پیشنهادهای آزاده (١٠,٢٨٣)
بی ادبی من رو ببخشید
عصبی شدن/کردن
عصبی شدن/کردن
زندگی فراز و نشیب داره
هر کس و ناکسی آن را می داند
هر روز یک شروع دوباره است
به هر قیمتی که شده کاری را انجام دادن
چشماتو درویش کن
�به غلط کردن افتادن
غذای گران خوردن
مثل . . . انداختنش بیرون
�کسی را سخت عصبانی کردن
تا حد جنون و دیوانگی کسی را اذیت و ناراحت کردن
حرف تو دهن من نذار
�خالی نبند
�خالی نبند
�توکار من دخالت نکن
گیر نده
�سر حرف و تصمیم خود ایستادن
�اجازه نده که بین ما جدایی بیفکند
حاشیه نرو
چیه، کک توی بدنت افتاده؟
متوجه حرفام هستی؟
نقشه های کسی را نقش بر آب کردن
�به استقبال خطر …. رفتن
کوسه و ریش پهن؟ مثل مذکور درباره ی افرادی به کار می رود که هنگام سخن به تناقض گویی می پردازند
�عذاب وجدان
بال و پر کسی را چیدن ( محدود کردن )
دعوای زنانه
هیچ شانسی نیست
به کسی خیانت کردن
اعلام آتش بس
به کار/راه انداختن
شکستن آتش بس
نظر به اختیاراتی که به بنده تفویض شده
زیپ دهان خود را کشیدن
به هیچ وجه من الوجوه
تو ذوق کسی زدن ( کسی را نا امید کردن )
کمر کار راشکستن ( قسمت سخت کاری را انجام دادن )
�چوب عمل خود را خوردن
هم فاله هم تماشا
�فیلم های موهن
�فیلم های موهن
پرسیدن عیب نیست، ندانستن عیب است
تردیدی نیست
بهتره که پا برهنه باشی تا اینکه کلا پا نداشته باشی ( کاچی به از هیچی )
به مغز فشار آوردن
به مغز فشار آوردن
خودخوری کردن
جوش آوردن آن روی سگ کسی را بالا آوردن عصبانی شدن یا کردن