رهگذر - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seek assistance: مشاوره گرفتن نظرخواهی کردن مشورت کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

event marketing: بازاریابی مبتنی بر رویداد بازاریابی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social cause: آرمان اجتماعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social cause: آرمان اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interior decorating: نماپردازی داخلی تزئینات داخلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interior decorating: نماپردازی داخلی تزئینات داخلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wares: کالاها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wares: کالاها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inventory reestablishment: بازآرایی موجودی کالا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inventory reestablishment: بازآرایی موجودی کالا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big box retailers: نوعی فروشگاه خرده فروشی است که میزا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stimulate: رونق بخشیدن بهبود بخشیدن تقویت کردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

full priced merchandise: کالاهای بدون تخفیف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

full priced merchandise: کالاهای بدون تخفیف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seasonal adjustment: تعدیل فصلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seasonal adjustment: تعدیل فصلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

showrooming: عرضۀ فیزیکی محصول به منظور ایجاد قا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

webrooming: بررسی کالا از طریق اینترنت توسط مشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

webrooming: بررسی کالا از طریق اینترنت توسط مشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

more of: تا حد زیادی به میزان زیادی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contents insurance: بیمه اسباب و اثاثیه منزل بیمه نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business interruption: پوشش بیمۀ عدم النفع ( وقفه در فعالی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business interruption: پوشش بیمۀ عدم النفع ( وقفه در فعالی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

employer liability insurance: بیمه مسئولیت مدنی کارفرمایان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

employer liability insurance: بیمه مسئولیت مدنی کارفرمایان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commercial general liability insurance: بیمۀ مسئولیت جامع بازرگانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commercial general liability insurance: بیمۀ مسئولیت جامع بازرگانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

building property insurance: بیمه نامه اموال ساختمانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

building property insurance: بیمه نامه اموال ساختمانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

legal liability: بیمه نامه مسئولیت قانونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legal liability: بیمه نامه مسئولیت قانونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tenants legal liability: بیمه نامه مسئولیت حقوقی مستأجران بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tenants legal liability: بیمه نامه مسئولیت حقوقی مستأجران بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

business premises: اماکن تجاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business premises: اماکن تجاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sue for damages: تقاضای جبران خسارت کردن خسارت گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sue for damages: تقاضای جبران خسارت کردن خسارت گرفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

event insurance: بیمۀ رویداد و مراسم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

event insurance: بیمۀ رویداد و مراسم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alcohol liability insurance: بیمه مسئولیت مشروبات الکلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alcohol liability insurance: بیمه مسئولیت مشروبات الکلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live entertainment: برنامه های تفریحی پخش زنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

live entertainment: برنامه های تفریحی پخش زنده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public liability: بیمۀ مسئولیت عمومی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

public liability: بیمۀ مسئولیت عمومی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eco design: طراحی سازگار با محیط زیست طراحی محی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collaborative platform: پلتفرم مشارکتی پلتفرم تعاملی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collaborative platform: پلتفرم مشارکتی پلتفرم تعاملی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

research intensive: پژوهش محور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

research intensive: پژوهش محور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sunk investment: سرمایه گذاری از دست رفته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sunk investment: سرمایه گذاری از دست رفته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open innovation: نوآوری باز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open innovation: نوآوری باز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

co leadership: رهبری همکارانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

co leadership: رهبری همکارانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nano materials: نانو مواد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nano materials: نانو مواد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

embedded electronics: لوازم الکترونیکی توکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embedded electronics: لوازم الکترونیکی توکار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

energy harvest: استخراج انرژی برداشت انرژی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

energy harvest: استخراج انرژی برداشت انرژی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

labor intensive: کارطلب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusiveness: مشمولیت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fuzzification: فازی سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fuzzification: فازی سازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smartization: هوشمندسازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smartization: هوشمندسازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

global positioning system: سامانه موقعیت یابی جهانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

global positioning system: سامانه موقعیت یابی جهانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

space tourism: گردشگری فضایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plastics disposal: دفع و انهدام مواد پلاستیکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plastics disposal: دفع و انهدام مواد پلاستیکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

circular economy: اقتصاد دورانی اقتصاد دورانی یک سیست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

research institute: پژوهشگاه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high throughput: پربازده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high throughput: پربازده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

data integrity: یکپارچگی داده ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

data integrity: یکپارچگی داده ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fee for usage: پرداخت هزینه به ازای استفاده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fee for usage: پرداخت هزینه به ازای استفاده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

co building: همکاری در ساخت ساخت همآیند همسازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

co building: همکاری در ساخت ساخت همآیند همسازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

color grading: درجه بندی رنگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

color grading: درجه بندی رنگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

post production: پس تولید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

edited footages: صحنه های فیلم مونتاژ شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

edited footages: صحنه های فیلم مونتاژ شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

building insurance: بیمه ساختمان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

building insurance: بیمه ساختمان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

private insurance: بیمه نامه خصوصی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

private insurance: بیمه نامه خصوصی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

held by: تحت اختیار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

held by: تحت اختیار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pitch: ترویج کردن تبلیغ کردن متقاعد کردن ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prorated amount: مبلغ سرشکن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prorated amount: مبلغ سرشکن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geared towards: طراحی شده برای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

geared towards: طراحی شده برای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home insurance: بیمه منازل مسکونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

property consultancy: شرکت مشاوره املاک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

property consultancy: شرکت مشاوره املاک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

window display: ویترین نمایشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

credit rating: اعتبارسنجی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

license agreement: اجازه نامه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

file naming: نامگذاری پرونده نامگذاری فایل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

file naming: نامگذاری پرونده نامگذاری فایل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

media delivery: پخش رسانه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

media delivery: پخش رسانه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

copyright infringement: نقض حق نشر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

copyright infringement: نقض حق نشر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

video enhancement: افزایش کیفیت فیلم بهینه سازی کیفیت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

video enhancement: افزایش کیفیت فیلم بهینه سازی کیفیت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drill: کلاس ( دوره ) آموزشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fire warden station: ایستگاه آتشنشانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire warden station: ایستگاه آتشنشانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

precautionary measures: اقدامات پیشگیرانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precautionary measures: اقدامات پیشگیرانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

natural calamity: سانحه طبیعی فاجعه طبیعی بلای طبیعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

natural calamity: سانحه طبیعی فاجعه طبیعی بلای طبیعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sound cleaning: ویرایش صدا ویرایش فایل صوتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound cleaning: ویرایش صدا ویرایش فایل صوتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

software patch: وصله ( پچ ) نرم افزاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

software patch: وصله ( پچ ) نرم افزاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live editing: تدوین زنده ویرایش مستقیم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

live editing: تدوین زنده ویرایش مستقیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work well: کارآمد بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

work well: کارآمد بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administering organization: سازمان متولی سازمان مجری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administering organization: سازمان متولی سازمان مجری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

property insurance: بیمه اموال این نوع بیمه اموال مشخصی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

property insurance: بیمه اموال این نوع بیمه اموال مشخصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exterior signage: تابلوهای علائم تبلیغاتی نمای بیرونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exterior signage: تابلوهای علائم تبلیغاتی نمای بیرونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ready to cast: آمادۀ پخش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ready to cast: آمادۀ پخش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

newsworthiness: ارزش خبری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on the scene: تماشاگر صحنه بودن شاهد صحنه بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be on the scene: تماشاگر صحنه بودن شاهد صحنه بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reasoned argument: استدلال منطقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reasoned argument: استدلال منطقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

publics: جامعه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

publics: جامعه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mailshot: ارسال ایمیل گروهی ایمیل تبلیغاتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

styling: تعیین سبک سبک پردازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

augmented product: محصول افزوده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

augmented product: محصول افزوده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

commodity: کالای اساسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

news editor: تدوینگر خبر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

news editor: تدوینگر خبر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

news edition: تدوین اخبار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

news edition: تدوین اخبار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beat: گزارش تخصصی خبررسانی تخصصی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

long form: تفصیلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

long form: تفصیلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

short form: کوتاه خلاصه مختصر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

news writing: خبرنویسی خبرنگاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

news writing: خبرنویسی خبرنگاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beat journalism: خبرنگاری حوزه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beat journalism: خبرنگاری حوزه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beat reporting: گزارشگری حوزه ای خبرنگاری حوزه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beat reporting: گزارشگری حوزه ای خبرنگاری حوزه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

props management: مدیریت لوازم صحنه مدیریت وسایل صحنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

props management: مدیریت لوازم صحنه مدیریت وسایل صحنه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set decoration: دکور صحنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set decoration: دکور صحنه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

art specifications: آیین نامه های هنری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

art specifications: آیین نامه های هنری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set construction: ساخت صحنه صحنه سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set construction: ساخت صحنه صحنه سازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

soft furnishings: تزئینات و اثاثیه پارچه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soft furnishings: تزئینات و اثاثیه پارچه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hand prop: لوازم صحنۀ تحت اختیار بازیگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hand prop: لوازم صحنۀ تحت اختیار بازیگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

set dressing: صحنه پردازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set dressing: صحنه پردازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set dresser: صحنه پرداز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set assistant: دستیار صحنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set assistant: دستیار صحنه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as appropriate: درصورت اقتضا بنابه اقتضا برحسب اقتض ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as appropriate: درصورت اقتضا بنابه اقتضا برحسب اقتض ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creative vision: دید خلاقانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set furnishings: اثاثیه و تزئینات صحنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set furnishings: اثاثیه و تزئینات صحنه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

featured props: لوازم مرتبط با صحنۀ نمایش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

featured props: لوازم مرتبط با صحنۀ نمایش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

set decorator: صحنه آرا مدیر تزئین صحنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set decorator: صحنه آرا مدیر تزئین صحنه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set carpenter: نجار صحنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set carpenter: نجار صحنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run through: بررسی کردن وارسی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sound assistant: دستیار صدابردار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound assistant: دستیار صدابردار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peg at: هدف قرار دادن نشانه گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peg at: هدف قرار دادن نشانه گرفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talent casting: استعدادیابی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talent casting: استعدادیابی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coactor: بازیگر همکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coactor: بازیگر همکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voice over: صداگذاری صداپیشگی

١ سال پیش

مدال‌های رهگذر