پیشنهادهای آزاده (١٤,٠٨٦)
جهش شرطی
نقطه انفصال شرطی
دستورالعمل شرطی
overweight woman
کندذهن، دیرفهم، احمق، کله خر
مقاطعه کار
( امریکا ) ایالت های کرانه ی میانی اقیانوس اطلس ( نیویورک و نیوجرسی و پنسیلوانیا و دلاور و مریلند )
( نام یکی از دادسراها و محل های آموزش وکلای دادگستری در لندن ) میدل تمپل
( زبانشناسی ) فرانسه ی میانه ( زبان فرانسه در سده های 14 تا 16 میلادی )
از این شاخ به آن شاخ پریدن
chest filled with toys and games
خام و بچه گانه دخترانه
magazine containing pictures of nude or partially dressed women
process of being expelled from a property
one who has been turned out of a dwelling
ceremony held to honor someone
it is best not to say it again
پوست گوزن، پوست اهو
اره ی قاب دار ( اره ی بزرگی که تیغه ی آن بر چارچوب کمان مانندی سوار است )
دندان های پیش آمده، دندان گراز
پارچه ی موم دار، پارچه ی ضخیم کتانی که توسط صمغ یا موم سفت شده
آرد گندم سیاه، گندم سیاه
[آب و خاک] جریان سرریزی
[ریاضیات] منشور مایل
[ریاضیات] هرم مایل
[آمار] دوَران مایل
[عمران و معماری] برش اریب
[شیمی] سیستم مایل
[ریاضیات] مثلث نا قائمه
[عمران و معماری] سرریز اریب
[برق و الکترونیک] برخورد مایل
[شیمی] شبکه مایل
[سینما] نورپردازی اریب
[ریاضیات] خط مایل
[ریاضیات] متوازی السطوح مایل
[عمران و معماری] پرسپکتیو مایل
[ریاضیات] مخروط مایل
[ریاضیات] مختصات مایل
[ریاضیات] برشکاری مورب
[ریاضیات] استوانه ی مایل
[آب و خاک] تپه های مایل
[زمین شناسی] تابش نور مایل
[زمین شناسی] لایه بندی مایل، لایه بندی متقاطع
[دندانپزشکی] ریج مایل، ریجی که فقط در مولرهای بالا ( آسیاهای بزرگ بالا ) مشاهده می شود و از کاسپ دیستو باکال به مزیو لینگوال کشیده شده است.
[زمین شناسی] لغزش مایل در یک گسل، لغزش یا حرکت گسلی که از نظر جهت و نحوه جابجایی حدواسط میان حرکت امتداد لغز یا شیب لغز است.
[ریاضیات] مجانب مایل
[ریاضیات] محورسنجی مایل
[ریاضیات] مخروط مایل دوار
[ریاضیات] استوانه ی مستدیر مایل
[برق و الکترونیک] ارسال برخورد مایل ارسال موج رادیویی با زاویه ای نسبت به یونوسفر و برگشت آن به زمین، مانند مخابرات رادیویی راه دور .