پیشنهادهای آزاده (١٠,٣٠٦)
بال و پر کسی را چیدن ( محدود کردن )
دعوای زنانه
هیچ شانسی نیست
به کسی خیانت کردن
اعلام آتش بس
به کار/راه انداختن
شکستن آتش بس
نظر به اختیاراتی که به بنده تفویض شده
زیپ دهان خود را کشیدن
به هیچ وجه من الوجوه
تو ذوق کسی زدن ( کسی را نا امید کردن )
کمر کار راشکستن ( قسمت سخت کاری را انجام دادن )
�چوب عمل خود را خوردن
هم فاله هم تماشا
�فیلم های موهن
�فیلم های موهن
پرسیدن عیب نیست، ندانستن عیب است
تردیدی نیست
بهتره که پا برهنه باشی تا اینکه کلا پا نداشته باشی ( کاچی به از هیچی )
به مغز فشار آوردن
به مغز فشار آوردن
خودخوری کردن
جوش آوردن آن روی سگ کسی را بالا آوردن عصبانی شدن یا کردن
( عامیانه ) تو مخمصه بودن
بدحال بودن
بشدت کفری بودن خود را جر دادن
مورد تحمیل قرار گرفتن
به شدت درگیر چیزی بودن
مورد بی مهری کسی بودن
�قراضه شدن
مورد بی مهری کسی بودن
مورد لطف کسی بودن
لطفا اینجا را امضا کنید
�خنده ی روده بر کننده
حرفی نزدن
برای کاری یا چیزی ساخته شدن
در برابر انجام کاری درماندن ( عاجز شدن )
در برابر انجام کاری درماندن ( عاجز شدن )
ول گشتن بلا تکلیف بودن بی کار بودن
هدف آسونی بودن
�دست و پا چلفتی بی دست و پا
در امری کاملا وارد بودن
راس ساعت یازده صبح
با…که زیر سر دارد
براحتی آب خوردن
تنت میخواره؟
نور چشم کسی بودن
احساس ناراحتی و ناآرامی کردن
حضرت روشن فکر ( در مقام طعنه )
فرصت بعدی، شانس بعدی