پیشنهاد‌های اسماعیل حافظه (٣٧)

بازدید
٤١
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ پیشروا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ پیشروش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ رده، کلاس

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ دراز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

حوزه درسته منطقه چیه اسکل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

⭕ ذخیراژ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ به خونسردی، خونسردانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ بالگرد کل رسانه های فارسی زبان دنیا میگن بالگرد، بعد این یارو هنوز میگه هلیکوپتر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ ( پُرادینش ) ساخت و تولید، تولید 1. computer manufacturing is a boom industry پُرادینِش رایانگر صنعت پررونقی است. 2. It is not easy to manufact ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ برجا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ پادزیستیک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تراگسیلگر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

⭕ مکث

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ برخط

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ فراجنبش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ پرواختن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ آسرشناسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ آسرنگاری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ اپامرکز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ فرشایمان

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ زامراهبردی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ پیکارگر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ پیکار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ بازدیسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ جاده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ رایانگر، رایانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ پرداختن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ غافلگیری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ ناحیه منطقه چیه دیگه؟! منطقه یعنی ( region )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ پایا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ ( براخت ) برآخت، شیء، اُبژه 1. There were several small objects in Jalivani در کِلگر فنجان چند براخت کوچک وجود داشت. 2. Several objects had fall ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

⭕ ( پُرادینش ) پُرادستن، ساخت و تولید، تولید 1. computer manufacturing is a boom industry پُرادینِش رایانگر صنعت پررونقی است. 2. It is not easy to ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ ( فرآورش ) تولید، فرآوری 1. production also needs to be costed out هزینه ی فرآورش باید برآورد شود 2. Our system has crashed and has caused proble ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

⭕ ( رایانگر ) رایانه، کامپیوتر a computer can be a good planning tool 1 رایانگر می تواند ابزار برنامه ریزی خوبی باشد 2. we have the lead in compute ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

⭕ ( اَپَرس ) درخواست دادن، اعمال کردن، طلب کردن 1. Only genuine refugees can apply for asylum فقط پناهندگان ها می توانند اَپَرس پناهندگی دهند. 2. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ ( گَپ ) سخن گفتگوی دوستانه، صحبت غیررسمی و اندیسال 1. The passengers sitting in the front row of the plane chatted all the way to Los Angeles. مس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

⭕ ( اَزدایش ) اطلاعات، آگاهی، چیزی که توان اطلاع دادن دارد information can be acquired readily in a library: 1 ازدایش را به آسانی می توان در یک کتاب ...