رهگذر - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boundary spanner: مرزگستر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semiconductor electronics: الکترونیک نیمه رسانا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clerical worker: کارمند دفتری کارمند اداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

venting: برون افکنی تخلیه احساسات تخلیه هیجا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air one: ابراز عقیده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get beneath: تحت فشار گذاشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose steam: بی رمق شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

procurement fraud: تقلب در کارپردازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accounting fraud: تقلب در حسابداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wisdom of crowds: خرد جمعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wisdom of crowds: خرد جمعی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

screw top: سرپیچ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

standup meeting: جلسه سرپایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

all things to all men: همه را راضی نگه داشتن مورد تأیید هم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all things to all people: همه را راضی نگه داشتن مورد تأیید هم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glossy magazine: مجله پر زرق و برق مجه خوش نما

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glossy magazine: مجله پر زرق و برق مجه خوش نما

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commercial profit: سود بازرگانی سود بازرگانی مبلغی بود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross selling: فروش مکمل فعالیتی که به موجب آن نما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hassle free: بدون دردسر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hassle free: بدون دردسر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angel investor: سرمایه گذار نیک اندیش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy to get along with: خونگرم خوش برخورد زودجوش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy chairman: نائب رئیس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

soothsaying: پیشگویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

old think: منسوخ غیرمتداول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more so than ever: بیش از هر زمان دیگری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tripwire: رهاساز محرک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retrospective futurology: آینده شناسی گذشته نگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revolving door: درب گردان ( جابه جایی بین مشاغل دول ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

situationship: رابطه موقعیتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buffer time: وقت اضافه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market facing: ارتباط با بازار واحدهای ارتباط با م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unresourced: فاقد منابع کافی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

radar housing: محفظه رادار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as preferred: به صورت ترجیحی طبق ترجیح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

place on hold: به حالت تعلیق درآمدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

common wisdom: خرد متعارف خرد رایج

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

torn between: عدم توانایی تصمیم گیری بین دو چیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

torn between: عدم توانایی تصمیم گیری بین دو چیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

torn between: بین دوراهی گیر کردن بین دوراهی ماند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

project slippage: تأخیر در اتمام پروژه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overdependence: بیش وابستگی وابستگی بیش از حد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bread making machine: دستگاه نان پزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

private equity: سرمایه گذاری خصوصی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trade secret: اسرار تجاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

connect the dots: راهکارها/راه حل های از پیش تعیین شد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staying in control: حفظ کنترل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dispelling the myths: زدودن باورهای غلط

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a mountain of: انبوهی از

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grab and go: بگیر و ببر بردار و برو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

down home: بی تکلف محقر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technology watching: دیده بانی فناوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

innovation initiatives: اقدامات ابتکاری در حوزه نوآوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stagewise: مرحله به مرحله، سلسله مراتبی، گام ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breakfast bar: میز بار صبحانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tax response function: تابع واکنش مالیاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

foreign direct investment: سرمایه گذاری مستقیم خارجی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mobile firm: شرکت سیار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

head tax: مالیات سرانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

profit maximization: بیشینه سازی سود حداکثرسازی سود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distortionary effect: اثر اختلالی اثر اختلال زا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well endowed: توانمند پولدار متمول توانگر پررونق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well endowed: توانمند پولدار متمول توانگر پررونق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poorly endowed: غیر مرفه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

total factor productivity: بهره وری کل عوامل تولید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cobb douglas function: تابع تولید کاب داگلاس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

competition for capital: رقابت برای جذب سرمایه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tax competition: رقابت مالیاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public input: نهاده عمومی نهاده تولید عمومی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

household voter: شهروند عادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mobile capital: سرمایه متحرک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brand reinforcemnt: اعتلای برند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collective minded: جمعی نگر دارای ذهنیت جمعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pay system: نظام پرداخت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

base pay: حقوق پایه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job hardship: میزان سختی شغل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

harmony oriented: هماهنگی گرا توازن گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commuting bus: اتوبوس ایاب و ذهاب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pay for performance: پرداخت برحسب عمکرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

merit based increment: اضافه حقوق مبتنی بر شایستگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shop floor: بخش تولید صحن کارخانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contingent workers: کارگران پیمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recommendation letter: توصیه نامه معرفی نامه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guide shop: فروشگاه راهنمای خرید فروشگاه عرضه ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

triz: Theory of Inventive Problem Solving ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subconscious mind: ضمیر ناخودآگاه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subconscious mind: ضمیر ناخودآگاه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idea creation: ایده آفرینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

improv technique: تکنیک بداهه گویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scamper technique: تکنیک اسکمپر ( جایگزینی، ترکیب، تطب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a couple more times: یکی دو بار دیگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prototyping: طراحی پیش نمونه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

government agency: ارگان دولتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opening balance: تراز افتتاحیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dividends payable: سود سهام پرداختنی سود سهام قابل پرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mortgage notes payable: اسناد رهن پرداختنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stable measuring assumption: فرض اندازه گیری پایدار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperinflationary economies: اقتصادهای اَبَرتورمی اقتصادهای با ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minimum viable product: حداقل محصول قابل عرضه حداقل محصول پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minimum viable product: حداقل محصول قابل عرضه حداقل محصول پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twice as nice: ارزش دوبرابر جذابیت دوبرابر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross learning: یادگیری چندمهارتی یادگیری چندجانبه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lead auditor: سرممیز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cio: Chief Innovation Officer متصدی ارشد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

teaching hospital: بیمارستان آموزشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta synthesis: فراترکیب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراترکیب: meta - synthesis

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technological blockade: انسداد فناورانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta ethnography: فرا قوم نگاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aggregated analysis: تحلیل تجمیعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta study: فرامطالعه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta summary: فراتلخیص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

performance expectancy: انتظار عملکرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

indepth survey: پیمایش عمیق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

death notice: آگهی درگذشت اعلامیه ترحیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fading product: محصول روبه افول محصول روبه زوال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

revenue recognition: تحقق درآمد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

after hours trading: تجارت خارج از ساعات اداری داد و ستد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top selling: پرفروش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lay away: طرح پرداخت اقساطی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fattening earnings: سود انباشته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

same store sales: میزان فروش فروشگاه هایی که یک سال ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compensation plan: طرح جبران خدمات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

craze: جریان زودگذر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budget gaming: دستکاری در بودجه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relationship equity: ارزش ویژه رابطه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

indicator variable: متغیر نشانگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مقادیر اشتراکی: communalities

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

common good hrm: مدیریت منابع انسانی منافع عامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equity: ارزش ویژه حقوق صاحبان سهام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fee generating: هزینه زا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

office of the comptroller of the currency: دیوان حسابرسی ارزی ( OCC ) شاخه ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

savings institutions: موسسات پس انداز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bank examiner: بازرس بانکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retail depositor: سپرده گذار خرد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

debentures: اوراق بدون پشتوانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subordinated notes: اوراق قرضه تبعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumer loans: وام های مصرف کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commercial loans: وام های تجاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interest bearing deposits: سپرده های بهره دار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

liquidity risk: ریسک نقدشوندگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

constructive discharge: اخراج غیرمستقیم اخراج غیرمستقیم وقت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zero balance: تراز ( مانده ) صفر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tax deductions: کسورات مالیاتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spending habits: عادات خرج کرد عادات هزینه کرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slip through the cracks: نادیده گرفته شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transaction account: حساب جاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

default: نکول بدهی عدم ایفای تعهدات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

large time deposits: سپرده های مدت دار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debt to assets ratio: نسبت بدهی به دارایی ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

borrowed funds: وجوه استقراضی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negotiable order of withdrawal accounts: حساب های دستور برداشت مبادله پذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retail deposits: سپرده های خرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

passbook savings accounts: حساب های دفترچه پس انداز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

negotiable certificate of deposit: گواهی سپرده قابل مبادله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noninterest bearing: بدون بهره ( ربا )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

off balance sheet debt: درون ترازنامه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

derivative contract: ابزار مشتقه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credit derivatives: اوراق مشتقه اعتباری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bad assets: دارایی های مشکوک الوصول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trust services: خدمات امانی خدمات امانت کاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

correspondent banking: بانکداری کارگزار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trust asset: دارایی امانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transfer agent: کارگزار انتقال سهام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

check clearing: وصول چک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

financial services modernization act: قانون نوین سازی خدمات مالی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regulatory oversight: مقررات نظارتی نظارت مقرراتی کارکرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wholesale banking: بانکداری عمده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

superregional: فرامنطقه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charge offs: مطالبات سوخت شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net charge off to average gross loans: نسبت خالص مطالبات سوخت شده به میانگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non performance loans to gross loans: نسبت تسهیلات غیرجاری به تسهیلات ناخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loan loss reserve to gross loans: نسبت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loan loss: مطالبات مشکوک الوصول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customer deposits to total funding excluding derivatives: نسبت سپرده های مشتریان به مجموع تأم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noncurrent loans: تسهیلات ( وام ) غیرجاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noncurrent loans to assets ratio: نسبت تسهیلات غیرجاری به دارایی ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loan loss provisions: ذخایر مطالبات مشکوک الوصول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

full year: سالانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bank examination: بازرسی بانک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bank for international settlements: بانک تسویه حساب های بین المللی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lending: اعطای تسهیلات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bank offices: شعبات بانک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

china construction bank corp: بانک سازندگی چین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take loss: متحمل زیان شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outstanding claims: مطالبات معوق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

securitized exposures: منابع در معرض ریسک اوراق بهادارسازی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

illiquidity: عدم نقدشوندگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mortgages: تسهیلات رهنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net loans: تسهیلات خالص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regulatory supervision: نظارت بر مقررات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trauma bonding: وابستگی ناشی از آسیب های روانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

codependence: هم وابستگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

value realization: تحقق ارزش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

concept creation: مفهوم آفرینی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tollgate: نقطه کنترل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trender: اشاعه دهنده بازنشرکننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical realism: واقع گرایی انتقادی شاخه ای از فلسف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technical wizardry: خبرگی فنی

١ سال پیش

مدال‌های رهگذر