پیشنهادهای Kordiya (١٨)
١٥
١ ماه پیش
٠
مترداف deal sth out هم هست به معنای کسی رو مجازات کردن
١ ماه پیش
٠
کسی رو عقده ای کردن عقده چیزی را رو دل کسی گذاشتن
١ ماه پیش
٠
کسی رو عقده ای کردن عقده چیزی رو دل کسی گذاشتن
٢ ماه پیش
١
نشنیده گرفتن همچنین Turn a blind eye to sth چشم پوشی کردن نادیده گرفتن
٢ ماه پیش
٠
Have sympathy for sb احساس همدردی کردن درک کردن
٢ ماه پیش
٠
لج کردن، سر لج افتادن
٢ ماه پیش
١
بستگی داشتن به کسی
٢ ماه پیش
٠
Pull out all the stops
٢ ماه پیش
٠
دست به سیاه سفید نزدن، هیچ کاری نکردن Not lift a finger
٢ ماه پیش
٠
head and shoulders above
٢ ماه پیش
٠
بی اندازه، بی نهایت ever so
٢ ماه پیش
٠
تشویق کردن
٢ ماه پیش
٠
جان باختن
٢ ماه پیش
٠
دست و پنجه نرم کردن ( با مشکلات ) ؟
٢ ماه پیش
٠
Obliterate
٢ ماه پیش
١
ساز خود را زدن
٤ ماه پیش
٠
دارای احتمال کمتر
٦ ماه پیش
٠
از توان کسی خارج بودن Be too much for sb to manage or deal with