پیشنهادهای رهگذر (١٠,٣٨٦)
میل شدید به ماندن در تخت
بوی نم اول باران شمیم
دست کشیدن از تلاش بیفایده جان سپردن
بی خبر ترکش کردم بهش بی محلی کردم
کسی از گذشته که دوباره سرو کلش پیدا شده
محشره باحاله
زود بزن بریم!
دیگه مطرح نیست
کار همیشگی را تعطیل کردن
حس ششم
حس ششمم میگه داری دروغ میگی
یه آدم با خال و خفن و قدرتمند
خیلی غمگین یا دلشکسته
دخترهایی که بقیه دخترها رو پیش جنس مخالف کوچک میکنن و هواشونو ندارن
نمره یا نتیجه عالی و فراتر از انتظار
بی دردسر سه سوته
حافظه خیلی قوی دارم
زن سلیطه و دعوایی
شادی از بدبختی یا بدبیاری دیگران
اصل مطلب همین است
قولنج انگشتهاتو نشکن
از هفت دولت آزادی!
پایان شب سیه سپید است
نمیخوام سربار باشم
نمیخوام سربار کسی باشم
بالا و پایین بستن دکمه لباس
مورمور شدن مو به تن سیخ شدن
مو به تنم سیخ شد مورمورم شد
با ظرافت ماهر
ظرافت مهارت
کمتر از حد تحسین کردن کمتر از حد بها دادن مورد کم توجهی قرار گرفتن
کمتر از حد تحسین شده کمتر از حد بها داده شده کم توجهی شده
بیش از حد تحسین شده الکی گنده شده
از کجا بدونم!؟ چه می دونم !
نمی توانم با قطعیت بگویم نمیتونم با اطمینان بگم
دمده از مد افتاده
دو روز دیگه Two days away
برام سخته
همه همدیگه رو میشناسن
مالی نیست آش دهن سوزی نیست
خدا تومنه! قیمتش نجومیه قیمت خون باباشه
گوشی دستت ( محاوره ) یه لحظه وایسا
تو بهترینی!
بهترین
خفن خیلی خفن
بکش بیرون بیارش بیرون
سعی میکنم معطلت نکنم
بده تو بده داخل
خسته نباشی ( حالت طعنه آمیز )
اشتباه ناخواسته اشتباه تصادفی