رهگذر - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

featured props: لوازم مرتبط با صحنۀ نمایش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

set decorator: صحنه آرا مدیر تزئین صحنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set decorator: صحنه آرا مدیر تزئین صحنه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set carpenter: نجار صحنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set carpenter: نجار صحنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run through: بررسی کردن وارسی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sound assistant: دستیار صدابردار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound assistant: دستیار صدابردار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peg at: هدف قرار دادن نشانه گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peg at: هدف قرار دادن نشانه گرفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talent casting: استعدادیابی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talent casting: استعدادیابی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coactor: بازیگر همکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coactor: بازیگر همکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voice over: صداگذاری صداپیشگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

director of photography: مدیر تصویربرداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

director of photography: مدیر تصویربرداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep growing: ادامۀ روند رشد تداوم روند رشد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

safety precautions: تدابیر و اقدامات ایمنی به منظور پیش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

composition: ترکیب بندی تصویر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guide number: عدد راهنمای فلاش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guide number: عدد راهنمای فلاش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

candid photography: عکاسی کاندید عکاسی بی هوا عکاسی ناگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

video camera: دوربین فیلمبرداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

videographer: فیلمبردار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

videography: فیلمبرداری فیلم نگاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mid long shot: نمای نیمه دور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mid long shot: نمای نیمه دور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

theory of vision: نظریه بینایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theory of vision: نظریه بینایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

line recording: ضبط مکالمه ضبط دیالوگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

line recording: ضبط مکالمه ضبط دیالوگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talkback system: سیستم ارتباط داخلی سیستم پیام گیر د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talkback system: سیستم ارتباط داخلی سیستم پیام گیر د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stabilized camera: دوربین مجهز به لرزشگیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stabilized camera: دوربین مجهز به لرزشگیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maneuverability: قابلیت جابجایی حرکت پذیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

choreography: طراحی حرکات موزون و هماهنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vehicle camera: دوربین خودرو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vehicle camera: دوربین خودرو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clapper board: تخته کلاکت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clapper board: تخته کلاکت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camera assistant: دستیار فیلمبردار دستیار تصویربردار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

camera assistant: دستیار فیلمبردار دستیار تصویربردار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

production house: شرکت فیلمسازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

production house: شرکت فیلمسازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rolling shot: نمای چرحشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rolling shot: نمای چرحشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immersive design: طراحی سه بعدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immersive design: طراحی سه بعدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

story telling: روایت پردازی داستان پردازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

day wise: روزانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

day wise: روزانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

animatics: سکانس مقدماتی از نماها و صحنه های ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

animatics: سکانس مقدماتی از نماها و صحنه های ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cue sheet: دستورنامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cue sheet: دستورنامه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live to tape: اجرای زنده و ضبط و پخش مدتی بعد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

live to tape: اجرای زنده و ضبط و پخش مدتی بعد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surf internet: وب گردی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shadow: تعقیب و ردیابی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backstory: پیشینه شخصیت های سینمایی و داستانی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

casting director: بازیگردان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casting agent: متصدی انتخاب بازیگران

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

casting agent: متصدی انتخاب بازیگران

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

music video: نماهنگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

music video: نماهنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first assistant director: دستیار اول کارگردان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first assistant director: دستیار اول کارگردان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

line producer: مجری طرح

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

line producer: مجری طرح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collective reading: جمع خوانی خوانش جمعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collective reading: جمع خوانی خوانش جمعی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spend time together: وقت گذرانی با یکدیگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beats: محورهای فیلمنامه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

confer with: رایزنی کردن مشورت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confer with: رایزنی کردن مشورت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scratch track: نوار چرکنویس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scratch track: نوار چرکنویس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

colourist: رنگ پرداز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

colourist: رنگ پرداز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subskill: خرده مهارت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national occupational standards: استانداردهای ملی شغلی ( NOS )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

national occupational standards: استانداردهای ملی شغلی ( NOS )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creative director: کارگردان هنرهای خلاق کارگردان خلاقی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

art director: کارگردان هنری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

art director: کارگردان هنری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monetization: نقدینه سازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compositing visuals: ترکیب بندی عوامل بصری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compositing visuals: ترکیب بندی عوامل بصری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

concept art creation: آفرینش هنر مفهومی هنرآفرینی مفهومی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

function wise: وظیفه محور وظیفه گرا وظیفه مدار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

function wise: وظیفه محور وظیفه گرا وظیفه مدار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

previsualization: پیش مصورسازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

character rig: مفصل بندی کاراکتر استخوان بندی کارا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

character rig: مفصل بندی کاراکتر استخوان بندی کارا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rotoscoping: ترسیم تصاویر پشت سرهم ( پویانمایی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rotoscoping: ترسیم تصاویر پشت سرهم ( پویانمایی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rotoscopy: روتوسکوپی ترسیم تصاویر پشت سرهم ( پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rotoscopy: روتوسکوپی ترسیم تصاویر پشت سرهم ( پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

compositing: ترکیب بندی تصویربندی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compositing: ترکیب بندی تصویربندی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wire removal: یکی از تکنیک های جلوه های بصری برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wire removal: یکی از تکنیک های جلوه های بصری برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

animation director: کارگردان پویانمایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

animation director: کارگردان پویانمایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

animation assets: ابزارهای پویانمایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

animation assets: ابزارهای پویانمایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

performance theatrics: هنر تئاتر نمایشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performance theatrics: هنر تئاتر نمایشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

briefing: تفهیم نامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deliver on: محقق کردن تحقق بخشیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

animatic: انیماتیک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

animatic: انیماتیک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

texturing: ترکیب بندی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surfacing: رویه سازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skeletal rigs: تجهیزات استخوان بندی کاراکتر ها ( پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skeletal rigs: تجهیزات استخوان بندی کاراکتر ها ( پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

match moving: متحرک سازی تطبیقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

match moving: متحرک سازی تطبیقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

3d tracking: ردیابی سه بعدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

3d tracking: ردیابی سه بعدی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cel animation: پویانمایی روی طلق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cel animation: پویانمایی روی طلق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

key frame: کادر کلیدی فریم کلیدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hand drawn animation: پویانمایی دستی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hand drawn animation: پویانمایی دستی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

game engine: موتور بازی سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

game engine: موتور بازی سازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

style guide: راهنمای سبک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

style guide: راهنمای سبک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

newtonian physics: فیزیک نیوتنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

newtonian physics: فیزیک نیوتنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scripting: فیلمنامه نویسی سناریونویسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital sculpting: مجسمه سازی دیجیتال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

digital sculpting: مجسمه سازی دیجیتال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

texturing: بافت دهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

polygonal modelling: مدلسازی چندضلعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polygonal modelling: مدلسازی چندضلعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pipelines: عناصر پردازش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pipelines: عناصر پردازش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proof of concept: آزمون قابلیت اجرای ایده ها آزمون اج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

custom tools: ابزارهای سفارشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

custom tools: ابزارهای سفارشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rendering: نماپردازی مجسم سازی پردازش نمایان س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job brief: تفهیم نامه شغلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

job brief: تفهیم نامه شغلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work product: خروجی پروژه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

work product: خروجی پروژه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

logo: نشان واره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make up: گریم چهره آرایی آرایش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

movie sets: صحنه فیلم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well applied: اجرای ماهرانه استفادۀ ماهرانه پرکار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well applied: اجرای ماهرانه استفادۀ ماهرانه پرکار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

false eyelashes: مژه مصنوعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

false eyelashes: مژه مصنوعی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

companion volume: کتاب مکمل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

companion volume: کتاب مکمل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

field reporter: گزارشگر حاضر در صحنه گزارشگر در محل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

field reporter: گزارشگر حاضر در صحنه گزارشگر در محل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

news outlet: خبرگزاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

news outlet: خبرگزاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

newsworthy: خبرساز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

piece to camera: در گزارش خبر تلویزیونی، نمایی است ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

piece to camera: در گزارش خبر تلویزیونی، نمایی است ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital literacy: سواد ( دانش ) دیجیتال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

digital literacy: سواد ( دانش ) دیجیتال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

field reporting: گزارش و خبررسانی در صحنه ( در محل )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off camera: خارج از صحنه فیلمبرداری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

on camera: در صحنه فیلمبرداری مقابل دوربین جلو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on camera: در صحنه فیلمبرداری مقابل دوربین جلو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

age appropriate: متناسب با سن به اقتضای سن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

audio recorder: ضبط صوت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audio recorder: ضبط صوت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross curricular: میان رشته ای بین درسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cross curricular: میان رشته ای بین درسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

newsflash: سرخط خبرها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

musical selection: گلچین موسیقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

musical selection: گلچین موسیقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daily log: گزارش روزانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

perceptiveness: ادراک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perceptiveness: ادراک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

service orientation: خدمت محوری خدمت مداری خدمت گرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

service orientation: خدمت محوری خدمت مداری خدمت گرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

near vision: نزدیک بینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

near vision: نزدیک بینی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outside broadcast: پخش خارج استودیویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outside broadcast: پخش خارج استودیویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outdoor broadcast: پخش خارج استودیویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outdoor broadcast: پخش خارج استودیویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

visual setting: میزانسن بصری صحنه آرایی بصری صحنه پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

visual setting: میزانسن بصری صحنه آرایی بصری صحنه پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

earpiece: هدفون دور گوشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ad libbing: بدیهه گویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ad libbing: بدیهه گویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

color vision: بینایی رنگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

color vision: بینایی رنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lighting theory: نظریه نورپردازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lighting theory: نظریه نورپردازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

light map: نگاشت نوری

١ سال پیش

مدال‌های رهگذر