ؛ دست به دست. بسیار نزدیک ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بازدادن: دست [ به کسی ] بازدادن ؛ با او بیعت ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست بازداشتن: دست بازداشتن ؛دست برداشتن. باز ایست ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بازکشیدن: دست بازکشیدن ؛ دست برداشتن. خودداری ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بازگرفتن: دست بازگرفتن ؛ متوقف شدن. از ادامه ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بالا زدن: دست بالا زدن ؛ دست بالا کردن. - | ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بالین کردن: دست بالین کردن ؛ دست را خم داده بزی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست با هم دادن: دست با هم دادن ؛ دست بهم دادن : نیا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بدار: دست بدار! ؛ نوعی بازی است. خودداری ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست بداشتن: دست بداشتن ؛ دست برداشتن. رجوع به ا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست و پای رفتن: از دست و پای رفتن ؛ به دست و پای مر ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست هشتن: از دست هشتن ؛ رها کردن. از دست دادن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازکف دست مو برامدن: ازکف دست ( یا بر کف دست ) مو برآمدن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست هم ربودن چیزی را: از دست هم ربودن چیزی را ؛ یکی از تص ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باد در دست بودن: باد در دست بودن ؛ تهیدست بودن. و رج ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باد دست: باددست ؛ ولخرج. مبذر. مسرف. رجوع به ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخشنده دست: بخشنده دست ؛ آنکه دست بخشنده دارد. ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
براورده دست: - برآورده دست ؛ دست برداشته. دست به ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بردست: بردست ؛ نقداً. ( یادداشت مرحوم دهخد ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با می بدست: با می بدست ؛ با جام شراب در دست : ب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر دست دادن: بر دست [کسی ] دادن ؛ تسلیم او کردن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر دست گرفتن: بر دست گرفتن ؛ به دست گرفتن. در دست ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر سر دست امدن: بر سر دست آمدن ؛ به دست آمدن. رجوع ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر سر دست درامدن: بر سر دست درآمدن ؛ ظاهر گشتن. پدید ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بریده دست: بریده دست ؛ آنکه دست او را بریده با ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسته دست: بسته دست ؛ مقید. مغلول : بیاریم گو ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بند کردن دست با کسی: - بند کردن دست با کسی ؛ حلقه کردن د ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست: به دست ؛ در دست. ( ناظم الاطباء ) . ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست ارنده: به دست آرنده ؛ به دست آورنده. تحصیل ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست امدن: به دست آمدن ؛ حاصل شدن و میسر آمدن. ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست اوریدن: به دست آوریدن ؛ به دست آوردن. دست د ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست افتادن: به دست افتادن ؛ حاصل شدن. به دست آم ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست افکندن: به دست [ کسی ] افکندن ؛ در اختیار ا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست اوفتادن: به دست اوفتادن ؛ به دست افتادن : دا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست بافتن: به دست بافتن ؛ نسج با دست. با دست ت ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست برگرفتن: به دست برگرفتن ؛ در دست گرفتن. با د ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست بودن: به دست بودن ؛ در دست بودن. موجود بو ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست چپ دادن کتاب: به دست چپ دادن کتاب ؛ نامه عمل در د ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست چپ خفتن: به دست چپ خفتن ؛ خواب کردن به آرام ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست چپ شمردن: به دست چپ شمردن ؛ کنایه از بسیار با ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست خود: به دست خود ؛ مستقیم. بی واسطه. نه ب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست خود بودن: به دست خود بودن ؛ دراختیار خود بودن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست خودش بدهید: به دست خودش بدهید ؛ به شخص خودش بده ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به دست دادن: به دست [ کسی ] دادن ؛ در اختیار او ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست کسی سزای او را دادن: به دست کسی سزای او را دادن ؛ او را ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست داشتن: به دست داشتن ؛ در اختیارداشتن. دست ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست درافتادن: به دست [ کسی ] درافتادن ؛ به دست او ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دست و دهان نگهداری کردن: به دست و دهان نگهداری کردن ؛ سخت در ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دو دست تیغ زدن: به دو دست تیغ زدن ؛ دو دستی شمشیر ز ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به هر دو دست به چیزی چسبیدن: به هر دو دست به چیزی چسبیدن ؛ کنایه ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی دست: بی دست ؛ دست بریده. مقطوع الید. که ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پاکدست: پاکدست ؛ درستکار. صحیح العمل. رجوع ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس دست را نگاه داشتن: پس دست را نگاه داشتن ؛ دست پس داشتن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا و دست زدن: پا و دست زدن ؛ دست و پا زدن : مکن ع ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت دست زدن: پشت دست زدن ؛ ضرب با پشت دست. رجوع ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت دست خائیدن: پشت دست خائیدن ؛ افسوس خوردن : اینک ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت دست داغ کردن: پشت دست داغ کردن ؛ خود را ملزم به ع ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت دست کندن: پشت دست کندن ؛ پشیمان شدن. رجوع به ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت دست گزیدن: پشت دست گزیدن ؛ پشیمانی سخت اظهار ک ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیچیده دست: پیچیده دست ؛ که دستی کژ دارد. رجوع ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیشادست: پیشادست ؛ پیشدست.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیش دست: پیشدست ؛ سبقت گیر. رجوع به این ترکی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیش دست شدن: پیش دست شدن ؛ سبقت گرفتن. پیشی و بر ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشم به دست بودن یا ماندن: چشم به دست بودن یا ماندن ؛ منتظر کم ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چو دست: چو دست ؛ مثل دست. مثل کف دست. هموار ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حق به دست کسی بودن: حق به دست کسی بودن ؛ حق داشتن او. ح ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خیره دست: خیره دست ؛ سرکش. و رجوع به این ترکی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خشک دست: خشک دست ؛ که دست او خشک و تباه باشد ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دراز شدن دست کوتاه: دراز شدن دست کوتاه ؛ کنایه از سر بر ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دراز بودن دست: دراز بودن دست ؛ گسترده و مسلط و به ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
درازی دست: درازی دست ؛ تسلط و فتح ونصرت و غلبه ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دست افتادن: در دست [ کسی ] افتادن ؛ به تصرف او ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دست امدن: در دست آمدن ؛ به دست آمدن : چو می ب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دست بودن: در دست بودن ؛ به دست بودن. وجود داش ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دست بودن کاری یا چیزی: در دست بودن کاری یا چیزی ؛ در حال ا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روباه به گردون گرفتن: روباه به گردون گرفتن ؛ با شکیبایی ب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روباه را در تله داشتن: روباه را در تله داشتن ؛ یعنی شخص مح ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیخ روباه: شیخ روباه ؛ در تداول عامه ، شیخ مکا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روباه به سوراخ نمی رفت جارو به دمش بست: روباه به سوراخ نمی رفت جاروب به دمش ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روباه تا ته چاه است کرباس خیر می کند: روباه تا ته چاه است کرباس خیر می کن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دنبم: به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دنبم ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اتش دست: آتش دست ؛ جلد و چابک. رجوع به آتش د ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
الوده دست: آلوده دست ؛ بدکار. تبه کار : بجز خو ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابردست: ابردست ؛ بسیار بخشنده : ابردستا ز ب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این دست بدان دست گشتن: از این دست بدان دست گشتن ؛ دست به د ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست امدن کاری: از ( ز ) دست آمدن کاری ؛ توانائی ان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست براوردن: از دست ( ز دست ) برآوردن ؛ کنایه از ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست برامدن کاری: از دست ( ز دست ) برآمدن کاری ؛ از ع ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست افکندن: از دست افکندن ؛ رها ساختن از دست : ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کار از دست کسی امدن: از ( ز ) دست آمدن کاری ؛ توانائی ان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست افشاندن: - از دست افشاندن ؛ پراکنده کردن. رج ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست بردن دل: از دست بردن دل ؛ شیفته کردن : زین د ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست بشدن: از دست بشدن ؛ فوت. فوات. ( دهار ) ( ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست برفتن دامن: از دست برفتن دامن ؛ اختیار از دست د ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست برون بردن: از دست برون بردن ؛ بیخود کردن. رجوع ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست برون شدن: از دست ( ز دست ) برون شدن ؛ از اختی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست بگذاشتن: از دست بگذاشتن ؛ واگذاردن. رها کردن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از دست بر گرفتن: از دست ( ز دست ) برگرفتن ؛ نیست و ن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست گذشتن: از دست ( ز دست ) گذشتن ؛ رها شدن از ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست نهادن: از دست نهادن ؛ دست کشیدن از. تفریط ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از دست و پا افتادن: از دست و پا افتادن ؛ سخت مانده شدن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان باد: زندان باد ؛ جایی بود بر کوه اصطخر ف ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندانبانی: زندانبانی ؛ شغل و منصب زندانبان. ( ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندانبانی کردن: زندانبانی کردن ؛ محافظت کردن زندانی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان خاکی: زندان خاکی ؛ کنایه از دنیا است : ای ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان خاموشان: زندان خاموشان ؛ کنایه از گور باشد ک ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان برجیس: زندان برجیس ؛ برج سنبله که وبال خان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندانخانه: زندانخانه ؛ زندانسرا. بندیخانه. ( آ ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زندان سکندر: زندان سکندر ؛ کنایه از ظلمات است. ( ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان شکن: زندان شکن ؛ شکننده زندان. ( از فهرس ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان کردن چیزی یا جایی را برای کسی: زندان کردن چیزی یا جایی را برای کسی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان کن: زندان کن ؛ در بند آورنده. زندان افک ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان نامسجون: زندان نامسجون ؛ ماهیی که یونس پیغمب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان نیرین: زندان نیرین ؛ عقده راس و ذنب. ( ناظ ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان مشتری: زندان مشتری ؛ زندان برجیس که برج سن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پاکیزه دین: پاکیزه دین ؛ پاکدین. با تقوی و پاکد ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاتم دین: خاتم دین ؛ کنایه ازنشانه و علامت دی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دین به دنیا فروختن: دین به دنیا فروختن ؛ از دست دادن حق ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دین حنیفی: دین حنیفی ؛ مراد از دین حضرت ابراهی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ناپاک دین: ناپاک دین ؛ آنکه از لحاظ دین آلوده ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فاشیسم: فاشیسم FASCISM :[اصطلاح جامعه شناسی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گفتگو: گفتگو CONVERSATION :[اصطلاح جامعه ش ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
امانت گذار: امانت گزار: امانت گذار: گزاردن یع ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ابگینه امل: آبگینه ی امل:شیشه ی آرزو ( مرزبان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به حسب: به حسب: برابر مطابق. ( مرزبان نام ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تزویر باطل: تزویر باطل:مکر غلط ( مرزبان نامه، ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تخمیر اندیشه: تخمیر اندیشه: سرشتن فکر. ( مرزبان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پای به سنگ امدن: پای به سنگ آمدن:به دشواری برخوردن. ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پای به گل فرو شدن: پای به گل فرو شدن:در وحل بازماندن. ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پایمرد: پای مرد: میانجی. ( مرزبان نامه، م ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پسندیده خلیقت: پسندیده خلیقت:نیک سرشت. ( مرزبان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اهل حال: اهل حال: [عامیانه، کنایه ] دوستدار ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
استمتاع: کلمه ( استمتاع ) همان نکاح است ، زی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چالیک: چالیک یا چئلیک به چوب کوچک و بریده ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ستاره زدن: ستاره زدن: دکتر کزازی در مورد واژه ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
امور معاش: امور معاش: کارهای زیست. ( مرزبان ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
امور معاشرت: امور معاشرت: کارهای هم نشینی. ( م ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بستن دل: بستن دل: عاشق شدن . ( مرزبان نامه ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پاکیزه پیکر: پاکیزه پیکر: پاک تن، عفیف . ( مرز ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پاکیزه خلقت: پاکیزه خلقت:نیک سرشت. ( مرزبان نا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
داستان: داستان: در پهلوی داتستان dātestān ب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
دشمن: دشمن: دکتر کزازی در مورد واژه ی "دش ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پلان: پلان: از لحظه ی روشن شدن دوربین فیل ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کشتی: کِشتی: در پهلوی کشتیگ kaštīg بوده ا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
فرانک: فرانک: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دری: ( فارسی ) دری: دکتر کزازی در مورد و ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازار پوشاندن: ازار پوشاندن ؛ سَرْوَلَة. ( دهار ) ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازار بر میان بستن: ازار بر میان بستن ؛ احتجاز. ( تاج ا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازارسخت کردن بر میان: ازارسخت کردن بر میان ؛ احتباک. ( تا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازار پوشیدن: ازار پوشیدن ؛ ائتزار. تأزر. ( تاج ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازار بر میخ اویختن: ازار بر میخ آویختن ؛ همیشه مهیا و ح ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در ازار گرفتن: در ( اندر ) ازار گرفتن ؛ پوشانیدن ب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازار کشتی بانان: ازار کشتی بانان ؛ تنبان یعنی عورت پ ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
درخت احمدی: - درخت احمدی ؛ شجره محمدی ( ص ) دود ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
درخت ابستن کن: درخت آبستن کن ؛ باد عطوش ، که آنرا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارد جو: آرد جو ؛ دقیق الشعیر.
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارد جو بریان کرده: آرد جو بریان کرده ؛پیَه. سویق الشعی ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارد سبوس دار: آرد سبوس دار ؛ خشکار.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارد شدن: آرد شدن ؛ نرم گشتن به آس یا هاون و ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارد کردن: - آرد کردن ؛ نرم کردن به آس یا یانه ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارد نخود: آرد نخود ؛ آس کرده آن.
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارد کنار: - آرد کنار ؛ سویق النبق.
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارد میده: آرد میده ؛ سمید.
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارد بدهن گرفته بودن: آرد بدهن گرفته بودن ؛ آنجایی که بای ...
٩ ماه پیش