پیشنهادهای کاوه (٢٣)
٨
٢ هفته پیش
٠
مجازات هایی غیر سلب آزادی اشخاص
٣ هفته پیش
٠
بزنی تو گوشش و بخریش
٣ هفته پیش
٠
یه چرخی زدن و چند جا قیمت گرفتن
٣ هفته پیش
٠
داره کم کم خراب میشه or اتصالی پیدا کرده
٣ هفته پیش
٠
نگاه اجمالی انداختن به چیزی or cast your eyes over something
٣ هفته پیش
٠
باش چشم تو چشم بشم
٣ هفته پیش
٠
از ظاهر قضیه مشخصه است که . . .
٣ هفته پیش
٠
خم به ابرو نیاوردن
١ ماه پیش
٠
برای کسی آرزوی موفقیت کردن
١ ماه پیش
٠
بزک کردن چیزی
١ ماه پیش
٠
سر کیسه رو سفت کردن for example : to put the brakes on our spending
١ ماه پیش
٠
به عنوان راز نگه داشتن
١ ماه پیش
٠
ارزیابی موقعیت قبل از تصمیم گیری
١ ماه پیش
٠
دود چراغ خوردن و بی وقفه تلاش کردن
١ ماه پیش
٠
این ور و اون ور رفتن
١ ماه پیش
٠
دیوانه کردن
١ ماه پیش
٠
دوران اوجش گذشته
١ ماه پیش
٠
گل سر سبد
١ ماه پیش
٠
از هول حلیم افتادن تو دیگ
١ ماه پیش
٠
. be busy as a bee . Ex= I`ve been rushed off my feet all day
١ ماه پیش
٠
کنف کردن
٢ ماه پیش
٠
تکیه بر جای بزرگان نلوان زد به گزاف
٢ ماه پیش
٠
بزک کردن