نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رب شاه توت: - رب شاه توت ؛ اورام حلق و خناق را ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رأس ارنب: رأس ارنب ؛ سر خرگوش است و چون بسوز ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رئیس پرسنل: رئیس پرسنل ؛ کارگزین. ( لغات فرهنگس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راه دادن فال: راه دادن فال ؛ حسن ارتکاب امر معهود ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رب الو: رب آلو ؛ تبهای تیز را دفع دهد و دفع ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رأس کلان: رأس کلان ؛ اسب اصیل و نجیب. ( ناظم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راه دادن مصحف: راه دادن مصحف ؛ راه دادن فال. ( از ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رئیس سرویس بیمارستان: رئیس سرویس بیمارستان ؛ سرپزشک. ( لغ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رب الخشخاش: - رب الخشخاش ؛ برای دفع سرفه و تقوی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رأس السنه: رأس السنة ؛ سر سال. نخستین روز آن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پارچه راه راه: پارچه یا چیت یا قبای راه راه ؛ پارچ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رب الرمان: رب الرمّان ؛ انار فشره. تبها و عطش ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رئیس ضرابخانه: رئیس ضرابخانه ؛ امین الضرب.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رأس الشهر: رأس الشهر ؛ سر ماه. نخستین روز آن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راهروان ازل: راهروان ازل ؛ مردمان پارسا و زاهد و ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رئیس کمیساریا: رئیس کمیساریا ؛ کلانتر. ( لغات فرهن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رب الریباس: رب الریباس ؛ رب ریواس. رب ریوند. ضر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راهروان صحرا: راهروان صحرا ؛ راهروان ازل. مردمان ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رب السفرجل: رب السفرجل ؛ به افشره. قی و اسهال و ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رئیس مباشرت: رئیس مباشرت ؛ کارپرداز. ( لغات فرهن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رب السوس: رب السوس ؛ اثرآن بیشتر بر سرفه و سی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شاه رئیس: شاة رئیس ؛ اصیب رأسها من غنم ؛ گوس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راهروان طریقت: راهروان طریقت ؛ اولیاء و سالکان. ( ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رأس خرمن: رأس خرمن ؛ سر خرمن. هنگام خرمن کرد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راهی نمودن: راهی نمودن ؛ روانه ساختن. برفتن واد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به یارب امدن: به یارب آمدن ؛ به دعا برخاستن. زاری ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رأس ایه: رأس آیة ؛ آخر آیه. ( منتهی الارب ) ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یارب سحری: یارب ِ سحری ؛ خواندن خدای در سحرگاه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راهب دیر: راهب دیر ؛ راهب دیرنشین. پارسای ترس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راهب شدن: راهب شدن ؛ پذیرفتن عمل رهبانیت. ترک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راهب عسلی: راهب عسلی ؛ زاهد یهودان که پارچه زر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رأس المخروط: رأس المخروط ؛ رأس مخروط. نقطه مقا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیر راهب: دیر راهب ؛ عبادتگاه راهب. جای عبادت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رأس و قاعده: رأس و قاعده ؛سر و بن. باصطلاح هندس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رایت کاویان: رایت کاویان ؛ علم فریدون. ( ناظم ال ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راه نادیده بردن: راه نادیده بردن ؛ رفتن یا طی کردن ی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رأس و قاعده ظل: رأس و قاعده ظل ؛ �سر مایه تا به بن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رایت کاویانی: رایت کاویانی ؛ همان درفش کاویانی اس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راه بردن به: راه بردن به ( در ) کاری یا کسی ؛ در ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
صاحب رایت: صاحب رایت ؛ علمدار. آنکه علم را بدس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بدرؤیت: بدرؤیت ؛ بدشکل و بدترکیب. ( ناظم ا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
راهبری کردن: راهبری کردن ؛ رهبری کردن. رهبر و را ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش رؤیت: خوش رؤیت ؛ خوش شکل. ( ناظم الاطباء ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ماه رایت: ماه رایت ؛ علم و بیرق که بر آن تصوی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راهبری نمودن: راهبری نمودن ؛ راهنمایی کردن و راه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یارب کردن: یارب کردن ؛ خدا را خواندن. بدرگاه ا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یارب گفتن: یارب گفتن ؛ خدا را طلبیدن. ای خدایا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رئیس الرؤساء: رئیس الرؤساء ؛ رئیس رئیسان. سرور س ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رایهالاخفاق: رایةالاخفاق ؛ علم نیازمندی. ( ناظم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راه دادن بخود: راه دادن بخود ؛ اجازه آمدن دادن بسو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اقسام رب ها: اقسام رب ها: ربها که در طب بکار است ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بالرأس و العین: بالرأس و العین ؛ کلمه ای است که در ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راه دادن خجلت و ترس یا صفت دیگر به خود: راه دادن خجلت و ترس یا صفت دیگر به ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رئیسان شهر: رئیسان شهر ؛ اوتادالبلاد. ( منتهی ا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیت رأس: بیت رأس ؛ موضعی است درشام که می را ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رب الاس: رب آلاس ؛ رب مورْد افشره. قی و اسها ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راننده هواپیما: راننده هواپیما ؛ خلبان. آنکه هواپیم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
رزق: واژه ی " رزق" همان واژه ی " روز " ف ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
اروند: اروند: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
موزه: موزه: دکتر کزازی در مورد واژه ی "مو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نهی راندن: نهی راندن ؛ مقابل حکم راندن. نهی کر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قلم یا خامه راندن: قلم یا خامه راندن ؛ نوشتن. ( ناظم ا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر ضد راندن: بر ضد راندن ؛ برخلاف عمل کردن. بر ض ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مقامه راندن: مقامه راندن ؛ قصه نوشتن. مقامه نوشت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وزارت راندن: وزارت راندن ؛ وزارت کردن. صدارت کرد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ولایت راندن: ولایت راندن ؛ حکومت کردن. والی شدن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخشش راندن: بخشش راندن ؛ تعیین نصیب و قسمت کردن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هوس راندن: هوس راندن ؛ مطابق هوای نفس عیش کردن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر سر یا بسر کسی راندن: بر سر یا بسر کسی راندن ؛مقدر او کرد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب راندن کسی را: حساب راندن کسی را ؛ مقدر کردن حساب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
فرس در جنگ راندن: فرس در جنگ راندن ؛ رفتار خصومت آمیز ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فرمان راندن: فرمان راندن ؛ فرمانروایی کردن. حکوم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ندا راندن: ندا راندن ؛ ندا کردن. خواندن. گفتن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سیلاب خون راندن: سیلاب خون راندن ؛سیل خون روان کردن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کاروان راندن: کاروان راندن ؛ سوق دادن کاروان. حرک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قرعه راندن: قرعه راندن ؛ قرعه کشی کردن. قرعه کش ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نکته راندن: نکته راندن ؛ نکته گفتن. بیان نکته ک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سیل خون راندن: سیل خون راندن ؛ کنایه از کشتار بسیا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قضا راندن: قضا راندن ؛ قضاوت کردن. حکم دادن : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حدیث راندن: حدیث راندن ؛ گفتگو کردن. سخن گفتن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نم راندن از دیده: نم راندن از دیده ؛ اشک ریختن. سرشک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
داستان راندن: داستان راندن ؛ نقل کردن داستان. شرح ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کار راندن: کار راندن ؛ انجام دادن کار. اجرای ک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بنام نیک راندن: بنام نیک راندن ؛ بنام نیک گذراندن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سخن راندن از: - سخن راندن از ( ز ) ؛ گفتگو کردن د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کام راندن: کام راندن ؛ موافق میل و خواهش عیش ک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر دل راندن: بر دل راندن ؛ بیاد آوردن. ( ناظم ال ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سخن راندن با: سخن راندن با ؛ مکالمه کردن با. گفتگ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جهان راندن: جهان راندن ؛ عمر گذاشتن. گذران کردن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گفتار راندن: گفتار راندن ؛ سخن را بیان کردن. باز ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کام کسی را راندن: کام کسی را راندن ؛ روا ساختن آرزوی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دولت و زندگانی راندن: دولت و زندگانی راندن ؛ حکومت کردن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نفس راندن: نفس راندن ؛ کنایه از گفتگو کردن. بس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کین راندن: کین راندن ؛ کینه نشان دادن. کین بکا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز راندن: روز راندن ؛ گذرانیدن روز. ( ناظم ال ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخبار راندن: اخبار راندن ؛ نوشتن اخبار. شرح دادن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مراد راندن: مراد راندن ؛ کام راندن. بمراد و کام ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندگانی راندن: زندگانی راندن ؛ زندگانی کردن. روزگا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ملک راندن: ملک راندن ؛ پادشاهی کردن. حکومت کرد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برات راندن: برات راندن ؛ برات نوشتن : فلک برات ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عمر راندن: عمر راندن ؛ گذراندن عمر. سپری کردن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ملک رانی: ملک رانی ؛ سلطنت : از آن بهره ورتر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پرگار و مسطر راندن: - پرگار و مسطر راندن ؛ بکار بردن آن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارزو راندن: آرزو راندن ؛ جامه عمل بدان پوشاندن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ممالک راندن: ممالک راندن ؛ حکومت داشتن در کشورها ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تاریخ راندن: تاریخ راندن ؛ تاریخ نوشتن. کارنامه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مملکت و شهر راندن: مملکت و شهر راندن ؛سلطنت کردن. حکوم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
احتساب راندن: احتساب راندن ؛ کار محتسب کردن. کیفر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
احکام راندن: احکام راندن ؛ جاری ساختن احکام. مقر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مهر و داد راندن: مهر و داد راندن ؛ اجرای عدل و ابراز ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حال راندن: حال راندن ؛ نوشتن احوال. بیان شرح ح ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راندن و شنیدن: راندن و شنیدن ؛ گفتن و شنیدن : بدو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب راندن: - آب راندن ؛ جاری ساختن آب. آب روان ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قایقران: قایق ران ؛ راننده قایق. زورق ران.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رای راندن: رای راندن ؛ رای زدن : فرستاده را پس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب راندن دهان از خوردن ترشی: آب راندن دهان از خوردن ترشی ؛ آب اف ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به اب راندن: بآب راندن ؛ فریفتن. ( ناظم الاطباء ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سلطان راندن: سلطان راندن ؛ خشم راندن. خشمگین شدن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قلبه ران: قلبه ران ؛ شخم کننده زمین جهت زراعت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زبان را بچیزی یا بر چیزی راندن: زبان را بچیزی یا بر چیزی راندن ؛ آن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشک راندن: اشک راندن ؛ اشک ریختن. سرشک جاری کر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برون راندن: برون راندن ؛ بیرون بردن. حرکت دادن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کشتی ران: کشتی ران ؛ راننده کشتی. ناخدا.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سلطانی راندن: سلطانی راندن ؛ ادامه دادن سلطنت. گذ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سحر حلال راندن: سحر حلال راندن ؛ کنایه از جادوگری د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حیض راندن: حیض راندن ، بول و حیض راندن ؛ جاری ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سلطنت راندن: سلطنت راندن ؛ سلطنت کردن. پادشاهی ک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیل راندن: پیل راندن ؛ سوق دادن پیل. سیر دادن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گاوران: گاوران ؛ راننده گاو. که گاو را بران ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خون راندن: خون راندن ؛ جاری ساختن خون. خون روا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راندن سنگ از کوه: راندن سنگ از کوه ؛ غلطاندن آن از کو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شادی راندن: شادی راندن ؛ شادی کردن. خوشحالی کرد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکر راندن: شکر راندن ؛ سپاس گفتن. ثنا گفتن : چ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رمه راندن: رمه راندن ؛ آهسته آهسته رمه را پیش ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راندن اب جویی بجایی یا جویی دیگر: راندن آب جویی بجایی یا جویی دیگر ؛ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شاهی راندن: شاهی راندن ؛ پادشاهی کردن. سلطنت را ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شنیده پیش کسی راندن: شنیده پیش کسی راندن ؛ بیان مسموع : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سپاه راندن: سپاه راندن ؛ لشکر کشیدن. سپاه بردن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راندن اب اندر جوی: راندن آب اندر جوی ؛ آب افکندن در آن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قصه راندن: قصه راندن ؛ داستان گفتن. قصه گفتن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رود خون راندن: رود خون راندن ؛ آن مایه کشتار کردن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سپه راندن: سپه راندن ؛ سپاه راندن. سوق دادن سپ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کلام راندن: کلام راندن ؛ سخن گفتن. تکلم کردن. ح ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شهوت راندن: - شهوت راندن ؛ شهوترانی کردن. رجوع ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ستور راندن: ستور راندن ؛ راندن چارپایان. برفتن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گفتنی پیش کسی راندن: گفتنی پیش کسی راندن ؛ بیان سخنهای د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عیش راندن: عیش راندن ؛ عشرت رانی کردن. هوسرانی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سرشک راندن: سرشک راندن ؛ اشک ریختن. اشک جاری کر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جواب راندن: جواب راندن ؛ جواب دادن. پاسخ گفتن : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راندن و براندن شکم: راندن و براندن شکم ؛ اسهال. ( یاددا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حشمت راندن: حشمت راندن ؛ نشان دادن شکوه و قدرت. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب ران: آب ران ؛ روانه کننده آب. جاری سازند ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رانده کردن: رانده کردن ؛ مطرود کردن. مطرود ساخت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راکع بخدا: - راکع بخدا ؛ کسی که توکل و اعتماد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حرف راندن: حرف راندن ؛ سخن گفتن. گفتن. حرف زدن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خوش خوش راندن: - خوش خوش راندن ؛ آهسته آهسته حرکت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکم راندن: شکم راندن ؛ اسهال. اطلاق شکم. اسهال ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارابه ران: ارابه ران ؛ که ارابه را براند. که ب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رانده گردانیدن: رانده گردانیدن ؛مطرود ساختن. اخراج ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دو اسبه راندن: دو اسبه راندن ؛ بتندی رفتن. شتافتن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ذم راندن: ذم راندن ؛ سرزنش کردن. بد گفتن. نکو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اندیشه راندن: اندیشه راندن ؛ بکار انداختن فکر. بج ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سیل ران: سیل ران ؛ کنایه از چشم گریان و اشکر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خوب و زشت راندن: خوب و زشت راندن ؛ انجام دادن کارهای ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از دیده راندن: آب از دیده راندن ؛ کنایه از گریه کر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راز راندن: راز راندن ؛ راز گفتن. بیان راز کردن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چهار نعله راندن: چهار نعله راندن ؛ بشتاب و سرعت دوان ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راندن از جایی: راندن از جایی ؛ از آنجا بتندی آمدن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیوان راندن: دیوان راندن ؛ اجرای عدالت کردن. حکم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از مژه راندن: آب از مژه راندن ؛ کنایه از گریه کرد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تیزران: تیزران ؛ تندران. که تند براند.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راندن با کسی: راندن با کسی ؛ گفتگو کردن با کسی. گ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب چشم راندن: آب چشم راندن ؛ کنایه از اشک ریختن و ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زورق ران: زورق ران ؛ راننده زورق. راننده ٔقای ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ذوق راندن: ذوق راندن ؛ بر طبق ذوق عمل کردن. مط ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اندر راندن: اندرراندن ؛ راندن اندر؛ بداخل چیزی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راکد ماندن پرونده: راکد ماندن موضوع یا پرونده یا نامه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر زبان کسی راندن: بر زبان کسی راندن ؛ او را وادار بگف ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قضا راندن بر سر کسی: عادت راندن ؛ عادت دادن. مقدر کردن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از نظر راندن: از نظر راندن ؛ از نظر انداختن : بمل ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خدنگ راندن در چرخ: خدنگ راندن در چرخ ؛ قرار دادن تیر د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راندن گرفتن: راندن گرفتن ، شروع برفتن کردن . آغا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مرکب راندن: مرکب راندن ؛ حرکت دادن مرکب. اسب را ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تعبیه راندن: تعبیه راندن ؛ نظم دادن. نظام بخشیدن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بزبان راندن: بزبان راندن ؛ بر زبان آوردن. گفتن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راکد ماندن نامه: راکد ماندن موضوع یا پرونده یا نامه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اجری راندن: اجری راندن ؛ ماهانه مقرر داشتن. مقر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شب و روز راندن: شب و روز راندن ؛ توقف نکردن. ( یادد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تیر راندن: تیر راندن ؛ افکندن. انداختن. گشاد د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اندر شتاب راندن: اندر شتاب راندن ؛ بشتاب رفتن. با عج ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تنعم راندن: تنعم راندن ؛ در ناز و نعمت بودن. در ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ماء راکد: ماءِ راکد ؛ آب خفته. ناروان. آب ایس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نیزه راندن: نیزه راندن ؛ نیزه زدن : بر هر زرهی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پند راندن: پند راندن ؛ پند دادن. اندرز گفتن. ن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دزدران: دزدران ؛ که دزد را براند. که دزد را ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راندن مگس: راندن مگس یامگس راندن ؛ دور کردن آن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تیز راندن: تیز راندن ؛ تند رفتن. بشتاب رفتن : ...
٥ ماه پیش