دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٤٣,٥٦٥
رتبه
رتبه در دیکشنری
١١٩
لایک
لایک
٤,٨٥٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١,٥٠٥

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٣,٦٧٠
رتبه
رتبه در بپرس
٦٦
لایک
لایک
٢٩١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٨٥

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
-١٢

ویژه مثال: She made a special cake for his birthday. او برای تولدش یک کیک ویژه درست کرد.

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه

انجمن مثال: She's a member of the local historical association. او عضو انجمن تاریخی محلی است.

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه

میراث مثال: She learned about her cultural heritage from her grandparents. از پدر و مادر بزرگش درباره میراث فرهنگی خود یاد گرفت.

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
-١٤

در جای دیگر مثال: They decided to look for work elsewhere. آن ها تصمیم گرفتند که در جای دیگری کار پیدا کنند.

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
-١٣

غول مثال: The giant towered over the tiny village. غول بالای روستای کوچک ایستاده بود.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.