پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٢٧٥)

بازدید
١٤,٠٩٣
تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

یک فیلم بزرگ حماسی هالیوود.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

حماسه های هومر

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

ماشین خفن epic=خفن درسته معنی مستقیم این کلمه "حماسی" هست. اما در ۹۰ درصد مواقع، کاربردی که داره معادل واژه "خفن" در ادبیات روزمره ما هست. مثلا وقتی ...

پیشنهاد
٠

ما مشتاق ادامه داشتن این رابطه هستیم.

پیشنهاد
٠

گفتگوها سراسر طول سال دنبال شد. / گفتگوها سراسر طول سال ادامه پیدا کرد.

پیشنهاد
٠

او قادر نبود به شغلش ادامه بدهد.

پیشنهاد
٠

ما گفتگویمان را بعد از شام از سر گرفتیم.

پیشنهاد
٠

میل او برای باقی ماندن در مسئولیت.

پیشنهاد
٠

همینطور به من غر می زد

پیشنهاد
٠

آن ها پیوسته دست به دامن کمک می شدند

پیشنهاد
٠

مخالفت آنان همچنان به گوش می رسد

پیشنهاد
٠

من شروع کردم به تغییر دادن سرنوشت و تقدیر خودم.

پیشنهاد
٠

آنها اکنون در دو سمت مخالف کشور زندگی می کنند، اما همچنان هر روز با هم صحبت می کنند.

پیشنهاد
٠

نظر من در مورد این موضوع کاملاً متضاد با نظر شما است.

پیشنهاد
٠

ما تقریباً در مورد همه چیز نظرات متضادی داریم.

پیشنهاد
٠

اونا تو خونه روبروی ما زندگی می کنن.

پیشنهاد
٠

من از او خواستم که آهسته برود، اما او کار متضاد را انجام داد و سرعتش را زیاد کرد

پیشنهاد
٠

'زود' برعکسش چیه؟

پیشنهاد
٠

طرف مقابل خیابون ساکت تره.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

من فرمانبردار تو هستم

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

او اژدها رو رام کرد.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

او اژدها رو رام کرد.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

من فرمانبردار تو هستم

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

همه چی رو توی خودش ریخت

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

همه چی رو توی خودش ریخت

پیشنهاد
٠

یک عکس فوق العاده از او گرفت

پیشنهاد
٠

اون مرد سعی کرد تفنگی رو که نزدیک ش پهن زمین بود برداره ( نزدیک ش روی سطح زمین بود. . . )

پیشنهاد
٠

نه تنهایی زندگی میکنم ولی خانواده ام همون نزدیکان ( نزدیکم زندگی میکنن )

پیشنهاد
٠

محاصرشون کردیم، نزدیک تر بشید ( حلقه ی محاصره رو تنگ کنید )

پیشنهاد
٠

خودت رو از چیزهای جدید محروم نکن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

در کار آفتی است

پیشنهاد
٠

اما او همیشه با شیاطین دست و پنجه نرم کرده بود.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بدجوری ساکته! awful اگر پیش از یک صفت دیگر قرار گرفته باشد، به عنوان یک تشدید کننده می تواند " بدجوری" ترجمه شود

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بدجوری ساکته! awful اگر پیش از یک صفت دیگر قرار گرفته باشد، به عنوان یک تشدید کننده می تواند " بدجوری" ترجمه شود

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بدجوری ساکته! awful اگر پیش از یک صفت دیگر قرار گرفته باشد، به عنوان یک تشدید کننده می تواند " بدجوری" ترجمه شود

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بدجوری ساکتی! awful اگر پیش از یک صفت دیگر قرار گرفته باشد، به عنوان یک تشدید کننده می تواند " بدجوری" ترجمه شود

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بدجوری ساکتی! awful اگر پیش از یک صفت دیگر قرار گرفته باشد، به عنوان یک تشدید کننده می تواند " بدجوری" ترجمه شود

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بدجوری ساکته! awful اگر پیش از یک صفت دیگر قرار گرفته باشد، به عنوان یک تشدید کننده می تواند " بدجوری" ترجمه شود

پیشنهاد
٠

در آن روزها سفر دریایی خطری واقعی به شمار می رفت

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

شیشه پنجره شکسته

پیشنهاد
٠

تو نمیتونی تلویزیون ببینی اون خرابه

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

یک لیوان شکسته

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

پیانو خراب است ( در اینجا اصلاً پیانو خرد نشده و نشکسته، فقط کار نمیکنه )

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

من غمگینم ، من آرام نیستم ، من ناراحتم

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

دهه

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

برنامۀ تعیین شده طاقت فرسا بود. cruel=طاقت فرسا، مشقت بار

پیشنهاد
٠

آن پسر بی رحم حیوانات را اذیت می کند

پیشنهاد
٠

سازمان باید سیاست جدید را در میان کارکنان خود تحمیل کند.

پیشنهاد
٠

پلیس قوانین را برای حفظ نظم اجرا می کند.

پیشنهاد
٠

او از پلیس می خواست تا قانون رو اجرا کنه ( اعمال قانون کنه ) و اون مردها رو دستگیر کنه