پیشنهاد‌های آزاده (٨,١٣٣)
( گیاه شناسی ) برف گیاه
برف بند، نرده ی برف ( برای جلوگیری از بهمن یا برف باد آورد )
( تاق روی خط آهن برای جلوگیری از ریزش برف ) برف پوش، برفگیر، پناهگاه روستایی در برابر برف، سایبان برفی
( جانور شناسی ) درسه ی برف
( جانور شناسی ) خرگوش پاپهن
( بخش درخشان و زیرین ابر که در اثر انعکاس خورشید از زمین پوشیده از برف ایجاد می شود ) برفتاب، انعکاس نور خورشید بر روی برف
لاستیک مخصوص حرکت روی برف
کفش برف، کفش برفی، کفش اسکی
بهمن، سرسره برفی
قله برفی، برف کلاه، کلاله برفی، کلاهک برفی
گل برف، گل مروارید
محصور در برف
برف مرز، خط برف
برف روب، برف پران، برف پاک کن
برف پیمایی
( گیاه شناسی ) سارکد
سخن چین، حرف مفت زن
[پلیمر] اتصال دو نیم لبه
hopak, ukrainian folk dance
[کامپیوتر] سایت برنامه Gopher
network of textual information on the internet
network of textual information on the internet ( computers )
[کامپیوتر] سرویس دهنده برنامه Gopher
مانند خاک رس
( قدیمی ) زمان گذشته ی فعل: cleave، ( موسیقی ) ، هر یک از دو چوب تو خالی و استوانه ای شکل که وقتی به هم زده می شوند صدایی ژرف و پر طنین ایجاد می کنند ...
ادم پر چانه
زبانه آتش
( جراحی ) برش یا برداشت بخشی از لوزه، بادامک بری، برش وقطع لوزه
اهل کشور تونگا
( نجاری ) اتصال کام و زبانه
( دستگاه های صوتی ) مهار بسامد، مهار زیر و بمی
دریاچه ی تانلی سپ
نام سابق بخشی از شمال ویتنام
from a tonal standpoint, with regard to musical keys
( موسیقی - به ویژه با پیانو ) چند آهنگ توام
دارای زبان بخصوص
قسمتی از هسته سلول که به آسانی رنگ میگیرد
اختلال رنگ پوست در اثر انگلهای گیاهی
repels dye, not easily stained ( biology )
رنگ زا ، رنگین ، رنگدار
احساس ذهنی از رنگ
رنگ پذیر ، رنگ دوست ، هر ساختمان یا یاخته ای که به آسانی رنگ می گیرد
کروموفوب ، 1 - رنگ پذیری مشکل ، اشکال در رنگ پذیری 2 - تنفر بیمار گونه از رنگ
رنگدانه خور
رنگدانه خور
رنگدانه ای از شبکیه
تثبیت رنگدانه که معمولا به کار کبد در موردتشکیل بیلیروبین دیده می شود
تثبیت رنگدانه که معمولا به کار کبد در موردتشکیل بیلیروبین دیده می شود
تثبیت رنگدانه که معمولا به کار کبد در مورد تشکیل بیلیروبین دیده میشود
using a channel that is not connected by wires, transferring knowledge by radio waves