پیشنهاد‌های آزاده (١٤,٠٨٦)

با خنده تمسخرامیز

( نیروی دریایی ) دریابد

[عمران و معماری] کفاب گیری

[عمران و معماری] کفابرو

[نساجی] کف کردن

[عمران و معماری] کفگیر

( slang ) immoral person

[عمران و معماری] کنترل کفاب

( با افزودن یک لایه رنگ سفید کم رنگ ) مات کردن

[برق و الکترونیک] سیم بست سیمی که تعدادی از پایه ها را به یکدیگر متصل می کند .

[زمین شناسی] گره - در ژئوفیزیک، ارتباط یک ایستگاه یا مقدار جدید با ایستگاه هایی که از قبل تعیین شده اند.

[برق و الکترونیک] یکی از بسامد هایی که گیرنده رادیویی در ان تنظیم می شود .

shut one's mouth

[عمران و معماری] عضو کلافی

[پلیمر] خط رابط ویژه

[نساجی] ماشین گره زنی

[ریاضیات] قاعده ی شکستن گره

[خاک شناسی] پشته بسته

پارچه ابریشمی کراواتی

( امریکا - خودمانی ) مست شدن

میز کوچک

گیره ی کراوات

انچه دوستی اقتضا میکند

[برق و الکترونیک] رله قفلی رله ای که در هنگام برق دار شدن با یک آهنربای الکتریکی غیر دایمی ( که فقط با اعمال یک پالس مغناطیسی معکوس آزاد می شود . ) ی ...

در بدترین زمان

مدرک

( امریکا - خودمانی ) هر شخص یا چیزی که از نظری بر جسته باشد ( مثلا شخص خوش قیافه یا کار دشوار )

tenets and commandments appearing in the bible

literature which deals with the subject matter found in the bible

alphabetical listing of words along with the place they appear in the bible

character described in the bible

form of hebrew in which the bible was written

form of latin used in the translation of the bible

help a baby fall asleep ( by singing, caressing, etc. )

cry shed tears mourn with tears

( عامیانه ) تحت تاثیر مواد مخدر، از خود بی خود، لایعقل، منگ

مزرعه ای کوچک که بیشتر برای تفریح و سرگرمی و تولید محلی استفاده می شود.

( تاریخ انگلیس ) توطئه ی ناکامی که طبق آن قرار بود در 1605 جیمز اول و دو مجلس انگلیس از راه نقب زنی و انفجار نابود شوند

چای سبز چینی ( که برگ های آن را حبه کرده اند )

باروتی

loud fight or argument ( british usage )

فقط باید افزود که . . .

[عمران و معماری] تانسور تنش تغییر شکل

[سینما] اعوجاجات پرسپکتیو: به طور کلی در عکاسی دو نوع اعوجاج وجود دارد، اعوجاج اپتیکال و پرسپکتیو. هر دو در واقع منجر به نوعی تغییر شکل در تصاویر می ...

altering of the truth

false view of the way things really are

[سینما] عدسی منحرف کننده

[سینما] خطای تغییر شکل

[عمران و معماری] ضریب کج شدگی

[سینما] عدسی واپیچیده