آزاده - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rate your mate: Rate Your Mate is a 30 - minute old ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not even a little: حتی یه ذره هم نه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

frump: زن شلخته و اُمل

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm an oblivious person: من فرد فراموشکاری هستم

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am an oblivious person: من فرد فراموشکاری هستم

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

break up value: [حقوق] ارزش اسقاطی/ انحلال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inlay thread: [نساجی] نخی که داخل پارچه کشباف حبس ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bib and tucker: یک دست لباس خوب لباس پلوخوری

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hollow organ: a visceral organ that is a hollow t ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beastly temper: خلق و خوی وحشی خوی حیوانی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not an expert: Similar meaning : - i hardly know ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm so dry: ( عامیانه ) تشنه ام

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

runaway speed: [زمین شناسی] سرعت گریز

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am so dry: ( عامیانه ) تشنه ام

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bearer instrument: [حقوق] سند در وجه حامل

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chin up bro: غمت نباشه داداش

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hallucinogenic mushroom: قارچ جنوب شرقی آسیا که با خوردن آن ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are dry: Imagine a desert. Conceptually, dry ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bearer certificate: سند قرضه /گواهینامه ی بی نام

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this's a thing: معنی کلی "this is a thing": این موض ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bearer supporting pillar: [نفت] ستون حمال

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doped junction: [برق و الکترونیک] پیوند آلاییده پیو ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is a thing: معنی کلی "It is a thing": این موضوع ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're dry: - Imagine a desert. Conceptually, d ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

real estate business: تجارت خرید و فروش زمین و ساختمان ها ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dope dyeing mass pigmentation: [نساجی] رنگرزی پلیمر مذاب حین تولید ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is a thing: معنی کلی "this is a thing": این موض ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

real estate company: شرکتی که به خرید و فروش زمین و ساخت ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

box of trick: - Anything used to perform a specif ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

punch card machine: ماشین منگنه زنی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck headed: - a stupid or obnoxious person. - ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't be such a dick: - اینقدر عوضی نباش - احمق ( آدم نف ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

toss over: - throw something lightly or casual ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tranquilizer gun: - The Tranquilizer Gun is a silent ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cloakroom attendant: A person responsible for managing a ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're so busted: بدجوری مچتو گرفتم

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am busted: بدجوری گیر افتادم دستم رو شده

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

busted box offices: was very successful sold out ( of ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rip out a gravestone: dig up a tombstone remove a grave ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brandy butter: a sweet food made of sugar, butter, ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brandy snap: a thin, hard biscuit that is rolled ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wobbly eyes: چشم های متحرک ( عروسک )

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cross fire between: exchange of gunshots between

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncle sam's country: united states of America

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sticky time: " sticky" informally means difficul ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as cruel as: - It can be used to make comparison ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a matter of time: دیر و زود داره سوخت و سوز نداره

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a metaphor: کنایه است استعاره است

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is a metaphor: کنایه است استعاره است

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead end sign: [عمران و معماری] تابلوی بن بست

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead end pore: [نفت] روزنه ی یک طرفه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pass out of view: از نظر ناپدید و غیب شدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

based out: - ( slang ) One who possesses a gre ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boycott something in protest over: refusing to deal with someone or to ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boycott was imposed on: a ban was placed against

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lucked out: - It implies that you recieved as m ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overmatch: چربیدن سر بودن ( از )

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overmatched: ( Adjective ) : ( not comparable ) ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rattrap bond: [عمران و معماری] پیوند تله موشی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evacuation route: - A designated path or roadway used ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

born and raised: - “Born and raised" is a common exp ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a washout: تو مایه تأسفی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're a washout: تو مایه تأسفی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

washout pit: [عمران و معماری] گودال تخلیه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deep rootedness: condition in which something is fir ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

washout valve: [عمران و معماری] شیر شستشو

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead end distribution system: [بهداشت] شبکه آبرسانی شاخه ای

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she’s got me twisted: نیتیو ها معنی های مختلفی براش آوردن ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

likableness: attractiveness pleasantness

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crawfish: خرچنگ

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overbearingly: با غرور

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blackened redfish: Blackened redfish is made by coatin ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're winding me up: مسخره کردن کسی مترادف tease

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are winding me up: مسخره کردن کسی مترادف tease

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hero ball: - ( basketball, derogatory ) A styl ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ruthless killing machine: killing device that shows no mercy

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sinned: - morally wrong or wicked - simple ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overbearingness: رفتار یا اخلاق متکبرانه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stop running: slow down or stop after moving quic ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flyover junction: [عمران و معماری] تقاطع دو راه ناهمک ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fishface: A confused look, with a rounded mou ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

selfish bully: - greedy bully - self - centred bu ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stipulating: to say exactly how something must b ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm sure you did: مطمئنم که این کار را کردی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cockface: - ( slang, derogatory, offensive, v ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flauntingly: از روی خودنمایی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flaunter: show - off

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

odd even nuclie: [برق و الکترونیک] هسته های فرد - زو ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erection bay: [زمین شناسی] محوطه مونتاژ/ محل نصب

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erection bolt: [عمران و معماری] پیچ نصب

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

odds and evens: Odds and evens is a simple game of ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erection mark: [عمران و معماری] علامت نصب

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erection tension: [عمران و معماری] کشش نصب

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bare midriff: - A short T - shirt or blouse that ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

odd even check: [کامپیوتر] بررسی فرد و زوج/مقابله ف ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am famished: خیلی گرسنمه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erection all risk insurance: [حسابداری] بیمه تمام خطر نصب

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

breeziness: - To be confident and cheerful - b ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flabby sheaf: [ریاضیات] بافه ی پراکنده

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

after me the deluge: after me comes the disaster

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

after mentioned: ذیل مذکور در ذیل

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rattlesnake plantain: ( گیاه شناسی ) ارکیده ی وحشی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

untreated milk: [صنایع غذایی] شیر فرایند نشده : شیر ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

untreated fiber: [پلیمر] لیف عمل نیامده

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buco: ( vulgar, derogatory, slang ) a mal ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we've got it: - هر چی بگی ما داریم. - ( informa ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

funna: - To do something - A contraction ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm playing: - I'm not being serious - I'm tea ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am playing: - I'm not being serious - I'm tea ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for the sheer purpose: Use "for the sheer purpose" to emph ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a dead man: - you are in very big trouble - yo ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slide over something: ندیده گرفتن ندیده رد شدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give my word: To make a serious promise, assuranc ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apoplectically: angrily furiously

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rat faced: Rat - faced ( slang ) - > drunk

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

superbia: - noun, [ feminine ] - /su'pɛrbja ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on vocals: The phrase "on vocals" is used to i ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we are golden: 1 - This expression is a common idi ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

special reason: You can use to highlight a unique c ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tied my hand: Prevent one from acting

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inweave: ( در درون چیزی ) بافتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am taken: من تو یه رابطه ام من دوست دختر / پس ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hipo: short for 'high potential refers t ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hipolan: [نساجی] لیف مصنوعی هیپلون ( ریون پل ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm nowhere near ready: اصلا آماده نیستم یه ذره ام آماده نی ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am nowhere near ready: اصلا آماده نیستم یه ذره ام آماده نی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

male chauvinist pig: ( خودمانی - ناخوشایند ) مردی که زنا ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my neck is stiff: اصطلاح : گردنم چوب شده/خشک شده گردن ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pardoner: بخشاینده و رحمان

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

low key light: [سینما] نورپردازی اصلی خفیف

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tableaux: نمایش صحنه توسط هنرپیشگان ساکت و بی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tailsection: [زمین شناسی] بخش انتهایی، طرف مقابل ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coweringly: in the manner of showing fear

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the horse: Having resumed or returned to an ac ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disparagement of title: [حقوق] بی اعتبار جلوه دادن مالکیت

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disparager: کسی که ارزش چیزی را کاهش می دهد

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hopeless case: وضعیت یا موردی که قابل بهبود نیست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

foisted: to impose an unwelcome or unnecessa ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

banged on the table: knocked on the table

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

banged the drum: beat the drum

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

banged his head against the wall: hit his head against the wall

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

banged against: knocked into

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a dick: That means you're rude or mean.

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

banged into: knocked against

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wind speed indicator: [زمین شناسی] بادسنج

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a dick: conducting oneself in an inappropri ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being a dick: conducting oneself in an inappropri ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break action: Break action is a type of firearm a ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chat and cut: the act of feigning sincerity with ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wind sprint: a sprint performed as a training ex ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bad burn: When something doesn't come out rig ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peeled almonds: almonds whose shell and outer skin ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blowout preventer bop preventer: [نفت] شیر فوران گیر

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peeled peanuts: peanuts whose shell and outer skin ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

close fistedness: ناخن خشکی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lamping: When you relax at home, generally b ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blowout magnel: [برق و الکترونیک] آهنربای فرونشان آ ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pig parker: Someone who parks the car outside t ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pamphleteer: جزوه نویس/ رساله نویسی کردن ( به وی ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm quitting: Synonyms for I am quitting : - i a ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am quitting: Synonyms for I am quitting : - i a ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mild stroke: سکته ( مغزی ) خفیف

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we need to talk: 1 ) The preamble to a serious conve ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intimate moment: adjective [usually ADJECTIVE noun] ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can take it: : I can sustain the [negative] impa ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cujt: 1 - A killer cat, or dog. Often cut ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non con: non - con: Short for "nonconsensual ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead assets: property that is not profitable

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm dead ass: جدی میگم

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dirty feet: foot sweat

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be real pain in ass: a pain in the ass/butt idiom US off ...

٣ هفته پیش

مدال‌های آزاده