پیشنهادهای آزاده (١٤,٠٨٦)
unrealistic task
quality of being impossible
[آمار] پیشامد ناممکن
[زمین شناسی] برش گوه ای - برش گوه ای از انواع برشهای زاویه ای می باشد. در این نوع برش چالها افقی و مایل بامحور تونل حفر می شوند و نتیجه انفجار آنها ب ...
[زمین شناسی] نظریه گوه ای - نظریه تبعی یا فرعی از نظریه منسوخ زمین انقباضی ـ بر طبق این نظریه، کوچک شدن پوسته باعث شکستن آن به بلوک های گوه ای شکلی م ...
[برق و الکترونیک] لامپ پایه گوه ای لامپ نشانگر التهابی کوچک که دارای پایه های سیمی خم شده به سمت مخالف پایه شیشه ای تخت آن است . این لامپ برای جایگذا ...
گوه شکل، گوه مانند
گوه ای، سه گوش، دارای شکل v
calling a person to testify in court or in another judicial system
order to come in for interrogation
قسر در رفتن
a cultural center
راننده اتومبیل
سرکه ی انگور
( جانور شناسی ) ماهی گیتار ( پر غضروف بوده و دم کوسه مانند و تنه ای پهن و گیتار شکل دارد )
[زمین شناسی] راه خزشی یک گذرگاه غاری که فقط بوسیله خزیدن می توان از آن گذشت.
سینه مال , خزنده وار
[زمین شناسی] آثار خزیدن آثاری که از خزیدن جانداران ( کرمها ) بر روی رسوبات به جای مانده است
move on hands and knees
move along the ground on hands and knees
زانوهایی که هنگام راه رفتن بهم میخورند زانوی کج زانوی پیچ خورده
[نساجی] تاب در اینچ
[نساجی] کناره لبه کردلین ( که با سیلندر مخصوص روی ماشین بافندگی انجام می شود )
had him under his thumb
[نساجی] گشتاور باقیمانده
[نساجی] ضریب تاب
[عمران و معماری] گشتاور پیچشی
حافظه پیچشی
با ادای مردانه
ادای مردانه
بیش از حد لازم
نما، سطح، جبه
تجدید فراش کردن، کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن
( افسانه ی آلمانی ) گونتر ( شاه بورگاندی و شوهر برون هیلد )
be envious of another's privileges or rights
good old days
hot season summer season
days passing in a year
روزها ( یا سال های ) رونق و فراوانی
( uk ) boat - shaped carriage in an amusement park with seats that swing backward and forward
[نفت] مخزن لای کشی
[نفت] تولید با لوله ی تمیزکاری
[نفت] چاه در دست تمیزکاری
[نفت] تأسیسات تمیزکاری
اشتهایم را از دست دادم
[برق و الکترونیک] رگبار رنگ یک رشته نوسان با بسامد زیر حامل رنگ نمایی 3/579545 مگا هرتز که به دنبال هر پالس افقی در سیستم تلویزیون رنگی ارسالم می شود ...
[برق و الکترونیک] پایه ی رگبار رنگ مولفه پالسی و مستطیل - شکل که بخشی از رگبار رنگ است .
[کامپیوتر] انشعاب شرطی - انشعاب شرطی دستورالعملی که موجب می شود - در صورت تحقیق یک شرط - کامپیوتر به محل دیگری در برنامه پرش کند .
immunity subject to conditions
[آمار] همگرایی شرطی