تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مجازات هایی غیر سلب آزادی اشخاص

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بزنی تو گوشش و بخریش

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه چرخی زدن و چند جا قیمت گرفتن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داره کم کم خراب میشه or اتصالی پیدا کرده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نگاه اجمالی انداختن به چیزی or cast your eyes over something

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باش چشم تو چشم بشم

پیشنهاد
٠

از ظاهر قضیه مشخصه است که . . .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خم به ابرو نیاوردن

پیشنهاد
٠

برای کسی آرزوی موفقیت کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزک کردن چیزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر کیسه رو سفت کردن for example : to put the brakes on our spending

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان راز نگه داشتن

پیشنهاد
٠

ارزیابی موقعیت قبل از تصمیم گیری

پیشنهاد
٠

دود چراغ خوردن و بی وقفه تلاش کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این ور و اون ور رفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوانه کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوران اوجش گذشته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گل سر سبد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از هول حلیم افتادن تو دیگ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. be busy as a bee . Ex= I`ve been rushed off my feet all day

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنف کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکیه بر جای بزرگان نلوان زد به گزاف

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزک کردن