پیشنهادهای آزاده (١٤,٠٨٦)
بدون نزاکت
بی نزاکتی
[کامپیوتر] خروج مطلوب
خوش اندامی
[عمران و معماری] ماده کندگیر کننده
[برق و الکترونیک] میدان کند کننده میدان الکتریکی یا مغناطیسی که حرکت الکترونها را در فضای بین الکترودی لامپ الکترونی کند می کند .
[برق و الکترونیک] لامپ با میدان کند کننده لامپ الکترونی در نوسان ساز با میدان کند کننده .
[آب و خاک] مخزن تاخیری
[عمران و معماری] ضریب کندی
[خاک شناسی] فاکتور تاخیر
تاخیر انداز
تاخیر، تعویق
[برق و الکترونیک] نوسان ساز با میدان کند کننده، نوسان ساز شبکه مثبت نوسان سازی که از لامپ الکترونی استفاده می کند که الکترونهای آن از طریق شبکه ای که ...
person with mental retardation
[برق و الکترونیک] زاویه تاخیر
( از نظر فکری ) عقب افتاده
تاخیری
[عمران و معماری] جریان کند شونده
[ریاضیات] حرکت تأخیری
[عمران و معماری] گچ دیرگیر
[آب و خاک] فاکتور تاخیر، عدد بدون بعدی برای سرعت نسبی ردیابها
[ریاضیات] سقوط تاخیری
it is far away
( slang ) it's easy to do
it's clear
it is not in the right place
کرم شب تاب
قانون ـ فقه : مقام
[نساجی] ماشین کاموا پیچی
books and journals that are used by banks for their transactions and have weight as legal evidence
راه زنی
روزه گرفتن اعتصاب خوراک کردن
go out and take care of small tasks or obligations
go by foot walk
( انگلیس ) خراب شدن ( در مورد ماشین و غیره )
go mad become crazy
مخفف: should have
contracted form of "should have. "
کپه کردنی
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: K2ZrSi3O9
see someone more often
tax levied on the increase in the value of real estate from the time it is purchased to the time it is sold
he should not
همانطور که ممکنه مستحضر باشید
unclear broadcast
آدم قدیمی مسلک
one of our own
ناو اموزشی توپخانه
توپخانه
( آمریکا - تفنگ داران دریایی ) گروهبان دو